بورس و اوراق بهادار، بازاریابی داخلی و خارجی، اقتصادی، مدیریت، بازرگانی، قوانین امور گمرکی
تبلیغات
آموزش تخصصی بازار مالی (بورس و اوراق بهادار - فارکس - طلا - بورس کالا - بورس نفت - بورس های بین المللی و....) بصورت کاملا" خصوصی و یا غیر خصوصی سئوالات و یا تقاضای خود را به آدرس hm.nazari20@gmail.com و یا hm.nazari20@yahoo.com ارسال کنید
تحلیل بنیادی قسمت پنجم
سه شنبه 12 مرداد 1395 ساعت 23:14 | بازدید : 2610 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 تحلیل بنیادی قسمت پنجم 

صفحه پنجم 

 

 

   5- میانگین تعداد سهام منتشر شده 

6-    میانگین ارزش جاري سهام شرکت در دوره بررسی   

مدل تنزیل سود یکی از دو چارچوب اساسی است که اغلب براي توضیح ارزیابی کلی سهام مورد استفاده قرار می گیرد. با این فرض که، نرخ رشد سود براي شرکت خاصی، به طور تقریبی در آینده ثابت باقی خواهد ماند، در  مییابیم که مدل تنزیل سود تقسیمی را در حالت معمولی  میتوانیم براي مدل رشد ثابت مورد استفاده قرار دهیم. این حالت در معادله زیر نشان داده شده است. نتیجه نهایی تحلیل اساسی در سطح شرکت داد ههایی است که براي تخمین قیمت سهام مورد نیاز است 

   براي این کار از مدل ارزیابی ارزشیابی سهام عادي استفاده  میشود

  Po = D1

                  Kg

  ارزش ذاتی کنونی سهام عادي P0 = سود تقسیمی مورد انتظار که در دوره بعد پرداخت خواهد شد D = نرخ بازگشت مورد توقع K =

 نرخ رشد برآورد شدة آتی سودهاي تقسیمی G =

در تحلیل اساسی، ارزش ذاتی یا تخمینی سهام، قیمت تعدیل یافته آن یا قیمتی است که توسط متغیرهاي اصلی مالی شرکت ارائه  میشود.

 

با استفاده از معادلات بالا می توانیم ارزش ذاتی محاسبه شده سهام را با قیمت جاري بازار مقایسه کنیم. اگر ارزش ذاتی از قیمت جاري بازار بیشتر باشد، آن سهم کمتر از قیمت معامله می شود و اگر ارزش ذاتی کمتر از قیمت جاري بازار باشد، سهم بالاتر از قیمت مورد معامله قرار می گیرد و نباید آنرا خرید یا اگر صاحب آن سهم باشیم باید آن را بفروشیم. به عبارت دیگر، اوراق بهاداري را که قیمت جاري بازار آن بیش ارزش ذاتی آن باشد باید فروخت.

به دلایلی چند، بر درآمدها و نسبت پی اي متمرکز می شویم. اول اینکه، سودهاي تقسیمی از درآمدها پرداخت می شود.

اگر چه این دو مجموعه کاملاً وابسته به هم نیستند. لیکن معمولاً رشد آینده سود تقسیمی باید از رشد آینده درآمدها نشأت گیرد. دوم اینکه، وابستگی نزدیک بین تغییرات درآمدها و تغییرات قیمت سهام اعتبار خوبی داشته و می توان آن را به طور گرافیکی نمایش داد.  

-          مفهوم پی به اي  

پی اي( P/E) یا نسبت قیمت به سود یکى از نسب تها به منظور قیمت گذارى سهام است. هر چند محاسبه P/E بسیار سادهاست اما تفسیر آن به سادگی محاسبه آن نیست. تحت شرایط خاصی این نسبت بسیار گویا و در شرایط دیگري ممکن استبى معنا جلوه کند. از این رو، برخی از سرمایه گذاران این اصطلاح را نادرست به کار مى گیرند و در تصمیمات شان ممکن است بیش از اندازه به آن وزن دهند.  

-          P/E چیست؟  

P/E این نسبت P١ (قیمت سهم) به ESP٢ (سود هر سهم) است. همان گونه که از نام آن پیدا است، براى محاسبه P/E آخرین قیمت روز سهام یک شرکت به سود هر سهم آن تقسیم مى شود. غالباً P/E در تاریخ هایى محاسبه مى شود که شرکت ها اطلاعات EPS (معمولاً سه ماهانه) را افشا م ىکنند. این P/E را که بر مبناى آخرین EPS محاسبه م ىشود، بعضاً P/E دنباله دار3 نیز مى گویند. اما گاهى از EPS برآوردى براى محاسبه P/E استفاده مى شود، این EPS معمولاً معرف سود برآوردى سال آینده است. در این صورت به P/E محاسبه شده P/E برآوردى یا پیشتاز4 گفته مى شود. اختلاف عمده اي بین این دو P/E محاسبه شده نباید وجود داشته باشد. P/E دنباله دار بر اساس اطلاعات واقعی تاریخی محاسبه می شود. در حالیکه P/E دوم بر اساس اطلاعات برآوردي محاسبه  میشود.  

 

مشکل بزرگ محاسبه P/E مربوط به شرکت هایى است که سود آور نیستند. از این رو EPS منفى دارند. در خصوص چگونگى رفتار با این پدیده دیدگا ههاى متفاوتى وجود دارد. برخى قائل به وجود P/E منفى هستند، گروهى در این حالت P/E را صفر مى دانند و بسیارى دیگر هم معتقدند که P/E دیگر در این شرکتها موضوعی در خور بررسی نم یباشد.   

به لحاظ تاریخى در بورس اوراق بهادار تهران عموماً میانگین P/E در دامنه 2 /3 تا 2 /13تجربه شده است. نوسان P/E در این دامنه عمدتاً بستگى به شرایط اقتصادى هر زمان دارد. در حال حاضر میانگین P/E کل شرکت هاى پذیرفته شده در بورس تهران حدود 2/8 است. همچنین P/E بین شرکت ها و صنایع مى تواند کاملاً متفاوت باشد.   

-          کاربرد نسبت P/E 

به لحاظ نظرى، P/E یک سهم به ما مى گوید که سرمایه گذاران چند ریال حاضرند به ازاى یک ریال سود یک شرکت پرداخت نمایند. به همین جهت به آن ضریب سهام نیز م ىگویند. به عبارت دیگر اگر P/E یک سهم20 باشد بدین معنى است که سرمایه گذاران حاضرند 20 ریال براى هر ریال از سود سهم این شرکت بپردازند  

-          رشد سود  

قیمت سهام بازتاب انتظارات سرما یهگذاران از ارزش و رشد آینده شرکت است. میزان سود (EPS) معمولاً مبتنى بر سودهاى (EPS) گذشته است. اگر شرکتى در مرحله رشد قرار دارد سودش باید رشد کند. در نتیجه تفسیرى بهتر از P/E آن است که خوش بینى بازار از آینده رشد یک شرکت را بازتاب م ىدهد.  

                                                        

1  Price 

2  Earning Per Share

3  Trailing P/E

4  Leading P/E

اگر P/E شرکتى بالاتر از میانگین بازار یا صنعت باشد بدین معنى است که بازار در ما هها یا سال هاى آینده انتظارات بزرگى از سهم این شرکت دارد. شرکتى با P/E بالا باید سودهاى فزاینده ایجاد کند، در غیر این صورت قیمت سهم اش سقوط خواهد کرد.    

ارزانى یا گرانى؟   P/E در مقایسه با قیمت بازار شاخص بهترى براى ارز شگذارى سهم است. مثلاً به شرط پایدارى سایر متغیرها، سهمى با قیمت 2000 ریال و P/E برابر 10 بسیار گرا نتر از سهمى با قیمت - 20000 و P/E برابر 10 است. توجه کنید که محدودیت هایى در این مثال وجود دارد. شما نمى توانید P/E هاى دو شرکت کاملاً متفاوت را براى ارزش گذارى بهتر آنها مقایسه کنید. به عبارت دیگر تعیین بالا یا پایین بودن P/E بدون توجه به دو عامل اصلى بسیار دشوار است: (1) نرخ رشد شرکت و (2) نوع صنعت.   

- نرخ رشد شرکت  

آیا اندازه رشد گذشته شرک تها مى تواند معرف نرخ هاى انتظارى از رشد آینده باشد؟ هر چند پاسخ این پرسش نم ىتواند

صریح باشد اما در عمل سرمای هگذاران براى پیش بینى سود (EPS) و محاسبه P/E از نرخ هاى رشد گذشته استفاده مى کنند.  

 

- نوع صنعت  

مقایسه شرکت ها تنها در صورتى فایده مند است که به یک صنعت تعلق داشته باشند، مثلاً شرک تهاى صنعتى با رشد پایین عمدتاً داراى ضرایب P/E پایین هستند. چون به رغم ثبات صنعت رشد پایینى دارند. از طرف دیگر شرکت هاى صنعتى با رشد بالا به دلیل انتظار رشد سودهاي آتی از P/E هاى بالایى برخوردارند.    

- دام هاى کاربرد P/E 

همانگونه که پیشتر اشاره شد در شرایط معینى P/E مى تواند ما را در تعیین بالا یا پایی نبودن ارزش یک شرکت کمک کند. همچنین کاربرد P/E محدود به شرایط خاصی است. اما علاوه بر این دام هاى دیگرى نیز در تحلیل P/E وجود دارد که در ادامه درباره برخى از آنها بحث م ىشود.  

 

- روشهاي متفاوت پذیرفته شده حسابدارى:

 سود یک معیار حسابدارى است که در محاسبه آن از حسابداري تعهدي استفاده م ىشود. معیارهاى اندازه گیرى سود بر طبق اصول حسابدارى متداول مقرر مى شوند. این اصول در گذر زمان تغییر مى کند و در هر کشورى نیز متفاوت از دیگر کشورها است. از این رو محاسبه سود (EPS) بسته به چگونگى دفتردارى و حسابدارى م ىتواند به صور تهاى متفاوت ارائه شود. در نتیجه مقایسه سود (EPS) با یکدیگر گاهى به مقایسه سیب و پرتقال م ىماند.   

 

  - تورم:

 در شرایطى که اقتصاد کشور تورم بالایى را تجربه م ىکند طبعاً کالاها و هزینه هاى استهلاك به دلیل بالا رفتن هزین ههاىجایگزینى کالاها و تجهیزات در مقایسه با سطح عمومى قیم تها کم نمایى م ىشود. بنابراین در زمان هاى تورمى P/E ها عموماً پایین تر مى آیند زیرا بازار سودها را که به صورت ساختگى به بالا گرایش دارد تخریب شده م ىبیند. بررسى P/E همانند تمامى نسبت ها در گذر زمان براى پى بردن به روند آن ارزشمند است. تورم این بررسى را دشوار م ىکند زیرا اطلاعات گذشته در امروز از فاید همندى کمترى برخوردارند.  

  - تفسیرى دیگر:

 P/E پایین لزوماً بدین معنى نیست که ارزش یک شرکت  کمنمایى شده است. بلکه به معناى آن است که بازار معتقد است شرکت در آینده نزدیک با مشکل روبه رو خواهد شد. سهمى که قیمتش پایین مى آید معمولاً دلیلى دارد. عمده ترین دلیل اش این است که سود شرکت کمتر از سود انتظار ىاش خواهد بود. این مسئله P/E دنباله دار بازتابى ندارد مگر آن که سود در عمل نیز محقق گردد.  

اتکاى صرف به P/E یکى از پربسامدترین اشتباهاتى که سرمایه گذاران غیر حرفه اى مرتکب مى شوند خرید سهام صرفاً به اتکاى P/E بالا یا پایین است. توجه کنید که ارزشیابى سهام تنها با تکیه بر شاخص هاى ساده اى مانند P/E ساده انگارانه و نادرست است. P/E بالا ممکن است به معنى بیش نمایى ارزش سهم باشد و هیچ تضمینى وجود ندارد که بعداً به سرعت پایین نیاید. ضمناً توجه کنید که حتى اگر ارزش سهمى کم نمایى شده باشد ممکن است ماه ها یا حتى سال ها طول بکشد تا بازار ارزش آن را اصلاح نماید.  

 

در هر صورت تجزیه و تحلیل سهام امرى بسیار پیچیده تر از دانستن چند نسبت ساده است. به عبارت دیگر هر چند کلیدى براى معماى ارز شگذارى سهام است اما تمام آن نیست. از این رو توصیه م ىشود که سرما یهگذاران براى خرید سهام با خبرگان سرمایه گذارى رایزنى نمایند.  

v خلاصه   

P/E همه چیز یا به عبارتى حرف آخر را درباره ارزش سهم نمى گوید اما براى مقایسه شرکت هاى یک صنعت، کل بازار یا روند تاریخى P/E یک شرکت سودآور است.  

به یاد بسپارید که

الفP/E یک نسبت است و از تقسیم قیمت روز سهم به سود هر سهم به دست م ىآید.  

‌ب)   دو نوع اصلی P/E ، P/E دنباله دار و P/E آینده وجود دارد.  

‌ج)    به لحاظ تاریخى، میانگین P/E در دامنه 2 /3 ‹‹‹‹‹‹‹2 /13 قرار مى گیرد.  

‌د)      به لحاظ نظرى، P/E یک سهم به ما م ىگوید که سرمایه گذاران حاضرند چند ریال به ازاى یک ریال سود بپردازند.  

هـ تفسیر بهترى از P/E این است که آن بازتاب خو شبینى بازار از آینده رشد یک شرکت است.  

‌و)    P/E در مقایسه با قیمت بازار شاخص بهترى براى ارزش گذارى یک سهم است.  

‌ز)    بدون در نظر گرفتن نرخ هاى رشد صنعت، صحبت از بالا یا پایین بودن P/E یک شرکت بى معناست.  

‌ح)   تغییر در اصول حسابدارى شامل وجود چندین روش مجاز براى سود (EPS) تجزیه و تحلیل P/E را دشوار م ىکند.  

‌ط)   P/E ها عموماً در زمان تورم حاد پایین تر م ىآیند.  

ىتفاسیر بسیارى پیرامون دلیل پایین بودن P/E یک شرکت وجود دارد.  

نتنها به اتکاى ضریب P/E اقدام به خرید و فروش سهام نکنید.  

 

- جنبه هاي حسابداري درآمدها (سود) اگر سرمایه گذاران براي تحلیل یک شرکت، بر سود هر سهم که حاصل تقسیم سود خالص یک مؤسسه که بر سهام عادي است به عنوان جزء کلیدي در تحلیل اوراق بهادار متمرکز شوند، باید بدانند EPS چگونه به وجود آمده (منشاء آن چیست) و بیانگر چیست؟ براي سرمایه گذاران، نمودار EPS اغلب، یک خط حدي در صورتهاي مالی یک شرکت است. به علاوه، آنها قبل از تلاش براي تخمین  EPS باید بدانند EPS چیست.

تغییر در سود حسابداري به واسطۀ یک تغییر در روشهاي حسابداري، در فهم سود براي سرمایه گذاران مهم می باشد. آنچه سرمایه گذاران، سعی در تعیین آن دارند قدرت سودآوري "صحیح" یک شرکت است زیرا نهایتاً آنها تلاش  میکنند تا سود آینده را پیش بینی کنند، اگر چه یک تغییرات کوچک براي کوکاکولا زیاد مهم نیست، ولی تغییرات بوجود آمده از تعدیلات حسابداري، براي شرکتهاي دیگر، در زمانهاي مختلف بسیار زیاد بوده است. به طور کلی، سرمایه گذاران باید بر سود قبل از تغییرات در استانداردهاي حسابداري تکیه کنند

 - گزارش حسابرس مستقل: 

سود ابرازي در صورت عملکرد مالی (سود و زیان) از استانداردهاي حسابداري مشتق شده است. استانداردهاي حسابداري مجموعه روش هاي قراردادي است که توسط انجمن هاي حرفه اي با تاکید بر اندازه گیري مبتنی بر ارزشهاي تاریخی تدوین شده اند. یک حسابرس از یک مؤسسه حسابرسی مستقل در گزارشی به نام "گزارش حسابرس مستقل" تصدیق می کند که براي محاسبه سود طبق استانداردهاي حسابداري عمل شده است. 

توجه داشته باشید که گزارش حسابرسی به طور قطع تضمی نکننده صحت یا چگونگی (کیفیت) سود نیست بلکه تنها بیان می کند صورتهاي مالی، بیان منصفانه اي از موقعیت مالی شرکت براي یک دوره زمانی مشخص است. حسابرسان به نوبه خود تائید می کنند که آیا گزارش ارائه شده مطابق با استانداردهاي حسابداري است؟ کمیته تدوین استانداردهاي حسابداري سازمان حسابرسی استانداردهاي حسابداري ایران را در سال 1378 منتشر کرده است. 

مشکل که در رابطه با سود وجود دارد این است که براي تهیه صورتهاي مالی، می توان از استانداردهاي حسابداري متفاوتی استفاده نمود. بسیاري از اقلام ترازنامه و صورت سود و زیان حداقل به دو روش قابل محاس بهاند، که در نتیجه منجر به آن چیزي می شود که رفتار محافظه کار و رفتار جسورانه ESP نامیده می شود. با داشتن تعدادي از اقلام که صورتهاي مالی را شکل می دهند، تعداد ترکیبات پذیرفتنی ممکن (مطابق با استانداردهاي حسابداري) که می توان استفاده کرد، بسیار است. با ثابت نگهداشتن دیگر متغیرها مانند فروش، تعداد تولید و توانایی عملیاتی، یک شرکت قادر به ارائه چندین شکل EPS مجاز و قانونی خواهد بود که تنها به اصول حسابداري استفاده شده بستگی دارد. سؤالی که سرمایه گذاران باید جواب دهند این است که کدام EPS، موقعیت "درست و منصفانه" شرکت را به بهترین نحو ارائه  میدهد

از آنجا که سود هر سهم گزارش شده (EPS)، تابع بسیاري از استانداردهاي حسابداري است، انعکاس عملکرد صحیح یک شرکت به طور پیوسته به یک شکل اگر غیرممکن نباشد، بسیار مشکل است. از آنجا که هر شرکتی متفاوت از دیگري است، آیا انتظار یک سیستم حسابداري واحد براي عملکرد صحیح تمامی شرکتها معقولانه است؟ در سیستم هاي حسابداري، هر شرکتی می تواند روشی را ثبت و گزارش موضوعات مختلف حسابداري مانند موجود يها یا استهلاك استفاده کند.

حسابداران، بین سرمای هگذاران، که خواهان شکل واضحی از EPS هستند و مدیریت شرکت که خواهان ارائه صورتهاي مالی به مناسب ترین شکل هستند، گیرکرده اند. به غیر از این موارد، مدیریت شرکت حسابداران را استخدام می کند و با توجه به راهبردهاي مشخصی  میتواند روشهاي حسابداري را تغییر دهد. تا زمانی که شرکت، استانداردهاي حسابداري را رعایت کند، براي حسابدار مشکل است که در مقابل فشار مدیریت مبنی بر استفاده از روش خاصی مقاومت کند. در بعضی موارد، یک موسسه حسابرسی به دلیل مشکلات و فشارهایی که مدیریت شرکت در چشم پوشی از برخی از موارد مغایر با استانداردهاي حسابداري به حسابرسان وارد می کند ممکن است از کار حسابرسی کناره گیري می کند. 

 

       -       تحلیل بنیادي در مقابل تحلیل فنی  

اغلب در روش تحلیل فنی %80 رفتار بازار را مبتنی بر حالات روانی افراد و %20 را بر پایه منطق  میداند. در حالیکه تحلیل بنیادي اغلب بازار را %20 روان شناختی و %80 منطقی در نظر می گیرد. در هر صورت می توان بر سر موضوع منطقی یا روانشناختی بودن بازار بحث کرد، اما، هیچ شکی در مورد قیمت فعلی یک سهم نم یتوان داشت. به هر حال، منطقی یا روانشناختی بودن بازار تعیین  میشود نشان دهنده مجموع اطلاعات کلیه مشارکت کنندگان در بازار در مورد آن سهم  میباشد.

این افراد تمامی اطلاعات منتشرشده در مورد سهم را در نظر گرفته اند و بر روي قیمت مشخصی در مورد خرید یا فروش آن به توافق رسیده اند. اینها نیروهاي عرضه و تقاضا هستند روش فنی تلاش دارد با بررسی رفتار قیمت یک سهم تعیین کند کدامیک از نیروهاي عرضه و تقاضا پیروز میدان خواهد بود؟ قیمت سهم در گذشته چقدر بوده است و در آینده به کجا خواهد رفت؟ هر چند با استفاده از روش فنی می توان برخی قواعد و قوانین کلی براي خرید و فروش سهام در نظر گرفت لیکن این نکته را نباید فراموش کرد که این روش بیش از آنکه یک علم باشد هنر است. لذا مانند دیگر کارهاي هنري در معرض تفسیر قرار دارد. لیکن در عین حال این روش به لحاظ نوع رویکرد انعطا فپذیر بوده و هر یک از سرما یهگذاران باید طبق روش خاص خود از آن استفاده نمایند. این روش ها نیازمند صرف وقت و تلاش بسیار بوده اما فواید آن  میتواند در خور توجه باشد. تحلیل فنی می تواند براي بازار به عنوان یک کل یا براي سهام یک شرکت خاص انجام شود. تحلیل فنی با استفاده از نمودار یا شاخص ها انجام می شود.   


|
امتیاز مطلب : 311
|
تعداد امتیازدهندگان : 66
|
مجموع امتیاز : 66


سه شنبه 12 مرداد 1395 ساعت 22:49 | بازدید : 736 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

تحلیل بنیادی قسمت چهارم

صفحه چهارم  

 

-          تحلیل بنیادي در سطح شرکت  

تحلیل اساسی در سطح شرکت، شامل تحلیل متغیرهاي اصلی مالی براي تخمین ارزش ذاتی شرکت  میباشد این متغیرها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاك (کاهش بها)، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش دارایی ها و عوامل دیگر است. تحلیل هاي بعدي، می تواند شامل موقعیت رقابتی شرکت در آن صنعت، روابط کارگري، تغییرات تکنولوژیکی، مدیریت، رقابت خارجی و غیره باشد. عواملی که خود شرکت بر آنها کنترل دارد.

 این عوامل عبارتند از

1)         قابلیت نقدینگی: قابلیت نقدینگی یک ورقه سهم به معناي امکان فروش سریع آن است. هر چه سهامی را بتوان سریع تر و با هزینه  کمتري به فروش رساند، قابلیت نقدینگی آن بی شتر است. اوراق بهاداري که به طور روزانه و به دفعات مکرر معامله می شوند نسبت به اوراق بهاداري که با تعداد محدود و یا دفعات کم معامله می گردند قابلیت نقدینگی بی شتر و در نهایت ریسک کم تري دارند. فهرست پنجاه شرکت فعال تر بورس که هر شه ماه یک بار منتشر می شود راهنماي مناسبی براي انتخاب سهامی است که از قابلیت نقدینگی برخوردارند.

9

2)         تعداد سهام در دست عموم: قابلیت نقدینگی یک ورقه سهم تا حدودي به تعداد سهام در دست عموم بستگیدارد. هر چه تعداد سهامی که در دست مردم قرار دارد بی شتر باشد، حجم و سرعت گردش معاملات افزایش یافته و بازار،قیمت منصفانه و معقول تري براي آن پیدا می کند بر عکس هر چه تعداد سهام در دست مردم کم تر باشد، رکود بیش تري بر معاملات سهام حاکم شده و در صورت معامله، قیم تها شکل یک طرفه (صعودي یا نزولی) به خود می گیرد. تجربه شرک تهایی که تعداد سهام رایج آنها کم بوده مؤید این نکته است.

ترکیب سهامداران: یکی دیگر از معیارهاي مطلوبیت یک ورقه سهم، ترکیب سهامداران آن است و ترکیب سهامداران که در واقع ترکیب هیات مدیره آن را تعیین می کند می تواند به نفع سهامداران جزء یا عمده باشد. در شرکت هایی که اعضاء هیأت مدیره آن منتخب سهامداران عمده هستند ممکن است تصمیماتی اتخاذ شود که بیش تر در راستاي اهداف سهامدار عمده باشد و درمواردي به نفع سهامدار جزء نباشد. چنین تصمیماتی در بازارهاي کارا اثر خود را به 1)         خوبی در قیمت سهام نشان می دهد و البته معمولاً تأثیر مهمی بر قیمت سهام نمی گذارد اما در بازارهاي غیرکارا که تا حدودي تحت تأثیر جو بازار قرار  میگیرد می تواند جهت تغییرات قیمت را  یکطرفه سازد.

2)         سودآوري: شاید مهم ترین عامل برتري یک سهم، میزان سودآوري آن باشد. با توجه به اینکه تعداد سهام منتشره از سوي شرکت ها با هم متفاوت است میزان سودآوري یک سهم را با نسبت سود هر سهم یا EPS می سنجد. با استفاده از این شاخص عملکرد کلی شرکت و مدیریت آن ارزیابی  می شود.  

-   سود را از چند نظر می توان مورد بررسی قرار داد:  

1) از نظر درآمد هر سهم 

2) بر اساس هر ریال فروش 

3) بر مبناي هر ریال از دارای یها  

4) بر اساس هر ریال از حقوق صاحبان سهام شرکت.  

 

درآمد هر سهم (EPS) : با محاسبه این رقم، سودي که شرکت در یک دوره مشخص به ازاي یک سهم عادي به دست آورده است معین  میشود

درآمد هر سهم(EPS )  

سود پس از کسر مالیات

تعداد  سهام عادي منتشره

 

علت اصلی توجه به سود هر سهم (و نه کل سود شرکت) به هدف اصلی شرکت مربوط است که به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران می باشد

 

ثبات نسبی سودآوري: استناد به سود هر سهم در یک سال، به لزوم مبناي صحیحی براي ارزیابی سهام نیست چرا که ممکن است سود سال بعد بسیار کمتر از آن باشد. معیار مهم دیگري که به هنگام استفاده از نسبت بازده جاري سهام باید مورد نظر قرارداد، ثبات نسبی سودآوري هر سهم است. لازم به یادآوري است هر چه میزان انحراف 5)         سودآوري سال هاي گذشته و یا سودهاي احتمالی آینده نسبت به میانگین سود یا سود موردانتظار بی شتر باشد ریسک سهم بالاتر وارزش آن کم ترخواهد بود، برعکس هرچه روند سود دهی سا لهاي گذشته و آتی از ثبات بیش تري برخوردار باشد ریسک کمتر و ارزش سهمبالاتر خواهد بود

 

5)         نسبت سود تقسیمی هر سهم: نسبت سود تقسیمی هر سهم، از تقسیم سود نقدي هر سهم به سود هر سهم به دست می آید

= نسبت سود تقسیمی هر سهم

سود هر سهم

سود نقدي هر سهم

 

تفاوت سود نقدي هر سهم و سود هر سهم مواردي از جمله مالیات، اندوخته قانونی، سایر اندوخته ها و سود(زیان) انباشته را در بر می گیرد. گرچه در نظریه، تفاوت زیادي بین شرکتی که سود نسبتاً بالایی تصویب می کند و شرکتی که سود کمی از درآمد خود را تقسیم  مینماید وجود ندارد، در عمل به دلیل جو حاکم بر بازار به ویژه از طرف کسانی که به درآمد سهام اتکاي زیادي دارند، عرضه سهام شرک تهایی که سود سهام کمی تعیین  میکنند زیاده شده و موجب کاهش قیمت آن سهم رادر بازار فراهم می نماید. از این رو، در شرایط تساوي سایر عوامل، شرکت هایی که نسبت سود تقسیمی بالاتري را دارند نسبت به سایر شرکت ها از موقعیت بهتري برخوردارند

گفتنی است که نباید این نسبت درکوتاه مدت مورد توجه قرار گیرد به عبارتی ارقام یک سال را نمی توان مبناي صحیحی براي قضاوت نسبت به عملکرد همیشگی شرکت قرار داد. ممکن است سیاست شرکت در سالی اقتضاء کند که نسبت سود تقسیمی بالایی وضع شود اما در سایر سالها، این نسبت رقم پایینی باشد. براي قضاوت صحیح در مورد سیاست تقسیم سود شرکت، باید روند تقسیم سود چند سال گذشته شرکت را مورد بررسی قرار داد و به استناد آنها نحوه تقسیم سود احتمالی سال هاي آتی را برآورد کرد

نسبت E/P و P/E سود هر سهم، مبلغ سود به ازاء ارزش اسمی سهام را نشان می دهد. با توجه به اینکه ارزش اسمی سهام کلیه شرکت هاي پذیرفته شده در بورس تهران 1000 ریالی بوده و ممکن است قیمت بازار انواع سهام متفاوت باشد براي مقایسه شرکت ها با یکدیگر رقم سود نسبت به قیمت بازار تحت عنوان نسبت E/P سنجیده می شود. این نسبت بازده جاري سهام را نشان داده و در شرایط تساوي سایر عوامل، هر چه این نسبت بالاتر باشد سهام از موقعیت بهتري برخوردار خواهد بود. لازم به ذکر است هر چه میزان سود هر سهم در مقایسه با قیمت بازار سهام بیش تر باشد به خاطر تقاضایی که براي آن ایجاد می شود انتظار احتمال افزایش آتی قیمت بالاتر خواهد بود. خاطرنشان می 5)         شود که سهامداران در خرید سهام می توانند از نسبت قیمت بر درآمد تحت عنوان نسبت P/E نیز استفاده کنند. نسبت P/E یکی از ابزارهاي رایج و متداول جهت تحلیل وضعیت شرکت ها، صنعت و بازار است. این نسبت که از آن به عنوان ضریب سودآوري نیز نام برده می شود، حاصل تقسیم سهم بر درآمد هر سهم آن شرکت است و در واقع رابطه بین قیمت سه شرکت با سود آن را نشان می دهد. همان طور که قبلاً مشاهده شد درآمد هر سهم، معیاري است که می توان با آن یک شرکت را در طی چند سال متوالی با لحاظ افزایش سرمایه هاي شرکت مقایسه نمود ولی این متغیر، معیار مناسبی براي مقایسه بین چند شرکت نیست.

این نقیصه در معیار P/E رفع می شود و بااین معیار می توان شرکت هاي یک صنعت را مورد مقایسه قرار داد یا هر شرکت را با متوسط P/E صنعت مرتبط تطبیق داد. نسبتP/E بیانگر تعداد دفعاتی است که طول                میکشد تا قیمت یک سهم از طریق سود

1

آن بازیافت شود. البته تحلیل P/E بر اساس دوره بازگشت سرمایه باید توام با احتیاط باشد. به دلیل این که شرکت ها در هرسال سود یکسانی ندارند و درآمد هر سهم آن ها توام با نوسان است. بنابراین در صورتی که P/E شرکتی برابر با 10 باشد لزومابه این معنی نیست که 10 سال طول می کشد تا سرمایه برگشت کند. اگر شرکت در سال هاي بعد سود بیشتري کسب کند، دوره بازگشت سرمایه کاهش می یابد. لازم به ذکر است که براي مقایسه P/E بین شرک تها، مقایسه در درون یک صنعت انجام شود. با فرض ثابت بودن سایر شرایط به نظر می رسد شرکتی که در گروه خود داراي P/E کوچکتري می باشد امکان رشد قیمت آن در آینده نزدیک وجود دارد

6)         ارزش ویژه هر سهم: ارزش ویژه هر سهم از نسبت حقوق صاحبان سهام (سرمایه+ اندوخته طرح وتوسعه + اندوخته قانونی+ اندوخته احتیاري+ سایر اندوخته ها + سود انباشته) به تعداد سهام منتشره به دست  میآید و در مقایسه با ارزش اسمی هر سهم سنجیده می شود هر چه ارزش ویژه هر سهم از قیمت اسمی سهام بیش تر باشد سهام آن شرکت از موقعیت و استحکام بالاتري برخوردار است

بافت تامین مالی شرکت: بافت تامین مالی که شامل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام است تاثیر بسزایی در عملکرد و سودآوري یک شرکت دارد. هر چه بدهی بیش تر باشد به خاطر خاصیت اهرمی بدهی، سودآوري نیز بالاتر 5)         خواهد بود ولی خطر ناتوانی شرکت در ایفاي تعهداتش نیز بی شتر  میشود بنابراین ریسک شرکت نیز بالاتر خواهد بود

6)         مهلت و تاریخ پرداخت سود سهام طبق ماده 240 قانون تجارت، در صورتی که مجمع عمومی عادي سودي را تصویب کند شرکت باید ظرف مدت 8 ماه از تاریخ تصویب، آن را به سهامداران پرداخت کند. وجود این ماده قانونی، یک مهلت پرداخت 8 ماهه براي شرکت ها به وجود می آورد، در مقام مقایسه هر چه سود نقدي هر سهم سریع تر پرداخت شود براي سهامداران مفیدتر است چرا که اولاً مشمول تورم و کاهش ارزش پول نم یشود و ثانیاً سهامدار  میتواند وجوه خود را مجدداً سرمای هگذاري کرده و از بابت آن بازده به دست آورد

7)         انتشار مستمر اطلاعات و اخبار نسبی: در صورتی که شرک تها در ارائه اطلاعات شفاف مالی و یا هر گونه اخبار در زمینه وضعیت شرکت به سهامداران نهایت تلاش را نمایند، سهامداران با داشتن اطلاعات کافی می توانند اقدام به خرید و فروش سهام نمایند

8)         عمر شرکت و میزان استهلاك ماشین آلات: هرچه شرکت ها از ماشین آلات جدید با تکنولوژي پیشرف تهتر استفاده کنند در امر تولید مو فقتر هستند و شرکت هایی که عمر ماشی نآلات آنها به پایان رسیده یا آنکه استهلاك بالایی دارند ممکن است در طول سال به دلیل خرابی دستگا هها وقفه زمانی در تولید داشته باشند و نتوانند به تعهدات خود عمل کنند در نتیجه در سودآوري شرکت  بیتأثیر نخواهد بود

9)         پنجاه شرکت فعال تر: بررسی تجربه بور سهاي اوراق بهادار در کشورهاي مختلف نشان می دهد که شناسایی شرکت  هاي ممتاز یا داراي موقعیت برتر اغلب بر پایه معیارهاي قدرت نقدشوندگی سهام، میزان تأثیر گذاري شرکت بر بازار و برتري نسبت هاي مالی انجام می شود. شناسایی شرکت هاي برتر در بورس اوراق بهادار تهران بر پایه ترکیبی از قدرت نقد شوندگی سهام و میزان تأثیرگذاري شرک تها بر بازار، و در چارچوب معیارهاي سه گانه زیر انجام شده است

الف) میزان داد و ستد سهام در تالار معاملات شامل

1.         تعداد سهام داد و ستد شده 

2.         ارزش سهام داد و ستد شده 

ب) تناوب داد و ستد سهام در تالار معاملات شامل

3.        تعداد روزهاي داد و ستد شده 

4.        دفعات داد و ستد شده  ج) معیار تأثیرگذاري شرکت بر بازار شامل:  



|
امتیاز مطلب : 301
|
تعداد امتیازدهندگان : 62
|
مجموع امتیاز : 62


تحلیل بنیادی قسمت سوم
سه شنبه 12 مرداد 1395 ساعت 22:43 | بازدید : 926 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

تحلیل بنیادی قسمت سوم

صفحه سوم  

دومین روش تحلیل صنایع از طریق توانایی عملیاتی آنها در رابطه با کل اقتصاد است، به این معنی که برخی از صنایع در طی دوران رکود عملکرد ضعیفی دارند، در حالی که برخی دیگر از صنایع داراي عملکرد خوبی  میباشند. عملکرد بعضی از صنایع مطابق با چرخه تجاري و با توجه به وضعیت تجاري و اقتصادي بهبود یافته و یا وخیم می شود. بسیاري از سرمایه گذاران به دنبال شرکتهاي در حال رشد هستند. در صنایع در حال رشد انتظار می رود سودهاي سهام بدون توجه به شرایط اقتصادي خیلی بیشتر از میانگین کل صنایع باشد. صنایع دارویی، تلویزیون رنگی، تجهیزات اداري و کامپیوتر در گذشته از جمله این صنایع بودهاند. در دهۀ 1980صنایع در حال رشد شامل صنایع مهندسی ژنتیک، میکرو کامپیوترها واابز ر جدید پزشکی بودند. در حال حاضر و حتی در آینده صنایع ربات ها از جمله صنایع در حال رشد بوده و خواهند بود. یکیاز اهداف اولیه و اساسی تحلیل اوراق بهادار شناسایی صنایع در حال رشد در آینده نزدیک و دور است.

در طرف مقابل صنایع در حال رشد، صنایع تدافعی قرار دارند که کمتر تحت تاثیر رکود و تغییرات اقتصادي هستند.

صنایع غذایی نمونه مناسبی از این نوع صنایع می باشد. مردم همیشه به غذا نیاز دارند و بدون توجه به اقتصاد باید نیازهاي غذایی از قبیل نوشیدنی ها، گوشت، لبنیات و غیره را بر آورده سازند. کالاهاي عمومی را هم  میتوان جزء صنایع تدافعی به حساب آورد.

صنایع ادواري، صنایعی هستند که تغییر در آنها زیادتر است به این مفهوم که عملکرد آنها در شرایط رونق اقتصادي خوب

بوده و در شرایط رکود اقتصادي نامناسب می باشد. کالاهاي بادوام مثال خوبی از محصولاتی هستند که شامل صنایع ادواري می شوند. براي مثال محصولاتی همچون خودروها، یخچال ها و استریوها ممکن است در زمان رونق اقتصادي با استقبال خوبی مواجه شوند ولی در زمان رکود این چنین خریدهایی ممکن است در اولویت دوم خریداري قرار گیرد، براي اینکه مشتریان می توانند هنوز از محصولات مشابه قبلی که خریداري کرده اند استفاده نمایند. برخی از صنایع نیز صنایع ادواري معکوس هستند که روند آنها مخالف با روند وضعیت اقتصادي است. صنعت معادن طلا نمون هاي از این صنایع است.

این سه طبقه بندي از صنایع برطبق شرایط اقتصادي مجموعه کاملی از یک طبقه بندي نیست. طبقه بندي هاي دیگري نیز امکان پذیر و منطقی هستند. براي مثال صنایع حساس به نرخ بهره معمولاً نسبت به انتظارات مربوط به تغییرات نرخ بهره از حساسیت برخوردار هستند. صنایع مربوط به خدمات مالی، بانکداري، دارای یهاي واقعی مثا ل هاي واضحی از صنایع حساس به نرخ بهره هستند. صنعت ساختما نسازي مثال دیگري از این نوع صنایع است.

این طبقه بندي ها چه کاربردهایی براي سرمایه گذاران دارد؟ براي پیش بینی عملکرد یک صنعت در دوره هاي کوتاه مدت، سرمایه گذاران باید به دقت مرحلۀ چرخه تجاري و تغییرات احتمالی نر خهاي بهره را تجزیه و تحلیل نمایند. اگر اقتصاد به سمت رکود میل نماید، صنایع ادواري احتمالاً بیشتر از سایر صنایع تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، در صورتی که صنایع تدافعی کمترین تاثیر را خواهند پذیرفت. براساس این چنین راهنمایی هایی سرمایه گذاران می توانند تصمیمات بهتري در خصوص خرید و فروش اتخاذ نمایند. همچنین، یک پی شبینی در خصوص افزایش نرخ بهره، تاثیرات منفی بر روي صنعتهاي  پسانداز و وام دهی و صنعت ساختمان سازي خواهد داشت، در صورتی که یک پیش بینی در خصوص کاهش نرخ بهره تاثیر برعکسی خواهد داشت. عبارات فوق اهمیت تجزیه و تحلیل بازار را به طور مضاعف نمایان می سازد. سرمایه گذاران نه تنها قبل از اقدام به سرمایه گذاري نیاز به فهمیدن وضعیت اقتصاد و بازار دارند بلکه وجود چنین دانشی در انتخاب یا عدم انتخاب صنعت خاصی ارزشمند است.

 

§ مرحله سوم؛ جنبه هاي کیفی تحلیل صنعت

تجزیه و تحلیل گر یا سرمایه گذار باید چند ویژگی را که جزء عوامل کمی مهم صنعت هستند مورد بررسی قرار دهند. فهم این عوامل به سرما یهگذاران در تحلیل صنعت خاص و ارزیابی اف قهاي آتی کمک خواهد کرد. 

-             عملکرد تاریخی (گذشته): همانطور که می دانیم برخی از صنایع در بلندمدت داراي عملکرد خوب و برخی دیگر داراي عملکرد ضعیف بوده اند. اگر چه عملکرد را همیشه نم یتوان براساس عملکرد گذشته پی             شبینی نمود ولی با این حال هر صنعتی مسیري را طی میکند که نباید از آن غافل بود. صنعت سیمان در سال 1370و 1380در رابطه با سال مبنایعنی 1369 عملکرد خوبی داشته است. این وضعیت تا سال 1382 ادامه داشته است. سرمایه گذاران باید میزان فروش ورشد سود سهام و عملکرد قیمت گذشته (تاریخی) را بررسی نمایند. اگر چه گذشته را نمی توان به آسانی به آینده تسري داد با این حال اطلاعات سودمندي را ارائه  میکند.  

-             رقابت: شرایط رقابتی موجود در یک صنعت می تواند اطلاعات مهمی در خصوص ارزیابی آینده ارائه نماید. آیا در نتیجه کنترل مواد اولیه، هزینه هاي سنگین احداث کارخانه، سطح تولید مورد نیاز براي رسیدن به مرحله سودآوري و غیره، امکان ورود به صنعت جدید و رقابت با رقباي جدید وجود دارد.

مایکل پورتر مباحث مهمی را در خصوص استراتژي رقابتی ارائه کرده است که دربرگیرندة بررسی وضعیت رقبا در یک صنعت است. توانایی رقابت در یک صنعت تعیین کننده قدرت صنعت در حفظ بازدة بالاتر از میانگین است. این توانایی، به شانس بستگی ندارد، بلکه بازتاب عواملی اساسی است که به 5 عامل رقابتی مهم بستگی دارد:

1. تهدید رقباي تازه وارد

2. قدرت مذاکره ( چانه زنی) خریداران

3. تهدید محصولات یا خدمات جایگزین

4. رقابت میان رقباي موجود

5. قدرت مذاکره (چانه زنی) عرضه کنندگان (تامین کنندگان) این پنج نیروي رقابتی، سودآوري صنعت را تامین می کنند براي اینکه این عوامل بر اجزاي بازده سرمایه گذاري تاثیر می گذارند. شدت هر یک از این عوامل تابعی از ساختار صنعت است

 

-            ارزیابی چشم اندازهاي آتی صنعت: سرمایه گذاران علاقمند به عملکرد مورد انتظار آتی صنعت هستند. آنها می دانند که این چنین برآوردهایی با مشکلات و تا حدودي با خطاهایی همراه است ولی در عین حال می دانند که قیمتهاي سهام تابعی است از پارامترهاي مورد انتظار و مقادیر شناخته شده. بنابراین سرما یهگذاران بایستی چه کاري انجام دهند؟

 

معمولاً سرمایه گذاران تمایل دارند صنایع را در زمینه هایی همچون تحلیل بازار، که در فصل قبل در مورد آن بحث شد، ارزیابی نمایند. سرمایه گذاران علاقمند هستند بتوانند سود مورد انتظار صنعت و ضریب فزاینده مورد انتظار را برآورده نموده و از طریق ترکیب آنها به یک مقدار معینی براي تخمین آینده دست پیدا کنند. با این حال، انجام اینکار چندان ساده نیست و مستلزم شناخت چندین رابطه و برآورد چندین متغیر است. خوشبختانه، براي کمک به سرمایه گذاران در تحلیل صنعت، اطلاعات مهمی به آسانی در دسترس قرار دارد. سرمایه گذاران باید در مورد منابع دست اول اطلاعات مربوط به صنعت و ماهیت اطلاعات موجود آگاهی لازم را داشته باشند.  

یکی دیگر از روشهاي مناسب براي تحلیل صنعت بکارگیري مفاهیمی است که در اینجا به صورت کلی بیان  میشود

-            براي تعیین عملکرد صنعت در دوره هاي کوتاه مدت (مانند یک سال) سرمایه گذاران باید سؤالات زیر را از خودشان بپرسند:

 

1)         با توجه به شرایط فعلی و چشم اندازهاي آتی اقتصاد، کدامیک از صنایع احتمالاً سود خوبی را ارائه خواهند کرد؟

1)         کدامیک از صنایع نسبت P/E خوبی خواهند داشت، یا اینکه نرخ بهره به چه سمتی سوق پیدا خواهد کرد و کدامیک از صنایع بیشتر تحت تاثیر تغییرات نرخ بهره قرار خواهند گرفت؟ در صورتی که سایر شرایط یکسان باشند تغییر در نرختنزیل خواهد شد.

2)         کدامیک از صنایع بیشتر تحت تاثیر رویدادهاي بالقوه آتی ممکنه از قبیل مدیریت جدید، تورم جدید، تکنولوژي،

جدید، افزایش هزین هها و غیره قرار     میگیرند؟

 

       -  براي پیش بینی عملکرد صنعت در بلند مدت، سرمایه گذاران باید سؤالات زیر را مطرح نمایند:

1.          در دهۀ آینده کدامیک از صنعت ها استعداد و چش مانداز رشد را دارند؟ (در اوایل دهه 1980صنعت هایی از قبیل میکرو کامپیوتر، نرم افزار، ارتباطات از راه دور، چنین صنعت هایی بودند).

2.          کدامیک از صنایع احتمالاً مشکلاتی را در تغییر از جامعه صنعتی به اقتصاد  فنآوري اطلاعات خواهند داشت؟

 

مانند تجزیه و تحلیل اوراق بهادار، براي تحلیل صنعت ها نیز می توان از روش هاي مختلفی استفاده کرد. بسیاري از این روش ها از یک الگوي منطقی پیروي می کنند. براي مثال، اگر شما بتوانید به صورت منطقی کاهش تعداد رقباي یک صنعت را

پیش بینی کنید با یکسان بودن سایر شرایط  میتوانند پیش بینی کنید که سودآوري شرکتهاي باقی مانده افزایش خواهد یافت.

 

-          تجزیه و تحلیل شرکت

 

تحلیل بازار دلالت بر زمان مناسب جهت سرما یهگذاري در سهام دارد. تحلیل صنعت به منظور یافتن صنایعی با آینده روشن  صورت می گیرد، بنابراین سرمایه گذار قادر به انتخاب شرکت هایی با آینده بهتر در محدودة آن صنایع خواهد بود. در ادامه تحلیل بنیادي پس از تحلیل بازار و صنعت، نوبت به تحلیل شرکتها  میرسد. به همین منظور سرما یهگذار باید بر دو جزء مهم یعنی سودهاي تقسیمی و نرخ بازگشت مورد انتظار و یا به صورت بدیل، درآمد و نسبت P/E تحلیل آنها تکیه کند.  


|
امتیاز مطلب : 293
|
تعداد امتیازدهندگان : 60
|
مجموع امتیاز : 60


تحلیل بنیادی قسمت دوم
سه شنبه 12 مرداد 1395 ساعت 22:33 | بازدید : 620 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

تحلیل بنیادی قسمت دوم 

صفحه دوم 

 

آنچه که ما در اینجا به دنبال آن هستیم شناسایی نشانه ها و علائم کلی اقتصاد و جهت بازار و مدت تغییرات احتمالی آن است. براي مثال، اگر با اطمینان ادعا کنیم که شاخص بازار در یک سال از 5000 به 3000 خواهد رسید کار عاقلانه اي به نظر نمی رسد. همچنین، یک پیش بینی قوي مانند افزایش 10درصد سود سهام شرکت در سال آینده، چندان اساس محکمی نخواهد داشت. در واقع بسیاري از سرما یهگذاران و حتی برخی از سرمایه گذاران حرفه اي نمی توانند به طور پیوسته تغییرات را پیش بینی نمایند. بنابراین، با توجه به این وضعیت، آنها چه کار باید انجام دهند؟ بهترین روش براي بسیاري از سرمایه گذاران فهم این مطلب است که آنها نم یتوانند  بهطور پیوسته تغییرات بازار را پی              شبینی کنند، اما این مطلب را نیز باید درك کنند که شرایط ادواري                 میتواند به آنها کمک کند

 

- استفاده از چرخه تجاري براي پی          شبینی بازار

در بخش هاي قبلی ایده اي را بیان کردیم که شاخص هاي ترکیبی خاصی می توانند در پیش بینی شرایط چرخه تجاري مفید باشند. با این حال، قیم تهاي سهام یکی از شاخ صهاي مهمی است که  میتواند وضعیت اقتصادي را از نظر رونق یا رکود نشان دهند. در این حالت سرمایه گذاران براي پیش بینی بازار چه کاري باید انجام دهند؟ این رابطه مهم میان قیمت سهام و اقتصاد باید در پی شبینی تغییرات قیمت سهام مورد استفاده قرار گیرد. قیمت هاي سهام معمولاً در حالت رکود کاهش می یابند و هرچه میزان رکود بیشتر باشد میزان کاهش نیز زیادتر خواهد بود. با این حال، سرمایه گذاران به منظور پی شبینی تغییرات بازار سهام باید در مورد تغییرات چرخه تجاري مطالبی را بدانند. اگر به نظر برسد که در آینده چرخه تجاري کاهش خواهد یافت بعد از گذشت چند ماه از افول اقتصادي، احتمالاً بازار سهام نیز با افول روبرو خواهد شد. اقتصاد، بازده کل سهام (براساس سالانه) می تواند در شرایط رونق (افول) چرخه تجاري، منفی (مثبت) باشد. وقتی که چرخه تجاري به نقطه پایین خود می رسد قیمتهاي سهام تقریباً همیشه افزایش می یابد. میزان این افزایش زیاد است به طوري که سرمایه گذاران در طول این دوره عملکرد خوبی دارند. به علاوه، وقتی چرخه تجاري وارد اولین مرحله رونق می شود قیمت هاي سهام اغلب ثابت می ماند و یا حتی به صورت ناگهانی کاهش  مییابد.

 

طبق این تحلی لها می توان گفت :

1)         اگر سرمایه گذاران بتوانند قبل از وقوع رکود اقتصاد آن را تشخیص دهند می توانند حداقل براساس تجربیات گذشتهافزایش در بازار سهام را پی شبینی کنند.

2)         هر چه که اقتصاد رونق می یابد قیمتهاي سهام ممکن است کاهش یابد. بنابراین، دومین حرکت مهم در بازار ممکن است براساس تجربیات گذشته قابل پی شبینی باشد.

3)         طبق رکودهاي اقتصادي گذشته، P/E بازار معمولاً قبل از پایان رکود افزایش می یابد و تقریباً در طول سال آینده بدون تغییر باقی  میماند.

 

-      تجزیه و تحلیل صنعت در نگاه اول به نظر می رسد واژة صنعت واژه گویایی باشد و هرکس با صنعت هاي همچون صنعت خودروسازي، صنعت داروسازي، صنعت الکترونیک آشنایی داشته باشد. آیا این صنعت ها آن طور که به نظر می رسند گویا هستند؟ براي مثال، یک مصرف کننده  میتواند نوشابه اي را در ظرف شیش هاي، یا قوطی آلومینیومی یا استیل بنوشد. آیا همه این موارد شامل یک صنعت مانند صنعت ظروف است یا سه صنعت شیشه، استیل و آلومینیوم (یا دو صنعت شیشه و فلزات) را شامل می شود.

وقتی که شرکتها براساس خطوط متنوع تجاري مورد بررسی قرار گیرند قضیه از این هم پیچیده تر می شود. بنابراین، تحلیل گران و سرما یهگذاران نیاز به روشهایی دارند که بتوانند صنایع را طبق هبندي نمایند. 

سرمایه گذاري که تشخیص می دهد اقتصاد و بازار براي سرمایه گذاري جذاب است بایستی دست به تحلیل صنایعی بزنند که در آنها فرص تهایی در سالهاي آتی دیده  میشود. مفاهیم اصلی تحلیل صنعت ارتباط نزدیکی با بحث قبلی ما یعنی اصول ارزشیابی دارد. سرمایه گذاران می توانند با توجه به میزان اطلاعات در دسترس و  مدلهاي خاص از این مفاهیم به روشهاي مختلف استفاده نمایند. آنچه که در این جا در نظر داریم به آن دست پیدا کنیم این است که یاد بگیریم به صورت تحلیلی در مورد صنایع فکرکنیم. از طریق بررسی عملکرد صنایع مختلف در طول چندین دوره  میتوان به اهمیت تحلیل صنعت  پیبرد.

از طریق این تجزیه و تحلیل  میتوان فهمید چه صنایعی ارزش سرمایه گذاري دارند. مزایایی که تحلیل صنعت در پی دارد، باعث توجیه هز ینههاي تجزیه و تحلیل صنایع  میشود

 

 

-      تجزیه و تحلیل صنایع

صنایع نیز مانند بازار و شرکتها، از طریق مطالعه داد ههایی همچون داد ههاي فروش، سود سهام، سود تقسیمی، ساختار سرمایه، خطوط تولید، قوانین، ابتکارات و غیره مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. این چنین تحلیل هایی مستلزم تخصص عالی است که اغلب توسط تجزیه و تحلیل گران صنعت و از طریق شرکتهاي کارگزاري و سایر موسسات سرمایه گذاري صورت می گیرد.

یکی از مفیدترین رو شها براي تحلیل صنع ت براساس مراحل چرخۀ عمر آنها است

 مرحله اول این روش بررسی وضعیت کلی و موقعیت فعلی صنعت است

 مرحله دوم بررسی موقعیت صنعت در رابطه با چرخه تجاري و وضعیت اقتصاد کلان است

      مرحله سوم شامل تجزیه و تجلیل کیفی ویژ گیهاي صنعت به منظور تعیین افق دید آتی صنعت است.   

 

هر یک از این مراحل به نوبه خود توضیح داده خواهد شد.

§ مرحله اول؛ چرخه عمر صنعت 

   بسیاري از تحلیل گران معتقدند که صنایع حداقل 3 مرحله را دارا  میباشند: مرحلۀ رشد،  مرحله توسعه و  مرحله تثبیت.  

مفهوم چرخه عمر صنعت براي صنایع به خطوط محصول داخل صنایع اطلاق  میشود

             مرحله رشد: در مرحلۀ رشد، رشد تقاضا خیلی زیاد است. اگر چه تعدادي از شرکت هاي موجود در درون یک صنعت در حال رشد در این مرحله به خاطر فشارهاي رقابتی با شکست مواجه می شوند، ولی اکثر شرکتها با رشد سریعی در حیطۀ فروش و سود و سهام مواجه هستند. در این مرحله، ممکن است رشد سریع باعث جذب شرکتهاي سرمای هگذار شود به همین خاطر رقابت در این مرحله شدید بوده و باعث  میشود شرکتهاي ضعیف از رده خارج شوند.

ریسک سرمایه گذاري در میان شرکتهایی که هنوز به ثبات نرسیده اند زیاد است با این حال بازده مورد انتظار شرکتهایی که موفق می شوند نیز زیاد است. در مرحله رشد صنعت، تعیین ادامه حیات صنایع به خاطر ارزشی که تشخیص عملکرد آتی دارد براي تحلیل گران اوراق بهادار از مشکل برخوردار است. با گذشت زمان شرکتهاي موفق مشخص می شوند و قیمت سهام این شرکتها بیشتر از مراحل قبلی رشد می نماید. در اوایل دهه 1980شرکتهاي میکرو کامپیوتر (اعم از سخت افزار و نر مافزار) نمونۀ جالبی از شرکتهایی بودند که در مرحله رشد قرار داشتند

 

             مرحلۀ توسعه: در مرحله دوم چرخه عمر صنایع، که مرحله توسعه است، بازماندگان مرحلۀ رشد مشخص     میشوند.

این صنایع رشدکرده و رونق پیدا می کنند با این حال نرخ رشد، کمی ملایم تر از مرحله قبل است. در مرحله توسعه، صنایع محصولاتشان را بهبود می بخشند و احتمالاً قیمتهاي خود را کاهش می دهند. این صنایع داراي ثبات بوده و در این مرحله این صنایع اغلب وجوه سرمایه گذاران تمایل دارند در این صنایع سرمایه گذاري نمایند. در این مرحله صنایع از سیاست هاي مالی استفاده می کنند و صنایع قادر هستند سود تقسیمی خود را پرداخت نمایند.

 

 

 

             مرحله تثبیت: نهایتاً صنعت هایی که وارد مرحله تثبیت (که به آن مرحله بلوغ نیز گفته می شود) می شوند رشدآنها متعادل تر می شود. میزان فروش ممکن است هنوز در حال افزایش باشد ولی نرخ رشد آن پایی نتر از مرحله قبل است. دراین مرحله محصولات تثبیت پیدا می کنند و میزان نوآوري در آنها کاهش  مییابد. بازار پر از رقبا است و میزان هز ینهها داراي ثبات است. اگر چه در این مرحله صنایع به حیات خود ادامه  میدهند ولی میزان رشد آنها زیاد چشمگیر نیست. در این مرحله ممکن است صنایع با رکود مواجه شوند.

-  ارزیابی چرخۀ عمر صنعت   طبقه بندي سه مرحله اي چرخۀ عمر صنایع به سرمایه گذاران کمک می کند تا آنها بتوانند رشد بالقوه شرکتهاي مختلف درون یک صنعت را ارزیابی نمایند. با این حال، این گونه تجزیه و تحلیل با محدودیت هایی نیز همراه است. اول اینکه، این طبقه بندي عمومی بوده و سرمایه گذاران باید دقت کنند صنایع و شرکتها را در طبقه هایی که ربطی به همدیگر ندارند طبقه بندي ننمایند. دوم اینکه، حتی چارچوب کلی ممکن است براي برخی از صنایعی که توسط برخی از شرکتهاي کوچکی که براي ادامه حیات تلاش می کنند قابل بکارگیري نباشد. سوم اینکه، مرحله نهایی در تجزیه و تحلیل اوراق بهادار، قیمتهاي سهام است که تابعی از جریان مورد انتظار سودها و ریسک  میباشد.

هدف چرخه عمر صنعت تمرکز بر فروش و سهم بازار و سرمایه گذاري در صنعت است. با توجه به این ویژگی هاي تحلیل چرخه عمر صنعت، مفاهیم کاربردي براي سرمایه گذاران چه چیزهایی هستند؟ مرحلۀ رشد ممکن است باعث ارائه بازده بالقوه بالایی شود ولی ریسک بالایی نیز به همراه دارد. شرکتهاي مختلفی در یک صنعت خاص ممکن است با شکست و یا ضعف عملکرد روبرو شوند. این چنین ریسک هایی ممکن است براي برخی از سرما یهگذاران مناسب باشد ولی بسیاري از سرمایه گذاران علاقه مند هستند در این مرحله از ریسک اجتناب کنند.

شرکتها در مرحله تثبیت (بلوغ) ممکن است به خاطر رشد کمتر نسبتاً داراي سود تقسیمی پرداختی بیشتري باشند.

این شرکتها اغلب در رشد سود سهام و سود تقسیمی از ثبات برخوردار هستند. شاید بتوان مرحله چهارمی را با عنوان مرحله افول به تجزیه و تحلیل چرخه عمر صنایع اضافه کرد. واضح است که سرمایه گذاران نباید بگذارند صنایع وارد این مرحله شوند. براي مثال، در دهۀ 1990، در ایالات متحده و در بخش پردازش اطلاعات برخی از صنایع خاص با افول مواجه شدند.

در مرحله بعد ، یعنی مرحله توسعه، که مورد علاقه سرمایه گذاران است، شرکتهایی که با موفقیت از مرحله رشد وارد این مرحله  میشوند با فرصتهایی مناسبی روبرو می شوند و تقاضا براي محصولات و خدمات آنها بیشتر از اقتصاد افزایش  مییابد. در این مرحله رشد سریع، ولی منظم است که وپژگی خوبی براي سرمای هگذاران است

 

 

§ مرحله دوم؛ تجزیه و تحلیل چرخه تجاري

 

ادامه دارد 




|
امتیاز مطلب : 291
|
تعداد امتیازدهندگان : 59
|
مجموع امتیاز : 59


تحلیل بنیادی قسمت اول
سه شنبه 12 مرداد 1395 ساعت 22:25 | بازدید : 689 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 تحلیل بنیادی 

قسمت اول 

تحلیل بنیادي مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) داراي ارزش ذاتی است که بوسیله

سرمایه گذاران قابل برآورد است. ارزش اوراق بهادار تابعی از یک سري متغیرهاي بنیادي است که ترکیب این متغیرها بازده مورد انتظار همراه با سطح ریسک مشخص را ایجاد می کند. در تحلیل بنیادي برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغیرهاي بنیادي انجام می شود. ارزش ذاتی برآورد شده سپس با ارزش بازار سهام مقایسه می شود. اگر ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد زمان براي خرید مناسب است و اگر ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد زمان براي فروش مناسب است.   

 

- تفاوت تحلیل گر بنیادي با تحلیل گر فنی   تحلیل گر بنیادي معتقد است که ارزش ذاتی و حقیقی اوراق بهادار را می توان با مطالعه و بررسی عواملی نظیر عواید، محصولات، مدیریت، صورتهاي مالی شرکت و سایر عوامل بنیادي بدست آورد. تحلیل گران فنی تحلیل گران بنیادي را به خطا رفتن متهم نمی کنند. با این حال، اعتقاد دارند که تحلیل هاي بنیادي روشهاي طولانی و دشوار هستند. تحلیل گران فنی همچنین اعتقاد دارند که می توانند ابزارهاي فنی مختلفی نظیر نمودارها را براي تعیین اوراق بهاداري که کمتر از ارزش ذاتی قیمت گذاري شده اند به کار ببرند

 

- چارچوب تحلیل بنیادي  

در تحلیل بنیادي سرمای هگذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل می کنند تا بتوانند زمان مناسب براي سرمایه گذاري را تشخیص دهند. سپس به تحلیل صنایع یا بخ شهایی از اقتصاد می پردازند که داراي چشم اندازهاي آتی مناسبی هستند. در خاتمه اگر تحلیل گر به این نتیجه برسد که زمان سرمای هگذاري مناسب است و صنایع مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می کنند به تحلیل شرکتها می پردازد

   

 

- تجزیه و تحلیل اقتصاد و بازار  

بازار سهام قسمت مهم و حیاتی از کل اقتصاد به شمار  میرود. واضح است که ارتباط قوي میان بازار سهام و اقتصاد وجود دارد. اگر شرایط اقتصادي نامناسب باشد عملکرد بیشتر شرکتها و در نتیجه بازار سهام نیز ضعیف خواهد بود. برعکس، اگر شرایط اقتصادي مناسب باشد عملکرد شرکتها نیز بهتر خواهد بود و در نتیجه شرایط بهینه اقتصادي در بازار سهام متبلور خواهد شد. اگر اقتصاد و فعالیت واحدهاي اقتصادي را در قالب چرخه تجاري نگاه کنیم می بینیم که چرخه تجاري داراي چارچوب خاصی است یعنی از یک جا شروع می شود، به اوج می رسد و سپس پایان می یابد. بنابراین، فعالیتهاي اقتصادي در یک حالت رکود شروع  میشوند، یک مرحله توسعه را پش تسر می گذارند و سپس افول  میکنند و منتظر خیزش دوباره هستند. بازار سهام و چرخه تجاري داراي ارتباط تنگاتنگی هستند. از نظر تاریخی، سهام عادي به عنوان یکی از شاخص هاي مهم چرخه تجاري بوده است. بنابراین باید به دنبال یک رابطه پیچیده باشیم. بازار و اقتصاد رابطۀ تنگاتنگی با هم دارند، اغلب طبق شواهد موجود قیم تهاي سهام قبل از تغییر در وضعیت اقتصاد تغییر  میکند.

رابطه میان بازار سهام و چرخه تجاري چگونه می تواند قابل اتکا و اعتماد باشد؟ کاملاً واضح است که بازار علائم منفی از فعالیتهاي آتی اقتصادي مخصوصاً در زمان رکود نشان می دهد و3 این مطلب که بازار می تواند منعکس کننده، علائم منفی از شرایط اقتصادي باشد حائز اهمیت است. با این حال، توانایی بازار براي پیش بینی رونق اقتصادي بهتر از توانایی آن در پیش بینی بحرا نهاي اقتصادي است

 

- پیش بینی تغییرات در بازار بسیاري از سرمایه گذاران به دنبال پی شبینی تغییرات در بازارهاي مالی هستند. آنها نه تنها به دنبال چرایی و نحوة کار فعلی این بازارها هستند، بلکه به دنبال فهم وضعیت آینده آنها نیز هستند. سرمایه گذاران به عنوان قسمتی از این فرایند به تحلیل کلی اقتصاد  نیاز دارند.

 

پیش بینی صحیح و پیوسته بازار سهام، مخصوصاً پی شبینی هاي کوتاه مدت، براي هر شخصی غیر ممکن است. شواهد قویی که از کارایی بازار وجود دارد نشان دهنده این است که تغییرات بازار را نمی توان براساس اطلاعات مربوط به تغییرات گذشته پیش بینی کرد. دلیل دیگر اینکه حتی مدیران حرفه اي پول هم قادر نیستند از طریق اطلاعات موجود، بازار را پیش بینی نمایند و شواهد موجود در عملکرد موفقیت سرمای هگذاران حرف هاي این ادعا را تائید  میکند.

ادامه دارد 

لازم به توزیع است که در تلگرام ما کانالی با نام نوسان گیری موفق راه اندازی کرده ایم که مباحث این کانال در صفحات آینده توضیح خواهیم داد 

موفق باشید


|
امتیاز مطلب : 286
|
تعداد امتیازدهندگان : 58
|
مجموع امتیاز : 58


روایت‌های تکان‌دهنده ارزی در دوران تحریم
یک شنبه 19 ارديبهشت 1395 ساعت 22:16 | بازدید : 698 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

به نقل از بانکداران ۲۴، «در آن دوران کسی اجازه بیمه کردن محموله‌های طلا و اسکناس‌های ما را نداشت. به همین دلیل در آن شرایط ما باید یک آدم معتمد را همزمان با خرید اسکناس‌ خود از دبی، به آنجا می‌فرستادیم تا چمدان‌های اسکناس را روی صندلی‌های یک هواپیمای فرست‌کلاس می‌گذاشت و بعد خودش در صندلی عقب آن می‌نشست و بلیت همه صندلی‌های دیگر را می‌خرید تا بتواند این اسکناس‌ها را به داخل کشور بیاورد». «همین طور از غرب کشور، جمع‌آوری اسکناس از کشور عراق و حمل آن با اتومبیل سواری یا چهارپایان یا کشورهای مختلف خیلی سخت بود.» این جملات تنها بخش‌هایی از توصیف‌های معاون پیشین ارزی بانک مرکزی برای دوران تحریم است.

دورانی که به گفته کمال سیدعلی، بانک مرکزی باید ۱۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی کشور را به شکلی مدیریت می‌کرد که سه شرط در مورد آن رعایت شود. به گفته او، اولین شرط این بود که در یک بانک درجه یک دنیا این کار(سپرده‌گذاری) انجام شود، دومین شرط آن، مهیا بودن امکان سریع نقدینگی و سومین شرط آن، پایین‌‌تر بودن هزینه آن کار نسبت به اقدامات دیگر بود.

سیدعلی که از ۲۱ تیر ماه تا ۹ آذر ماه سال ۱۳۹۰ معاون ارزی بانک مرکزی بود در گفت‌وگویی با هفته‌نامه‌ تجارت‌فردا از روش‌های اصلی در نگهداری ذخایر ارزی سخن می‌گوید و در پاسخ به این سوال که آیا ایران چاره‌ای جز بهره‌گیری از ابزار خرید اوراق قرضه از آمریکا نداشت، اظهار می‌کند:«در‌ آن دوران تحریم خیلی از اختیارات بانک مرکزی سلب شده بود و دست بانک مرکزی باز نبود که در زمینه‌های مختلف تمامی جوانب را بتواند ملاحظه کرده و آنها را عملی کند.» در همین حال وی اظهار امیدواری می‌کند که در این زمینه ایران بتواند به دارایی خود دست پیدا کند؛ دارایی که بیش از دو میلیارد دلار ارزش دارد و اخیرا توسط آمریکا توقیف شده است.

ما باید توجه کنیم که تحریم هم رانت دارد و هم پرت. یعنی کشوری که مورد تحریم واقع می‌شود مشکلات زیادی بر آن مترتب خواهد شد. یکی از این مسائل این است که آن کشور باید یک سری رانت توزیع کند. مثل هزینه‌های اضافی‌ای که ما در واردات سال‌های اخیر داشتیم و همچنین آسیب‌هایی که از برخی صرافی‌ها بر ما وارد شد.

بانک مرکزی در این دوران مسوولیت سنگینی برعهده داشت و تمام دوستانی که در گذشته مسوولیتی داشتند و در بانک مرکزی مشغول به کار بودند خصوصا آنهایی که از ابتدا کارمند بانک مرکزی بودند بالاخره با این مساله مواجه شدند که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار را یا به صورت اوراق یا سپرده‌گذاری‌ در بانک‌های دنیا یا خرید طلا و نگهداری در خارج و داخل کشور حفظ کنند. در آن دوران حتی ورود اسکناس به داخل کشور هم از طریق روش چمدانی انجام می‌شد که این کارها، اقدامات بزرگی بود که توسط آنها و بخش بین‌الملل بانک مرکزی انجام می‌شد.

در شرایطی که بانک‌های طرف همکاری ما بابت این همکاری خود جریمه می‌شدند و برای اینکه با ما ارتباطی نداشته باشند و نقل و انتقالی برای ما انجام ندهند، مستمر تهدید می‌شدند، بانک مرکزی کشور ما مجبور بود با همه این ملاحظات ذخایری که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار هم در برخی از مقاطع ارزش داشت را حفظ کند.

در‌ آن زمان وقتی ما می‌خواستیم پول به داخل مملکت بیاوریم، بانک مرکزی با چمدان این کار را انجام می‌داد. می‌خواست طلا برای داخل کشور حمل کند، حتما باید از روش‌های متفاوتی بهره می‌ّبرد. چون دیگر به ما اجازه نمی‌دادند که با هواپیما کار جابه‌جایی طلا را انجام دهیم یا حتی مجموعه‌ای آن محموله‌ها را بیمه کند. چون ممکن بود محموله طلایی برای ضرب سکه‌ها نیاز داشته باشیم که آن وقت اگر مثلا می‌خواستیم این محموله‌را با هواپیما به داخل کشور بیاوریم، کسی آن را بیمه نمی‌کرد. چرا که ممکن بود یا هواپیما به کشوری دیگر برود یا در آن هواپیما دزدی‌ای صورت بگیرد و آن وقت هیچ مسوولیتی برای کسی وجود نداشت، زیرا کسی آن محموله را بیمه نکرده بود.

در آن دوران کسی اجازه بیمه کردن محموله‌های طلا و اسکناس‌های ما را نداشت. به همین دلیل در آن شرایط ما باید یک آدم معتمد را همزمان با خرید اسکناس‌ خود از دبی، به آنجا می‌فرستادیم تا چمدان‌های اسکناس را روی صندلی‌های یک هواپیمای فرست‌کلاس می‌گذاشت و بعد خودش در صندلی عقب آن می‌نشست و بلیت همه صندلی‌های دیگر را می‌خرید تا بتواند این اسکناس‌ها را به داخل کشور بیاورد. توجه کنید که این کارها، کارهای خیلی بزرگ و سختی بود.

همین طور از غرب کشور، جمع‌آوری اسکناس از کشور عراق و حمل آن با اتومبیل سواری یا چهارپایان یا کشورهای مختلف خیلی سخت بود. این نوع کارها با ریسک‌های بزرگی هم همراه بود ولی همکاران در بانک مرکزی ما این کارها را انجام داده‌اند.

اقدام اخیر آمریکا در توقیف دو میلیارد دلار دارایی ایران مثل این می‌ماند که ما بخواهیم از دادگاه‌های داخلی در مورد کودتای ۲۸ مرداد تقاضای غرامت کنیم و متعاقبا مال و اموال آمریکایی‌ها را مسدود کنیم.روایت‌های تکان‌دهنده ارزی در دوران تحریم


|
امتیاز مطلب : 281
|
تعداد امتیازدهندگان : 57
|
مجموع امتیاز : 57


بیم و امید اقتصاد ترکیه از ایرانِ پساتحریم
پنج شنبه 15 بهمن 1394 ساعت 22:39 | بازدید : 750 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

بیم و امید اقتصاد ترکیه از ایرانِ پساتحریم

 لغو تحریم های ایران نکات مثبت و منفی ای برای اقتصاد ترکیه دارد و در کنار فراهم کردن دسترسی بنگاه های اقتصادی ترکیه به بازار پرسود ایران، می تواند در زمینه جذب سرمایه گذاری و صادرات ایران را به رقیبی جدی برای ترکیه تبدیل نماید.

تولیدات اقتصاد ترکیه در سال 2014 به 800 میلیارد دلار رسید، در حالی که ارزش تولیدات اقتصادی ایران 425 میلیارد دلار بود.

اما مسئولان بنگاه های اقتصادی ترکیه معتقدند، ایران با جمعیتی تقریبا به اندازه جمعیت ترکیه، می تواند به لطف انگیزه هایی که دولت این کشور ایجاد می کند و همچنین نیروی کار آموزش دیده و البته ذخایر نفتی عظیم این شکاف را پر کند.

آلپر کانچا، تاجر ترک که شرکت وی کانچا دومه چلیک 20 سال است قطعات موتور خودرو برای خودروسازان ایرانی تولید می کند گفت: «ایران دارای اقتصادی با پتانسیل های زیادی است...حمایت فوق العاده ای از سوی دولت ایران برای توسعه صنایع داخلی دیده می شود.»

صنعت خودروسازی ترکیه که سال گذشته 22 میلیارد دلار صادرات داشت، در کوتاه مدت می تواند به لطف برخورداری از تکنیک های پیشرفته تولید از گشایش در بازار ایران منتفع شود.

به گفته مهمت دوداروغلو، رئیس اتحادیه قطعه سازان ترکیه: «اما انگیزه های احتمالی تهران برای (توسعه) صنعت خودروسازی و همچنین هزینه های پایین تر می تواند ایران را به رقیبی جدید (برای ترکیه) تبدیل نماید.»

نامیک اکینچی، رئیس اتحادیه صادر کنندگان فولاد ترکیه نیز گفت: «صنایع فولاد هر دو کشور تقریبا تولیدات یکسانی دارند. ایرانی ها پتانسیل صادرات بخشی از تولیدات خود را دارند و ممکن است با صنعت فولاد ترکیه رقابت کنند.» صنعت فولاد، سال گذشته 7 درصد کل صادرات ترکیه را به خود اختصاص داد.

صادر کنندگان فولاد ترکیه نیز از ظهور مجدد ایران نگران اند.

یک مقام ارشد یک شرکت مهم تولید کننده سیمان در ترکیه گفت: «ما انرژی مورد نیازمان را با بالاترین قیمت تامین می کنیم، در حالی که انرژی در ایران ارزان است. رقابت سختی در پیش داریم.»


|
امتیاز مطلب : 281
|
تعداد امتیازدهندگان : 57
|
مجموع امتیاز : 57


دانستنی های حقوقی بازار سرمایه
پنج شنبه 15 بهمن 1394 ساعت 22:35 | بازدید : 975 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 دانستنی های حقوقی بازار سرمایه

نتایج نهایی عملیات مالی شرکتها و موسسات انتفاعی ، در سود یا زیان آنها خلاصه میشود.، چنانچه حاصل عملیات بیانگر سود آوری باشد شرکتها ممکن است اقدام به تقسیم سود نمایند در عین حال بعضا" شرکتها بنا به دلایلی از تقسیم سود بین سهامداران خودداری می نمایند  دراین موارد شرکتها سود خالص سالیانه را به سود انباشته اضافه مینمایند و از جمله علل عدم تقسیم سود در شرکتهای سهامی مشکل کمبود نقدینیگی یا قصد شرکت برای سرمایه گذاری درطرحهای آتی را میتوان نام برد بطور کلی پرداخت سود سهام به سه شکل مختلف انجام میپذیرد که مشتمل  بر سود سهام بصورت پرداخت نقدی ، سود سهام غیر نقدی و سود در قالب سهام جدید ( سهام جایزه ) است.

الف - عوامل موثر در تصمیم گیری درباره انتخاب خط مشی تقسیم سود :

انتخاب هر یک از خط مشی های تقسیم سود میتواند تابع عوامل و محدودیتهای متعددی باشد که شدت و ضعف هر یک از این عوامل در تقسیم سود شرکت موثر است که ذیلا" بصورت اختصار به تعدادی از این محدودیتها پرداخته میشود .

1- محدودیت های قانونی: در قانون تجارت بیشتر کشورها  محدودیتهایی بر نحوه تقسیم سود وضع شده است در قانون تجارت ایران نیز به موارد 90 و 140 میتوان اشاره نمود،بموجب ماده 90 قانون تجارت ، تقسیم سود اندوخته  بین صاحبان سهام فقط پس از تصویب مجمع عمومی جایز و در صورت وجود منافع تقسیم ده درصد از سود ویژه سالیانه بین صاجبان سهام الزامی است و بر ماده 140 هیات مدیره مکلف است .هر سال یک بیستم از سود خالص شرکت را به عنوان اندوخته قانونی موضوع نماید . همین که اندوخته قانونی10/1 سرمایه شرکت رسید موضوع کسر آن اختیاری است در صورت افزایش سرمایه کسر 20/1 باید تا زمانیکه اندوخته قانونی 10/1 سرمایه بالغ گردد ادامه یابد البته باید توجه داشت که یکی از عوامل تصویب این مواد توجه به حقوق سهامداران خصوصا" سهامداران خرد است بدین منظور که شرکت در صورت سود آوری هر سال مکلف به پرداخت سود یا حداقل مقرر به سهامداران باشد .

2- محدودیتهای نقدینگی: در مواردی ، صورتحساب سود و زیان شرکت ممکن است نشان دهنده سود باشد ولی عملا" نقدینگی لازم برای تقسیم سود موجود نباشد علت این امر میتواند ناشی از انباشت سود خالص شرکت در داراییهایی از قبیل مطالبات واسناد دریافتی و نیز موجودی کالاو سایر داراییها باشد، استفاده از مبنای حسابداری تعهدی که شناخت درامدها و هزینه ها را به محض تحقق آنها و بدون توجه به دریافتها و پرداختهای نقدی بعمل می آورد نیز میتواند موجب این حالت شود در چنین حالتی شرکت علی رغم نشان دادن سود در صورتای مالی قادر به تقسیم ان نبوده و در صورت اصرار یا تمایل سهامداران به دریافت نقدی سود ، شرکت را با مشکل مواجه خواهد نمود.

3- فرصتهای سرمایه گذاری و مزیتهای مالیاتی : در عمده موارد شرکت ها با فرصتهای سرمایه گذاری و یا تکمیل و گسترش یا تجهیز دارایی های خود مواجه و لازم بدانند.  تا سود سالانه را صرف این فرصتها نمایند وگاها" تامین مالی شرکتها از طریق بدهی ( اخذ وام از بانک ،انتشار اوراق قرضه...) موجب میشود تا هزینه موثر بدهی کمتر از هزینه اسمی آن شود زیرا هزینه ها ی بدهی  از درآمد مشمول مالیات کسر شده و در عمل مالیات کمتری توسط شرکت پرداخت میشود به همین علت بسیاری از شرکتها ترجیع میدهند از طریق تامین بدهی تامین  مالی نمایند و به همین علت بخش  عمده ای از در آمد آنان صرف باز پرداخت هزینه ها بدهی شده و مبلغ  قابل تقسیم بین سهامداران کاهش می یابد.

4- وضعیت سهامداران : خرید سهم از طریق اشخاص حقیقی و حقوقی در شرکتها سهامی با اهداف متفاوت بر اساس  نگرش و شرایط خاص خریدار صورت میپذیرد خریداران عمده غالبا" با هدف بلند یا میان مدت مثل تاثیر در تصمیم گیری ها، مدیریت ،افزایش قیمت سهام، خرید و فروش .... و خریداران جزء عمدتا" با هدف دریافت سود سالیانه و یا خرید وفروش سهام و بهره مندی از ارزش افزوده  صورت می گیرد. چنانچه شرکتی با کثرت سهامداران خرد  مواجه باشد عدم تقسیم سود در کنارسایرمسائل  شرکت  میتواند موجب تبعات نامطلوب برای سهامداران و شرکت شود.

ب- خط مشی ها وروش های تقسیم سود.

تقسیم سود سهام در شرکتهای سهامی به روش های مختلفی انجام شده که طی سالها این روش نهادینه شده و تقریبا هر سال تکرار میشود این خط مشی مشتمل بر تقسیم سود ثابت، تقسیم سود متغیر و سود ثابت به علاوه سود اضافی میتواند باشد و نحوه تقسیم سود سهام نیز در یکی از حالتهای ، پرداخت سود سهام که به صورت وجه نقد و سود سهمی که به صورت سهام جایزه به  نسبت سهم هر یک از سهامداران از کل سهام شرکت و سود متعلقه یا سود غیر نقدی سهام که زیاد متداول نیست صورت میپذیرد. در خصوص پرداخت سود نظریات مختلفی مطرح است عده ای معتقدند شرکتها باید سود سهام بیشتری تقسیم نمایند تا در این صورت سهامداران خرد از فروش منصرف شده و با استقبال این افراد از عدم فروش و یا خرید سهام جدید تقاضا برای خرید سهام شرکت افزایش یافته و این امر منجر به حداکثر شدن ارزش سهام شرکت و ثروت سهامداران گردد و در مقابل عده ای معتقدند شرکتها باید سود کمتری تقسیم کرده و با انباشته کردن سود سالانه مبالغ آن را صرف تامین مالی طرحهای سرمایه ای نمایند. بدین ترتیب طرحهای سرمایه ای شرکت از محل منابع داخلی شرکت و با هزینه کمتر در قیاس تامین مالی بیرون مجموعه و پرداخت هزینه های تامین مالی اجرامیگردد و با سود آوری نهایی طرحها نهایت به نفع سهامداران خواهد بود .

در خاتمه ضمن اشاره به تعدادی از مواد قانون تجارت پیرامون موضوع  مورد بحث از آنجاییکه سود سهام در نگاه اول در واقع نوعی پیش بینی درباره موقعیت آتی هر شرکت است . عوامل فرهنگی و روانی و تبلیغاتی و محیطی نیز میتواند باعث سقوط یا افزایش قیمت سهام شرکتها گردد و پرداخت یا عدم پرداخت سود سهام می تواند به عنوان یک علامت مثبت یا منفی برای سهام داران هر شرکت نمود یابد یا حتی بعضا" شرکتها نیز با علم به این موضوع از این حربه در جهت دهی به قیمت سهام خود در بازار و در نتیجه هدایت سهامداران خود استفاده نمایند . هر چند  ممکن است این علامتها کاذب باشند و در مواقع وضعیت شرکتها عکس آن چیزی باشد که سعی می کنند نشان دهند در هر صورت تقسیم سود سهام دارای محتوای اطلاعاتی گسترده ای بوده وتصمیم گیری  سرمایه گذاران را تحت تاثیر قرار میدهد.

ج - مروری بر موادی از  قانون تجارت:

بر اساس ماده 237: سود خالص شرکت در هر سال مالی عبارت است از درآمد حاصل از همان سال منهای کلیه هزینه ها و استهلاکات و ذخیرها...

بر اساس ماده239: سود قابل تقسیم عبارت است از سودخالص شرکتها منهای زیانهای     سال قبل همراه با کسر اندوخته ها ...                                                           

بر اساس ماده 240: تقسيم سود پس از تصویب مجمع عمومی واحراز اینکه  سود قابل تقسیم وجود دارد و تعیین مبلغ قابل تقسیم انجام خواهد بود پرداخت سود حداکثر ظرف8 ماه از تصمیم  مجمع باید انجام پذیرد و چنانچه مجمع نسبت به نحو پرداخت تصمیم نگرفته باشد هیات مدیره نحوه پرداخت را مشخص خواهد کرد.                              

بر اساس ماده 258: اشخاص زیر به حبس تادیبی از یکسال تا سه سال محکوم خواهند شد

1-  رئیس و اعضای هئیت مدیره و مدیر عامل شرکت که بدون صورت دارایی و ترازنامه یا به استناد صورت دارایی و ترازنامه مزور منافع موهمی را بین صاحبان سهام تقسیم کرده باشند.                                                                                

2- رئیس و اعضای هئیت مدیره و مدیر عامل شرکت که ترازنامه غیرواقع به منظور پنهان داشتن وضعییت واقعی شرکت به صاحبان سهام ارائه یا منتشر کرده باشند...

 

 


|
امتیاز مطلب : 281
|
تعداد امتیازدهندگان : 57
|
مجموع امتیاز : 57


مصاحبه با استاد دانشگاه در خصوص بازار مالی
پنج شنبه 15 بهمن 1394 ساعت 22:10 | بازدید : 728 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 مصاحبه با دکتر ادیب استاد دانشگاه در خصوص بازار مالی

 نحوه توزیع درآمد نفت چگونه است ؟

ادیب : 8.582 میلیون نفر در ماه از بخش عمومی اعم از شاغل و بازنشسته ، حقوق دریافت می کنند که فقط به اندازه یک میلیون نفر کار می کنند لذا درآمد انرژی که از یک سو به 9 میلیارد دلار کاهش یافته و از سوی دیگر بین کسانی تقسیم می شود که به اندازه یک میلیون نفر کار می کنند، بضاعتی برای ایجاد قدرت خرید در دیگر بخش ها  باقی نمی گذارد.

  بر فضای کسب و کار چه تاثیری دارد ؟

ادیب : فروش در بخش غیر مرتبط با حداقل معاش حدود 50 تا  75 درصد کاهش یافته است. صدور پروانه  احداث  واحد تجاری در تهران طی سه سال گذشته معادل 50 سال قبل ، رقابت برای فروش را در تهران وارد فاز جدیدی می کند. کاهش فروش در بخش غیر مرتبط با حداقل معاش به میزان 50 تا  75 درصد از یکسو و از سوی دیگر افزایش نجومی واحد های تجاری، بخش بازرگانی را وارد فاز رقابتی کاملا جدیدی کرده است.

 • تداوم روند نزولی قیمت مسکن و بورس

 اثر تجمعی عوامل فوق بر اقتصاد چگونه خواهد بود ؟

ادیب : واکنش بازار نسبت به کاهش ارزش انرژی تولیدی از 46 میلیارد دلار به 9 میلیارد دلار و توزیع درآمد ناشی از انرژی بین 8.5 میلیون نفر، بضاعتی برای اقتصاد باقی نمی گذارد لذا قیمت مسکن و بورس به روند رو به نزول خود ادامه می دهد.

 چرا سقوط قیمت نفت باعث افزایش نرخ دلار نشد ؟

ادیب : با کاهش ارزش انرژی تولیدی از 46 میلیارد دلار به 9 میلیارد دلار ( کاهش 80 درصدی ) عرضه و تقاضا به صورت یکسان و مساوی کاهش یافته است. تورم فزونی تقاضا بر عرضه است نظر به اینکه عرضه و تقاضا به طور مساوی کاهش یافته کاهش قیمت نفت فقط به کوچک شدن اقتصاد انجامیده و باعث تورم نشده است. قیمت کالاهای وارداتی نسبت به سال قبل 29 درصد و نسبت به سه سال قبل 35 درصد کاهش  یافته است( با شاخص بلومبرگ ) لذا ایران دارد تورم منفی وارد می کند. واردات تورم منفی در این سطح ، اثر کوچک شدن اقتصاد را تشدید کرده  است  و از عواملی است که باعث شده سقوط قیمت نفت  بار تورمی نداشته باشد.

 • بانک مرکزی از سال 92 خلق پول نمی کند

  عامل مهار تورم فقط کوچک شدن اقتصاد بود ؟

ادیب :از فروردین 92 تا کنون خلق پول به وسیله بانک مرکزی متوقف شده است. مهم ترین عامل تورم در ایران در دهه گذشته خلق پول به وسیله بانک مرکزی و تامین  کسر بودجه بخش عمومی به وسیله بانک مرکزی بوده است که اکنون متوقف شده است. اگر خلق پول به وسیله بانک مرکزی تداوم داشت سقوط قیمت نفت به انفجار تورمی انجامیده بود.

 • عامل رشد نقدینگی

 اما نقدینگی به شدت افزایش یافته است چرا رشد نقدینگی باعث تورم نمی شود ؟

ادیب :70 درصد سپرده های بانکی به 600 هزار نفر تعلق دارد که مخارج اندکی دارند و چندان مصرف نمی کنند، در کشور تمرکز ثروت ایجاد شده است. تمرکز ثروت مانع مصرف است. 30 درصد سپرده ها کمتر از 100 میلیون تومان است . جامعه به دو دسته تقسیم شده 600 هزار نفر که به شدت ثروتمند هستند و مصرف اندکی دارند به عبارت دیگر 70 درصد ثروت جامعه فقط به یک درصد جامعه تعلق دارد این روند باعث شده تا در کشور رکود ایجاد شود. آنهایی که می توانند مصرف کنند پول ندارند و آنهایی که پول دارند جمعیت چندانی ندارند. لذا رشد نقدینگی که نجومی هم انجام می شود بر رکود اثری ندارد . عامل رشد نقدینگی رشد قدرت خرید 600 هزار نفر است. جز با تمرکز زدائی از ثروت ، مصرف در کشور افزایش نمی یابد، لذا رکود ادامه خواهد داشت. در مجموع تمرکز ثروت در کشور باعث شده تا با سقوط قیمت نفت ، تورم ایجاد نشود.

 نرخ سود در مهار تورم موثر نیست ؟

ادیب : نرخ بهره بالا به کاهش تقاضا و افزایش عرضه می انجامد، افزایش عرضه و کاهش تقاضا، به تورم منفی می انجامد. بالابودن نرخ بهره در کشور تورم منفی ایجاد می کند اگر یکسال دیگر نرخ سود در این سطح باقی بماند موج سقوط قیمت در بخش های حبابی می شود.

 • دولت در مهار تورم موفق بود اما...

 شما به سئوال من پاسخ ندادید چرا رشد نقدینگی باعث تورم نمی شود؟

ادیب : از سوی دیگر بانکها 70 درصد سپرده ها را به 2 هزار شرکت بزرگ  تسهیلات پرداخت  کرده اند که به اظهار معاونت نظارت بانک مرکزی اقساط وام را پرداخت نمی کنند یا اگر پرداخت کنند حداکثر از یک بانک دیگر وام می گیرند و به بانک دیگر می دهند که حاصل جمع آن برای شبکه بانکی صفر است. لذا در عمل دارایی ثروتمندان بدهی 2 هزار شرکت بزرگ است. در عمل دارایی ثروتمندان دارایی کاغذی است، با یک واسطه دارایی ثروتمندان سهام 2000 شرکت ورشکسته است. این روند در مهار تورم موثر بوده است. مهم ترین عامل مهار نرخ ارز ، مهار قیمت مسکن و مهار ارزش سهام در بورس، تبدیل شدن دارایی ثروتمندان به دارایی کاغذی است. دولت در مهار تورم موفق بوده است اما عامل مهار تورم چندان به دولت مربوط نبوده است.

 لغو سوئیفت چه اثری بر تورم داخلی دارد ؟

ادیب :لغو تحریم ها و باز شدن سوئیفت باعث می شود تا هزینه واردات بین 10 تا 15 درصد کاهش یابد که همان اثر کاهش نرخ ارز بر بازار را دارد. کاهش  10 تا 15 درصدی هزینه واردات باعث ایجاد تورم منفی  در مورد کالاهای وارداتی به همین میزان می شود که در عمل بدون اینکه  نرخ ارز کاهش یابد قیمت کالاهای وارداتی کاهش می یابد که در خنثی کردن  بار تورمی کاهش  قیمت نفت موثر است.

 • کسانی که در کار خرید و فروش ارز هستند باید هشیار باشند

 ورود سرمایه خارجی چه اثری بر نرخ ارز دارد ؟

ادیب :در عین حال نرخ ارز در ایران نسبت به عرضه ارز واکنش نشان  می دهد، بازار ایران کشش خرید روزانه 200 میلیون دلار را دارد. اگر عرضه ارز به هر علتی سه روز متوالی به 170 میلیون دلار کاهش یابد،  قیمت ارز افزایش می یابد و اگر عرضه ارز به 230 میلیون دلار افزایش یابد قیمت ارز کاهش می یابد. اگر تعامل با خارج منجر به ورود سرمایه خارجی به کشور شود و اگر تامین مالی از خارج در سطح گسترده و شبیه خرید هواپیما بوسیله ایرباس باشد و اگر خرید هواپیما از ایرباس مقدمه یک روند گسترده باشد که به مفهوم عرضه گسترده ارز به بازار است، نرخ ارز واکنش نشان می دهد.

 باید منتظر ماند. همه چیز به میزان عرضه ارز ناشی از تامین مالی از خارج بستگی دارد. سئوال اصلی این است که آیا ایران فقط در یک فقره 25 میلیارد دلار از خارج هواپیما می خرد؟ در کشوری که درآمد نفت آن در سال با صادرات یک میلیون بشکه  10 میلیارد دلار است و خرید در دیگر حوزه ها در سطح سابق باقی می ماند یا اینکه خرید هواپیما در این سطح گواه ورود اقتصاد ایران در یک فاز جدید است که خرید هواپیما بخشی از کوه یخی است که تازه نمایان شده است.

 اگر خرید هواپیما نماد کوه یخی باشد که در حال نمایان شدن است باید منتظر واکنش نرخ ارز بود، کسانی که در کار خرید و فروش ارز هستند باید هشیار باشند.


|
امتیاز مطلب : 279
|
تعداد امتیازدهندگان : 57
|
مجموع امتیاز : 57


۲۰ راز بهره‌وری فوق‌العاده افراد بسیار موفق
شنبه 10 بهمن 1394 ساعت 1:40 | بازدید : 733 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

۲۰ راز بهره‌وری فوق‌العاده افراد بسیار موفق

شاید رازهای انگیزشی که تا به‌حال بیش از 10 بار آن‌ها را مرور کرده‌اید دیگر مانند مرتبه اول نتوانند کارساز باشند. بهتر است با یک چرخش کلی به دنبال رازهای دیگری بود. در زیر ۲۰ راز بهره‌وری افراد بسیار موفق به شما ارائه می‌شود که باعث می‌شود روش خود در داخل خانه؛ کار و زندگی خلاقانه را مجددا ارزیابی کنید.

۱ - مانند بتهوون قهوه بخورید

روز خود را با نوشین قهوه شروع کنید؛ در این جمله راز خاصی نهفته نیست. اما می‌دانید بتهوون چگونه قهوه استفاده می‌کرد؟ او هر روز ۶۰ عدد دانه قهوه را داخل لیوان می‌ریخت و می‌خورد. احتمالا این مقدار کافئین برای بدن کافی است.

۲ - بعضی روزهای خاص را خالی بگذارید

برخی از شرکت‌ها برنامه‌های خاصی دارند؛ به‌عنوان مثال در تقویم هفتگی آن‌ها گفته شده «چهارشنبه‌های بدون جلسه». یعنی این‌که هیچ‌کس نمی‌تواند روز جهاشنبه جلسه‌ای برگزار کند. به‌این ترتیب کارمندان شرکت می‌توانند یک روز کامل را بدون این‌که مشغول کارهای دیگر شوند یا در جلسات بدون نتیجه و انتها شرکت کنند، به کارها و وظایف خود اختصاص دهند. این روش در زندگی افراد هم می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. مثلا دسترسی به فیسبوک را محدود کنید و یا تماس‌های تلفنی خود را کنترل کنید.

۳ - کارهای خود را اولویت‌بندی کنید

تصور نکنید که همه کارها از اهمیت یکسان برخوردار هستند. بعضی از کارها به اندازه کارهای دیگر مهم نیستند؛ یا ممکن است مدت زمان کمتری برای آن‌‌ها نیاز باشد. سعی کنید تمام کارهای خود را دسته‌بندی و مرتب کنید و ببینید که کدام‌یک از آن‌ها می‌توانند سریع‌تر و مؤثرتر انجام شوند. این کارها را از سر راه خود بردارید تا زمان خالی بیشتری در اختیار داشته باشید و مغزتان به‌قدری قدرت داشته باشد که بتواند تشخیص دهد کدام کار مهم است و روی همان تمرکز کند.

۴ - هر کجا که می‌توانید کار کنید

نویسنده معروف؛ آگاتا کریستی، هیچ‌گاه داستان‌‌های خود را پشت میزش ننوشت. هر جایی‌‌که می‌نشست شروع به نوشتن می‌کرد. ارنست همینگوی ایستاده داستان می‌نوشت. توماس وولف با 198 سانتی‌متر قد؛ از بالای یخچال خانه‌‌اش به‌عنوان میز برای نوشتن استفاده می‌کرد. ریچارد رایت از نیمکت داخل پارک برای نوشتن استفاده می‌کرد حالا فرقی نمی‌کرد که هوا آفتابی باشد یا بارانی.

۵ - زمان خود را قسمت کنید

خیلی از مدیران بزرگ تجاری وقت خود را به بخش‌های پانزده دقیقه‌ای تقسیم می‌کنند. این بدان معنی است که برای پانزده دقیقه روی کارهای خود زمان می‌گذارند یا برنامه جلسات را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کنند که فقط پانزده دقیقه زمان ببرد. این کار باعث می‌شود تا هر ساعت حدود ۴ ساعت به‌نظر بیاید که این بهره‌وری را افزایش می‌دهد.

۶ - حالت خاص خود را برای فکر کردن پیدا کنید

ترومن کاپوته می‌گوید: «من اگر دراز نمی‌کشیدم نمی‌توانستم فکر کنم. پروست نویسنده فرانسوی هم به همین شکل فکر می‌کرد در حالی‌که استراوینسکی زمان فکر کردن روی سر خود می‌ایستاد.»

۷ - ذهن خود را خالی کنید

شاید به‌نظر ضد بهره‌وری به‌نظر برسد. زمانی‌که چیزهای زیادی برای به‌خاطر آوردن وجود دارد؛ خالی کردن ذهن به‌منزله التماس کردن برای از یاد بردن چیزی است. اما این کار باعث می‌شود تا ذهن کاملا تمیزی داشته باشید و دیگر به کارهای هفته گذشته خود فکر نکنید. بعد از این‌که ذهنتان را پاک کردید بلافاصله به چیزی فکر کنید که باید در اسرع وقت انجام دهید؛ بعد به کارهای امروز برسید. کارهایی که برای روزهای دیگر هفته باید انجام شوند می‌توانند منتظر بمانند.

۸ - وانمود کنید در هواپیما نشسته‌اید

برای رسیدن به آرامش و سکوت، شاید غیرممکن باشد که بتوانید همه افراد را از اتاق خود بیرون کنید؛ اما می‌توانید بعضی چیزها را که باعث پرت شدن حواس می‌شود از اطراف خود دور کنید. وانمود کنید که در هواپیما نشسته‌اید؛ پس دسترسی شما به اینترنت محدود است. نمی‌توانید چیزی از کیف خود بردارید یا این‌که نمی‌توانید دائما پای تلفن باشید. انجام این کار به شما کمک می‌کند تا روی کارهای مهم خود تمرکز کنید و بدون کوچک‌ترین وقفه‌ای آن‌ها را با اتمام برسانید.

۹ - روش‌های مختلف را تست کنید

ولادیمیر نابوکوف اولین پیش‌نویس‌های خود را روی کارت‌ می‌نوشت. این کار باعث شد تا راحت‌تر و ساده‌تر و تنها با جابه‌جا کردن کارت‌ها، جمله‌بندی‌ها، پاراگراف‌ها و فصل‌ها را دوباره تغییر دهد. این کار هم ساده‌تر به‌نظر می‌رسد و هم این‌که تا حدودی سرگرم‌کننده است. اما کپی کردن آن‌ها در برنامه‌ای مانند مایکروسافت ورد دشوارتر به‌نظر می‌رسد. زمانی‌که نابوکوف از چیدمان خود خوشش می‌آمد: همسرش شروع به تایپ آن‌ها در قالب یک نوشته می‌کرد.

۱۰ - برای هر روز خود یک برنامه و هدف داشته باشید

خود را به لیستی از کارهای اجباری محدود نکنید. هر روز صبح 10 دقیقه زمان بگذارید تا نقشه کاری آن روز را مشخص کنید. این‌کار نه‌تنها باعث می‌شود تا کارهایی که لازم است در آن روز انجام شود را روی کاغذ بیاورید، بلکه قادر خواهید بود تا کارهای خود را اولویت‌بندی و مشخص کنید که کدام‌یک زمان بیشتری می‌برد و در انتها کدام اهداف به‌بار می‌نشیند. اتاق را ترک کنید تا ذهن خود را آرام کنید. به این‌ ترتیب می‌توانید هرآن‌چه را که در ذهن دارید بیرون بریزید.

۱۱ -  از حرکت نایستید

نویسندگان معروف، آنتونی ترولوپ و هنری جیمز به‌مخض این‌که نگارش کتاب در دست خود را به‌ پایان رساندند، شروع به نوشتن کتاب و داستانی جدید می‌کردند. معمولا کار بی‌وقفه اثرات خوبی دارد و سعی کنید که به‌طور مستمر کار کنید تا این‌که بخواهید در کار وقفه بیاندازید.

۱۲ - بدترین و وحشتناک‌ترین کارهای خود را اول از همه انجام دهید

وقتی بدترین و وحشتناک‌ترین کارهای خود را اول از همه انجام دهید یعنی این‌که برای باقی روز زمان کافی در اختیار دارید و هر کاری که دوست دارید می‌توانید انجام دهید. خوبی دیگر که این روش دارد آن است که مرتبا پروژه‌های بد خود را به تعویق نخواهید انداخت؛ چون هر چقدر دیرتر به سراغ آن‌‌ها بروید شروع کار سخت‌تری خواهد بود.

۱۳ - مکانی را مختص کار انتخاب کنید

اگر محل کار شما اداره و شرکت است، بنابراین میز کار مستطیل شکل شما جایی است که هر روز کار خود را انجام می‌دهید. اما اگر در خانه کار می‌کنید حتما مکانی از خانه را ویژه کار انتخاب کنید. لازم نیست که مدارک و اسناد و پرونده‌های کاری را روی میز ناهارخوری پهن کنید. هم‌چنین مطمئنا دوست ندارید که فکر کنید با نشستن و لم‌ دادن روی کاناپه هیچ کاری انجام نداده‌اید. جایی را داشته باشید که بدانید وقتی به آن‌جا می‌روید فقط کار خواهید کرد.

۱۴ - سه تا پنج کار را برای روز خود انتخاب کنید

لیست کارهای روزانه که باید انجام می‌شود ممکن است گاهی بسیار پر و شلوغ شود. به‌عوض تهیه لیستی از کارهایی که تصور می‌کنید باید در طول روز انجام شود؛ سعی کنید فقط سه تا پنج کار را برای روزتان انتخاب کنید. این لیست که هیچ‌گاه تمامی ندارد می‌تواند شامل چند کاری شود که باید در همان روز انجام شود؛ کارهایی که احتمال به تعویق انداختن آن‌‌ها وجود ندارد.

۱۵ - هر روز کار کنید

استفن کنیگ هر روز کار می‌کند و می‌نویسد. او خود را موظف به نوشتن ۲۰۰۰ کلمه در روز کرده است. مارک تواین هم روش جالبی در کار داشت. او هر روز می‌نوشت و در پایان روز آن را با صدای بلند برای اعضای خانواده می‌خواند تا نظر آن‌‌ها را بگیرد.

۱۶ - سعی نکنید که بیش از اندازه کار کنید

شاید کمی گیج شده باشید؛ یک جا گفته می‌شود که هر روز کار کنید و در جای دیگر پیشنهاد می‌شود بیش از اندازه کار نکنید. اما معنی دقیق «بیش از اندازه کار نکنید» یعنی این‌که بیش از توان خود مسئولیت انجام کار قبول نکنید. به هر پروژه کاری و هر درگیری اجتماعی که به شما پیشنهاد می‌شود؛ جواب مثبت ندهید که می‌تواند باعث سردرگمی و کلافه‌گی شما شود.

۱۷ - از قانون دو دقیقه پیروی کنید

قانون دو دقیقه توسط دیوید آلن مطرح شد. اصل این قانون بسیار ساده است. اگر کاری به شما داده شود که می‌تواند در عرض دو دقیقه یا کمتر انجام شود فورا انجامش دهید. به‌تعویق انداختن آن باعث می‌شود تا لیست کارهای شما طولانی‌تر از قبل شود و موجب می‌شود تا وظیفه محوله به‌شکل یک کار کش‌دار به‌نظر برسد.

۱۸ - ساعت طلایی خود را پیدا کنید

ساعت طلایی شما زمانی است که در اوج کار خود قرار دارید. آگاه هستید؛ آماده ایجاد خلاقیت هستید؛ و آماده برای این‌که لیست کارهای روزانه را خط به خط حذف کنید. وقتی ساعت طلایی خود را پیدا کردید با تمام توان از آن مراقبت و محافظت کنید. مطمئن باشید همیشه آزاد هستید تا بهترین کار خود را بدون وقفه انجام دهید.

۱۹ - برنامه خود را زمانبندی کنید

لازم نیست خود را مقید به رعایت زمان کاری ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر کنید. داستان‌نویس معروف، آن ریس، برای این‌که دچار حواس‌پرتی نشود روزها می‌خوابید و شب‌ها می‌نوشت. جرزی کازینسکی هشت ساعت در روز می‌خوابید اما نه به‌صورت پیوسته. صبح از خواب برمی‌خاست؛ کار می‌کرد؛ دوباره چهار ساعت خواب بعد از ظهر داشت و عصر مشغول به‌کار می‌شد. (البته به یادداشته باشید که ملاتونین، هورمون خواب، فقط شب‌ها ترشح می‌شود.)

۲۰ - با بدن خود همنوا باشید

وقتی برای ۹۰ دقیقه تا دو ساعت روی یک موضوع تمرکز می‌کنید، بدن و ذهنتان خسنه می‌شود. وقتی برنامه کاری روزانه خود را می‌چینید به این مسئله بسیار دقت کنید. حتما بین کار خود زمانی را به استراحت اختصاص دهید تا بیش از اندازه خسته نشوید.


|
امتیاز مطلب : 271
|
تعداد امتیازدهندگان : 56
|
مجموع امتیاز : 56


اگر این ده ویژگی را دارید؛ کارآفرین هستید!
شنبه 10 بهمن 1394 ساعت 1:5 | بازدید : 743 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

اگر این ده ویژگی را دارید؛ کارآفرین هستید!

کارآفرینان تافته‎های جدا بافته‎ای هستند که از خیلی جهات منحصر به فرد بوده و از سایرین متمایزند. نوع شخصیت، فرهنگ و ماهیت وجودی آنها با دیگران متفاوت است. آنها قهرمانانی هستند سرشار از عزم و اراده، پر تلاش و جاه طلب. کارآفرینان نوع دیگری به موضوعات نگاه می‎کنند و می‎توانند پیامدهای انجام یک کار را پیش بینی کنند. آنها نیازی به گذراندن دوره‎های آموزش عالی برای رسیدن به موفقیت ندارند. در ادامه به 10 دلیل آشکار که چگونه یک فرد می‎تواند به یک کارآفرین تبدیل شود خواهیم پرداخت.

1. آنها می‎خواهند تفاوت ایجاد کنند

کارآفرینان برای دستیابی به آرزوهای خود چشم انداز و برنامه دارند، حتی اگر کار آنها غیر متعارف باشد. آنها ممکن است به دنبال چیزهایی باشند که در مسیر عادی زندگی به آنها توجهی نمی‎شود. گاهی به آنها برچسب دیوانه زده می‎شود و از طرف ناباوران مورد تمسخر و قضاوت‎های عجیب و غریب واقع می‎شوند. با این اوصاف، آنها همچنان برای تغییر دادن دنیا و رسیدن به اهدافشان مصر هستند.

2. آنها هدف و مسیر مخصوص به خود را دنبال می‎کنند

کارآفرینان هدایت و رهبری را بر عهده دارند، آنها هدف و مسیر مخصوص به خود را دنبال می‎کنند تا به خواسته‎هایشان برسند. اما ساختن این راه و مسیر همیشه هم از روی انتخاب نیست. کمبود چالش‎ها و فرصت‎ها در بازار کار ممکن است کارآفرین را مجبور کند مسیر و حرفه حود را تغییر دهد. معمولا آنها خودشان فرصت‎ها را خلق می‎کنند و از مهارت‎های خود برای پیشبرد آن استفاده می‎کنند.

3. آنها علاقه زیادی به چالش دارند

کارآفرینان از رویارویی با چالش‎ها هراسی ندارند. کار آنها حل مشکلات، نوآوری و تغییر روند بازی است. آنها به محض اينكه فرصتی به دست می‎آورند آن را تبدیل به یک پروژه، شرکت یا هر چیز قابل انجامی‎ می‎کنند. آنها سخت کوشند و تمام انرژی خود را صرف به سرانجام رساندن وظایفی که به دنبال آن هستند می‎کنند. آنها این توانایی را دارند تا چیزهایی را ببینند که دیگران قادر به دیدن آن نیستند. متاسفانه دیگران خیلی از آنها را نادیده می‎گیرند و این افراد وقتی برای دیگران کار می‎کنند به پیشنهادات آنها اهمیتی داده نمی‎شود. اما یک کارآفرین واقعی آنقدر از هوش و ذکاوت کافی برخوردار است که از این فرصت‎ها و امکانات به نفع کسب و کار خود استفاده می‎کند.

4. آنها به شدت انعطاف‌پذیر هستند

کارآفرینان به شدت انعطاف پذیر هستند و تنها به 5 روز کاری 8 ساعته معمول اکتفا نمی‎کنند. آنها زمانی که برای خودشان کار می‎کنند ساعت‎های طولانی‎تری را به آن کار اختصاص مي‎دهند و این انعطاف پذيري بالا است که آنها را از سایرین متمایز می‎کند. آنها همیشه از برنامه ریزی‎هایی که منجر به کنترل بهتر اوضاع می‎شود استقبال می‎کنند.

5. آنها به دنبال ثبات بیشتر هستند

فرقی نمی‎کند که برای خودشان باشد یا خانواده‎شان، کارآفرینان ایده‎هایی که از ثبات بیشتری برخوردار است را ترجيح می‎دهند. واقعیت این است که شما ممکن است امروز در یک شرکت مشغول به کار باشید و چند روز دیگر اخراج شوید. کارآفرینان ایده‎هایی را می‎پسندند که نتایج آن امنیت مالی آنها را تضمین کند. شما می‎توانید به سختی در یک شرکت کار کنید و مهارت‎های خود را افزایش دهید اما همچنان به ترفیع و پاداش یا شکل دیگری از پیشرفت دست پيدا نکنید. حتی اگر پاداشی هم در کار باشد احتمالا یک پاداش کوچک نقدی خواهد بود که تاثیری در پیشرفت کلی شما ندارد. کارآفرینان می‎دانند وقتی برای کاری زمان می‎گذارند به همان میزان پیشرفت نیز نصیبشان می‎شود.

6. آنها می‎خواهند خودشان شغل ایجاد کنند

یک عامل محرک برای برخی از کارآفرینان این است که بتوانند خودشان روزی اشتغال‎زایی کنند. آنها به این فکر هستند که بعد از بازنشستگی خود اعضای خانواده‎شان از امنیت شغلی برخوردار بوده و نیازی به جستجوی کار نداشته باشند. قابل درک است که ممکن است اعضای یک خانواده مثلا شغل پدر را دوست نداشته باشند. اما آنها از اینکه در موارد بحرانی همچنان یک تکیه گاه داشته باشند سپاسگذار خواهند بود.

7. معمولا آنها دست کم یا نادیده گرفته می‎شوند

خیلی از شرکت‎ها متوجه این موضوع نیستند که این افراد چه موقعیت‎های شگفت انگیزی را می‎توانند برای کسب و کار سازمان به ارمغان بیاورند. مدیران اغلب توانایی‎های بالقوه کارمندان خود را نادیده و دست کم می‎گیرند و بعضی وقتها اصلا خبر ندارند که چنین فرد با استعدادی در مجموعه آنها است.

8. آنها مشتاق تغییر هستند

کارآفرینان معمولا افراد بسیار مشتاقی هستند چرا که آنها برای موضوعات مختلف اهمیت قائل هستند. آنها قبل از انجام یک کار می‎توانند در ذهن خود تفاوت‎ها را ببینند. آنها همچنین قادر به شناسایی عواقب ناشی از انجام نشدن یک کار در شرایط و موقعیت‎های خاص هستند. آنها ممکن است از یک کار نا امید شوند، اما این حس گذرا است و اجازه نمی‎دهند روی تصمیم آنها تاثیر منفی داشته باشد. اشتیاق می‎تواند در سخت کوشی نیز نمایان شود که نتیجه آن تمرکز و مصمم شدن در انجام آن کار است.

9. آنها در بازار کار محدود هستند

کارآفرینان زمانی که برای دیگران کار می‎کنند از بعضی جهات حس محدود شدن دارند. فضای محدود برای پیشرفت، نگرانی از نادیده گرفته شدن، حس کم ارزش بودن و قدرناشناسی از جانب مدیران شرکتی که برای آن کار می‎کنند، همه باعث می‎شود تا آنها بیشتر مایل باشند کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنند. خیلی از کارآفرینان کار فعلی خود را ترک می‎کنند تا سرنوشت و موفقیت خود را از نو رقم بزنند.

10. آنها می‎دانند که می‎توانند تغییر ایجاد کنند

کارآفرینان به قدرت خود در ایجاد تغییر واقف هستند. آنها اعتماد به نفس بالایی نسبت به توانایی‎های خود دارند. اگرچه بعضی اوقات دیگران نمی‎توانند این قدرت و توانایی را درک کنند. کارآفرینان می‎توانند به وضوح چشم اندازهای پیش روی خود را مشاهده کنند. همین توانایی این انگیزه را در آنها ایجاد می‎کند که به راه خود ادامه دهند.

 

تبدیل شدن به یک کارآفرین به طرز تفکر افراد بستگی دارد و معمولا در ذات آنها حک شده است. مهم نیست که یک کارآفرین در حال حاضر تمام صفات مورد نظر را در خود داشته باشد، در برخی موارد در طول زندگی این مشخصات درون آنها شکل می‎گیرد. مثل یک گل که روزی شکوفه می‎دهد یا یک عقاب در حال اوج گرفتن، سرنوشت یک کارآفرین نیز به رشد و تعالی ختم می‎شود. این افراد برای رشد یا موفقیت نیازی به گذراندن دوره‎های آموزش عالی ندارند. تنها به کمی‎ زمان نیاز است تا نبوغ آنها شکوفا شود. مارک زاکربرگ و بلیک مایکاسکی دو نمونه از کارآفرینان موفقی هستند که دوره‎های آموزش دانشگاهی خود را تکمیل نکردند اما با این وجود به مدارج بسیار بالایی از موفقیت دست پیدا کرده‎اند.


|
امتیاز مطلب : 266
|
تعداد امتیازدهندگان : 54
|
مجموع امتیاز : 54


اگر می‌خواهید کسب‌وکار نوپای خود را نابود کنید، این 6 کار را انجام دهید
شنبه 9 بهمن 1394 ساعت 23:59 | بازدید : 800 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

 

گاهی اوقات برای یاد گرفتن برخی چیزها باید راه‌های انجام ندادن آنها را یاد بگیریم. باید ببینم برای موفق شدن و رسیدن به اهدافمان باید در چه راه‌هایی قدم نگذاریم. یعنی برعکس فکر کنیم. در این مقاله قصد داریم شش روشی را که می‌‌‌‌‌‌توانند در نهایت منجر به نابودی یک کسب‌و‌کار نوپا شوند، برای شما عنوان کنیم. امیدواریم با انجام دقیقاً عکس این کارها، به آموزه‌های مفید و ارزشمند آن‌ها پی ببرید و در جهت اجرا و راه‌اندازی کسب‌و‌کار نوپای خود استفاده نمایید.

1- زود پول قرص کنید

به عنوان یک کارآفرین، آن چیزی که به طور حتم می‌خواهید داشته باشید، پرداخت‌های ساختاریافته است تا به طور منظم در برابر گردش نقدینگی که اساساً غیرقابل پیش بینی و غیرقابل اعتماد است، صورت بگیرد. به هر حال، وقتی بانکی به شما وام می‌دهد، حتماً این وام را بگیرید. اگر بانکداری تمایل دارد به شما وام بدهد، باید فرض را بر این بگذارید که توانایی بازپرداخت آن را دارید. تا جایی که می‌توانید پول قرض کنید و این کار را حتماً در ابتدای شروع کار خود انجام دهید.

2- هرچه سریع تر تا جایی که می‌توانید آدم استخدام کنید

 مهم اینجا است که نرخ سربار بسیار بالایی داشته باشید، به این ترتیب مجبورید بیشتر تولید کنید و بیشتر بفروشید. شما می‌خواهید افراد زیادی را استخدام کنید در حالی که مدل کسب‌وکار شما هنوز به درستی مشخص نیست و این یعنی با وجود فروش‌های متغیر مجبورید حقوق‌های ثابت بپردازید.

3- روی طرح تجاری تمرکز کنید

در سال‌های اولیه شروع کسب‌وکار چیزی که واقعاً دلتان می‌خواهد این است که جهانی فکر کنید. انرژی خود را صرف ایجاد یک طرح تجاری پویا به سبک MBA نمایید؛ درآمد و مشتری هم می‌توانند منتظر بمانند. شما به یک طرح حمله کامل و جامع نیاز دارید تا در بهترین رقابت‌های کسب‌وکار حرف اول را بزند. کسب‌وکار یعنی برنامه‌ریزی نه اجرا. با این فرضیه پیش بروید که یک طرح خوب می‌تواند خود به خود به فروش بیشتر منجر شود. نکته قابل توجه این است که یک وب سایت خوش آب و رنگ و یک محل کار شیک و درست حسابی داشته باشید.

4- یک تیم مدیریتی در محل داشته باشید

وقتی کسب‌وکارتان را آغاز می­‌کنید، داشتن یک تیم کامل مدیریتی از اوجب واجبات به شمار می‌آید. با داشتن یک تیم کامل مدیریتی، کسب‌وکارتان شکل ساختاری به خود می‌گیرد و از همه مهمتر می‌توانید صفحه تاثیرگذار "مدیران اجرایی" را در وب سایت خود داشته باشید. مزیت دیگر داشتن مدیران اجرایی رده C در شروع یک کسب و کار، این است که آن‌ها بسیار گران‌اند، بنابراین می‌توانید مطمئن باشید که هزینه‌های سربار شما بسیار بالا خواهد بود.

5- روی قوه درک و دریافت تمرکز کنید

برای سیستم حسابداری، فناوری مدیریت منابع انسانی، مبلمان اداری و جدول بیمه خود حسابی خرج کنید و مایه بگذارید. چیزی که می‌خواهید به دام بیاندازید، موفقیت است نه چیزهای عینی و ملموس مثل مشتری، درآمد و سود. به شرکت‌های دیگر مثل اپل و گوگل نگاه کنید و خودتان را با آنها مقایسه کنید. از آنها به عنوان معیار استفاده کنید. باید برای پول درآوردن پول خرج کنید، تا جایی که می‌توانید پول خرج کنید. مشتری و درآمد می‌توانند منتظر بمانند، شما تنها یک فرصت دارید تا نظر دیگران را به خودتان جلب کنید.

6- زمان زیادی را صرف جستجوی سرمایه‌گذاری پرمخاطره و سرمایه گذاری خصوصی نمایید

حدود یک درصد معاملات ارزیابی شده از سوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری VC، یعنی همان شرکت‌هایی که سرمایه‌گذاری‌های پرمخاطره انجام می‌دهند انجام می‌شود، یک ریسک خوب در مقابل نرخ بازگشت سرمایه برای شما. نگران کیفیت و خدماتی که عرضه می‌کنید، نباشید. از آنجایی‌که بازار کارآمد است و مشتریان مایلند انتخاب‌های هوشمند انجام دهند، پس هنگامی که شرکت‌تان در حال رشد است، دیگر لازم نیست نگران کیفیت محصولات یا خدمات‌رسانی خود باشید. مشتریان باید افتخار کنند که شما محصولات و خدمات خود را در اختیار آن‌ها قرار می‌­دهید. بهتر است زمان شما صرف طراحی و فکر کردن و داشتن جلسات زیاد با کارمندان بگذرد. ترجیحاً، سرمایه‌گذاری پرمخاطره را با محصولات و خدمات ضعیف پیوند دهید و فرض را بر این بگذارید که سرمایه زیاد و محصول بد، روند رسیدن به نتایج را برای شما سرعت می‌بخشند.

امیدواریم، این‌ها بدترین توصیه‌هایی باشند که تا به حال هنگام  شروع کسب‌و‌کارتان از کسی شنیده‌اید.


|
امتیاز مطلب : 266
|
تعداد امتیازدهندگان : 54
|
مجموع امتیاز : 54


مزاحم کسب‌وکار پس از تحریم‌ها
جمعه 9 بهمن 1394 ساعت 23:51 | بازدید : 714 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

مزاحم کسب‌وکار پس از تحریم‌ها

مزاحم کسب‌وکار پس از تحریم‌ها
 

در نقشه جدید فساد در جهان که همزمان با این گزارش به‌روزرسانی شده ایران توانسته با حفظ نمره قبلی خود جایگاهش را ۶ پله بهبود بخشد. این درحالی است که اکثر کشورها تنزل نمره داشته‌اند.

مشکل دریافت تسهیلات از بانک‌ها را می‌توان یکی از عمده‌ترین مشکلات تشکل‌های اقتصادی در ارزیابی‌شان از محیط کسب‌وکار در تابستان ۹۴ دانست. به گفته فعالان اقتصادی، تامین منابع مالی همواره یکی از دغدغه‌های اصلی تشکل‌های اقتصادی محسوب می‌شود و طی سال‌های اخیر این مولفه توانسته سرلیست مشکلات تشکل‌های اقتصادی قرار گیرد.

ضعف بازار سرمایه در تامین مالی تولید و نرخ بالای تامین سرمایه از بازار غیررسمی نیز همانند فصل بهار امسال، دومین مانع بنگاه‌های اقتصادی ارزیابی شده است. براساس گزارش کسب‌وکار مرکز پژوهش‌های مجلس، وجود مفاسد اقتصادی در دستگاه‌های حکومتی سومین مولفه نامساعد در محیط کسب‌وکار محسوب می‌شود. نکته قابل توجه در این گزارش حذف اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه کشور از سرلیست مولفه‌های مزاحم کسب‌وکار در تابستان امسال نسبت به فصل بهار است. براساس گزارش بازوی پژوهشی مجلس، برآیند ارزیابی ۲۷۱ تشکل اقتصادی در سراسر کشور از ۲۱ مولفه ملی محیط کسب‌وکار ایران در تابستان سال جاری، نمره ۵.۸۱ از ۱۰ (۱۰ بدترین ارزیابی) بوده است که اندکی مناسب‌تر از ارزیابی بهار امسال است. ارزیابی در فصل بهار برابر با ۸۷/ ۵ از ۱۰ بوده است. از سوی دیگر، گزارش تابستان از کاهش تشکل‌های مورد ارزیابی نیز حکایت دارد به‌ طوری‌که براساس این گزارش در فصل بهار ۲۸۱ تشکل اقتصادی ارزیابی شده بودند؛

این در حالی است که در تابستان این تعداد به ۲۷۱ تشکل رسیده است. در این گزارش به ترتیب سه مولفه «مشکل دریافت تسهیلات از بانک‌ها»، «ضعف بازار سرمایه در تامین مالی تولید و نرخ بالای تامین سرمایه از بازار غیررسمی» و «وجود مفاسد اقتصادی در دستگاه‌های حکومتی» نامناسب‌تر از بقیه مولفه‌ها ارزیابی شده‌اند و مولفه‌های «ضعف زیرساخت‌های تامین برق»، «ضعف زیرساخت‌های حمل‌ونقل» و «ضعف نظام توزیع و مشکلات رساندن محصول به دست مصرف‌کننده» نسبت به سایر مولفه‌ها در تابستان ۱۳۹۴ مساعدتر ارزیابی شده‌اند.

وضعیت استان‌ها در کسب‌وکار

تشکل‌های اقتصادی استان‌های البرز، کردستان، کهکیلویه و بویراحمد و کرمانشاه به ترتیب با میانگین ارزیابی ۹۱/ ۷، ۳۵/ ۷، ۱۶/ ۷ و ۰۷/ ۷ مجموعا ارزیابی بدتر و تشکل‌های اقتصادی استان‌‌های اردبیل، سیستان‌وبلوچستان، یزد، قزوین به‌ترتیب با میانگین ارزیابی ۴۸/ ۴، ۳۵/ ۵، ۴۱/ ۵ و ۴۷/ ۵ مجموعا ارزیابی بهتری نسبت به تشکل‌های سایر استان‌ها از وضعیت مولفه‌های محیط کسب‌وکار در تابستان ۱۳۹۴ ارائه کرده‌اند.

مولفه‌های محیط کسب‌وکار

 مولفه‌های محیط کسب‌وکار، عواملی هستند که به‌طور مشترک بر اداره و عملکرد همه بنگاه‌ها در جامعه مورد مطالعه اثر می‌گذارند، اما تقریبا خارج از کنترل مدیران بنگاه‌ها هستند. محیط کسب‌وکار عمدتا در حوزه بنگاه‌های کوچک و متوسط بررسی و مطالعه می‌شود، زیرا بنگاه‌های بزرگ تا حدودی می‌توانند با صرف هزینه‌هایی مانند تبلیغات برای تغییر فرهنگ مصرفی و رایزنی در محافل سیاستگذاری، عوامل خارجی موثر بر اداره و عملکرد بنگاه‌های خود را مهار کنند، ‌اما بنگاه‌های کوچک و متوسط چنین قابلیتی ندارند و به همین دلیل بهبود محیط کسب‌وکار برای بنگاه‌های کوچک و متوسط اهمیت زیادی دارد. در تابستان ۱۳۹۴ نیز مانند فصل‌های قبل «دریافت تسهیلات از بانک‌ها» همچنان به‌عنوان نامساعدترین مولفه محیط کسب‌وکار ایران ارزیابی شده است. پس از آن «ضعف بازار سرمایه در تامین مالی تولید و نرخ بالای تامین سرمایه از بازار غیررسمی» نیز همانند فصل گذشته به‌عنوان دومین مانع اداره بنگاه‌ها ارزیابی شده است. «وجود مفاسد اقتصادی در دستگاه‌های حکومتی» به‌عنوان سومین مولفه نامساعد محیط کسب‌وکار و «بی‌تعهدی شرکت‌ها و موسسات دولتی به پرداخت به موقع بدهی خود به پیمانکاران» به‌عنوان چهارمین مولفه نامساعد محیط کسب‌وکار از نظر تشکل‌های اقتصادی مطرح شده‌اند.

 مولفه‌هایی که در پایش تابستان ۱۳۹۴، به نسبت مساعدتر از سایر مولفه‌ها ارزیابی شده‌اند نیز به‌ترتیب عبارتند از: «ضعف زیرساخت‌های تامین برق»، «ضعف زیرساخت‌های حمل‌ونقل»، «ضعف نظام توزیع و مشکلات رساندن محصول به دست مصرف‌کننده» و «تعرفه پایین کالاهای وارداتی و رقابت غیرمنصفانه محصولات رقیب خارجی در بازار». از سوی دیگر، مولفه «مشکل دریافت تسهیلات از بانک‌ها» از رقم ۹۴/ ۷ در تابستان سال ۱۳۹۱ به رقم ۶۶/ ۷ در تابستان ۱۳۹۳ رسیده است که نشان می‌دهد طی سال‌های مورد بررسی شرایط این مولفه از نظر تشکل‌های مشارکت‌کننده به مرور اندکی مساعدتر شده است (به‌رغم آنکه اولین مشکل آنها است). اما در تابستان سال‌جاری به رقم ۷۰/ ۷ افزایش یافته است. مولفه «بی‌تعهدی شرکت‌ها و موسسات دولتی به پرداخت به موقع بدهی خود به پیمانکاران» نیز از رقم ۶۱/ ۶ در تابستان سال ۱۳۹۱ به رقم ۴۲/ ۶در تابستان ۱۳۹۳ رسیده است که نشان می‌دهد طی سال‌های مورد بررسی شرایط این مولفه از نظر تشکل‌های مشارکت‌کننده به مرور اندکی مساعدتر شده است، اما در تابستان سال جاری به رقم ۵۸/ ۶برگشته و به نسبت تابستان ۱۳۹۳ نامساعدتر شده است.

 همچنین مولفه «تمایل مردم به خرید کالاهای خارجی و تقاضای کم برای محصولات ایرانی مشابه» از رتبه ۱۹ (رقم ۰۷/ ۵) در تابستان سال ۱۳۹۱ به رتبه ۲۰ (رقم ۶۲/ ۴) در تابستان ۱۳۹۳ رسیده است که نشان می‌دهد طی سال‌های مورد بررسی شرایط این مولفه از نظر تشکل‌های مشارکت‌کننده به مرور به نسبت مساعدتر شده است، اما در تابستان سال جاری به رتبه ۱۷ (رقم ۲۳/ ۵) برگشته است که نشان می‌دهد شرایط این مولفه بدتر از قبل شده است که چرایی این مساله نیاز به توجه بیشتری دارد. مولفه «تعرفه پایین کالاهای وارداتی و رقابت غیرمنصفانه محصولات رقیب خارجی در بازار» نیز از رتبه ۱۷ (رقم ۳۱/ ۵) در تابستان سال ۱۳۹۱ به رتبه ۱۹ (رقم ۶۸/ ۴) در تابستان ۱۳۹۳ رسیده است که نشان می‌دهد طی سال‌های مورد بررسی شرایط این مولفه از نظر تشکل‌های مشارکت‌کننده به مرور به نسبت مساعدتر شده است، اما در تابستان سال جاری به رتبه ۱۸ (رقم ۱۰/ ۵) برگشته است که با همسویی آن با تغییرات مولفه «تمایل مردم به خرید کالاهای خارجی و تقاضای کم برای محصولات ایرانی مشابه» را نشان می‌دهد.

 از طرف دیگر مولفه «عرضه کالاهای خارجی قاچاق در بازار داخلی» از رتبه ۱۶ (رقم ۴۸/ ۵) در تابستان سال ۱۳۹۱ به رتبه ۱۵ (رقم ۲۰/ ۵) در تابستان ۱۳۹۳ رسیده است که نشان می‌دهد طی سال‌های مورد بررسی شرایط این مولفه از نظر تشکل‌های مشارکت‌کننده به مرور به نسبت مساعدتر شده است، اما در تابستان سال جاری به رتبه ۱۲ (رقم ۷۳/ ۵) برگشته است که از تابستان ۱۳۹۱ نیز بدتر شده است که باز هم همسویی آن با تغییرات چهار مولفه قبلی را نشان می‌دهد. از سوی دیگر، با افزایش تعرفه کالاهای وارداتی انتظار می‌رود که «عرضه کالاهای خارجی قاچاق در بازار داخلی» بیشتر شود. بنابراین به نظر می‌رسد که افزایش تعرفه مشکلی را حل نمی‌کند به‌خصوص در شرایطی که راه قاچاق باز است و باید به چرایی «تمایل مردم به خرید کالاهای خارجی و تقاضای کم برای محصولات ایرانی مشابه» پرداخت. همچنین مولفه «برگشت چک‌های مشتریان و همکاران» نیز از رقم ۷۰/ ۵ در تابستان سال ۱۳۹۱ به رقم ۳۸/ ۵ در تابستان ۱۳۹۳ رسیده است که نشان می‌دهد در سال‌های مورد بررسی شرایط این مولفه از نظر تشکل‌های مشارکت‌کننده به مرور به نسبت مساعدتر شده است، اما در تابستان سال جاری به رقم ۹۴/ ۵ برگشته است که از تابستان ۱۳۹۱ نیز بدتر شده است که باز هم همسویی آن با تغییرات پنج مولفه قبلی و احتمالا رابطه آنها با هم را نشان می‌دهد.

 از سوی دیگر مولفه «موانع تعرفه‌ای صادرات محصولات و واردات مواد اولیه» نیز از رقم ۷۵/ ۵ در تابستان سال ۱۳۹۱ به رقم ۰۲/ ۵ در تابستان ۱۳۹۳ رسیده است که نشان می‌دهد در سال‌های مورد بررسی شرایط این مولفه از نظر تشکل‌های مشارکت‌کننده به مرور به نسبت مساعدتر شده است، اما در تابستان سال جاری به رقم ۳۰/ ۵ برگشته است که باز هم همسویی آن با تغییرات ۶ مولفه قبلی و احتمالا رابطه آنها با هم را نشان می‌دهد. براساس این گزارش ۸ مولفه الگوی تغییرات یکسانی داشته‌اند یعنی ابتدا در تابستان ۱۳۹۳ نسبت به تابستان ۱۳۹۱ شرایط مولفه به نسبت بهبود یافته اما در تابستان سال ۱۳۹۴ نسبت به تابستان ۱۳۹۳ شرایط مولفه نامساعدتر شده است که همین امر سبب شده که میانگین کل مولفه‌ها نیز همین الگو را داشته باشد. در مدت زمان مورد بررسی مولفه «تولید کالاهای غیراستاندارد، تقلبی و عرضه نسبتا بدون محدودیت آن به بازار» از رتبه ۱۵ (رقم ۴۸/ ۵) در تابستان سال ۱۳۹۱ به رتبه ۱۲ (رقم ۶۰/ ۵) در تابستان ۱۳۹۳ رسیده است که نشان می‌دهد طی سال‌های مورد بررسی شرایط این مولفه از نظر تشکل‌های مشارکت‌کننده به مرور به نسبت نامساعدتر شده است، اما در تابستان سال جاری به رتبه ۹ (رقم ۸۹/ ۵) رسیده که از تابستان ۱۳۹۱ نیز بدتر شده است.

بهبود همراه با نوسان در بخش کشاورزی

اما ارزیابی تشکل‌های بخش کشاورزی نیز طی دوره بهار ۱۳۹۰ تا تابستان ۱۳۹۴ نشان از بهبود همراه با نوسان دارد. این در حالی است که روند میانگین ارزیابی تشکل‌های بخش صنعت و معدن و بخش خدمات تقریبا در حول خطی ثابت در حال نوسان است. از سوی دیگر مولفه «مشکل دریافت تسهیلات از بانک‌ها» در همه بخش‌های اقتصادی در تابستان ۱۳۹۴ رتبه اول را دارد، اما عدد شاخص در بخش کشاورزی نامساعدتر از سایر بخش‌ها ارزیابی شده که دسترسی محدودتر بخش کشاورزی به منابع مالی را نشان داده و شایان توجه سیاست‌گذاران است. همچنین مولفه «ضعف بازار سرمایه در تامین مالی تولید و نرخ بالای تامین سرمایه از بازار غیررسمی» رتبه دوم را در میان مولفه‌های محیط کسب‌و‌کار در بخش‌های کشاورزی و صنعت و معدن دارد که نشان می‌دهد بخش خدمات دسترسی بیشتری به تامین سرمایه از بازار غیررسمی دارد. این گزارش بیانگر آن است که مولفه «قیمت‌گذاری غیرمنطقی محصولات تولیدی توسط دولت و نهادهای حکومتی» رتبه سومین مولفه نامساعد را در بخش کشاورزی به خود اختصاص داده است. این در حالی است که این مولفه در بخش‌های صنعت و معدن و خدمات به ترتیب رتبه چهاردهم و سیزدهم را دارد. مولفه «نرخ بالای بیمه اجباری نیروی انسانی» نیز رتبه نهمین مولفه نامساعد را در بخش کشاورزی به خود اختصاص داده است. این در حالی است که این مولفه در بخش‌های صنعت و معدن و خدمات به ترتیب رتبه‌های پنجم و ششم را دارد. این امر از طرفی نشان می‌دهد که این مولفه در بخش کشاورزی به نسبت کمتر نامساعد است، اما از طرف دیگر می‌تواند نشان‌دهنده این موضوع باشد که کارگران در بخش کشاورزی از پوشش بیمه‌ای مناسبی برخوردار نیستند.

اما مولفه «ضعف نظام توزیع و مشکلات رساندن محصول به‌دست مصرف‌کننده» رتبه هفتمین مولفه نامساعد را در بخش کشاورزی به خود اختصاص داده است. این درحالی است که این مولفه در بخش‌های صنعت و معدن و خدمات به ترتیب رتبه نوزدهم و بیستم را دارد. در مجموع اگرچه در شرایط فعلی، اولین مشکل همه بخش‌ها مربوط به تامین مالی است، اما در مولفه‌های بعدی، اهمیت موانع محیط کسب‌و‌کار بخش‌ها از یکدیگر متفاوت می‌شود که لزوم توجه به مشکلات کسب‌و‌کار هر بخش توسط نهاهای متولی آن بخش را آشکارتر می‌سازد. محیط اقتصاد کلان بی‌ثبات به‌عنوان دومین منابع محیط کسب‌و‌کار کشور در میانگین کل ارزیابی شده و سومین مانع در محیط اقتصادی تابستان ۱۳۹۴ است که یکی از واقعیت‌های مهمی است که گزارش‌های فصلی پایش محیط کسب‌و‌کار نیز آن را نشان می‌دهند. کسب‌و‌کارها به ثبات و امنیت و قابلیت پیش‌بینی‌پذیری آینده در اقتصاد نیاز دارند. «بی‌ثباتی در قیمت مواد اولیه» یکی از عوامل نشان‌دهنده بی‌ثباتی در محیط اقتصاد کلان است.

 ساختار تولید به‌عنوان جزء دیگر محیط کسب‌و‌کار از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر مولفه «تولید کالاهای غیراستاندارد، تقلبی و عرضه نسبتا بدون محدودیت آن به بازار» را به عنوان عامل محیطی ساختار تولید در بخش صنعت‌و‌معدن و «ضعف نظام توزیع و مشکلات رساندن محصول به‌دست مصرف‌کننده کشاورزی» به‌عنوان عامل محیطی ساختار تولید در بخش کشاورزی در نظر بگیریم می‌توان ارزیابی هر چند غیردقیق از ساختار تولید به‌دست آورد. عوامل بسیار دیگری نیز وجود دارند که از ویژگی‌های ساختار تولید در بخش کشاورزی و صنعت هستند که در اینجا قابل ‌ارزیابی نیستند، مانند سطح مقیاس تولید در بخش کشاورزی یا وابستگی صنایع به واردات مواد اولیه. ارزیابی تشکل‌های اقتصادی سراسر کشور از ساختار تولید از بهار ۱۳۹۰ تا بهار ۱۳۹۴ روند نسبتا ثابتی را حول خط (۴۰/ ۵ از ۱۰) نشان می‌دهد محیط سیاسی یکی از اجزای مهم محیط کسب‌وکار محسوب می‌شود. وجود مفاسد اقتصادی در دستگاه‌های حکومتی را می‌توان به‌عنوان شاخصی برای این جزء از محیط کسب‌وکار تلقی کرد. نمودار محیط فرهنگی به‌عنوان جزء مهم دیگر محیط کسب‌وکار تلقی می‌شود. «زیاد بودن تعطیلات رسمی»، «تمایل مردم به خرید کالاهای خارجی» و «تقاضای کم برای محصولات ایرانی مشابه و عرضه کالاهای خارجی قاچاق در بازار داخلی» از زمره مولفه‌هایی هستند که از فرهنگ و ارزش‌های جامعه ریشه گرفته یا با آن در ارتباط تنگاتنگ هستند.از سوی دیگر محیط فناوری و نوآوری نیز اجزای مهم محیط کسب‌وکار محسوب می‌شود. «زیرساخت‌های تامین برق» را می‌توان نماگری هرچند ضعیف از جزء محیط فناوری دانست. در بیست دوره پایش محیط کسب‌وکار، «ضعف زیرساخت‌های تامین برق» بهتر از همه ارزیابی شده است و ارزیابی کمتر از ۵ داشته و روند تقریبا ثابتی را نشان می‌دهند. در مجموع محیط نهادی از نظر تشکل‌های اقتصادی مورد بررسی در بیست دوره پایش محیط کسب‌وکار، بهتر از محیط اقتصادی ارزیابی شده است. بهبود (کاهش) ارزیابی محیط اقتصادی بیشتر ناشی از بهبود نسبی (کاهش) در ارزیابی محیط اقتصاد کلان (کاهش مشکل بی‌ثباتی در قیمت مواد اولیه) است، اما این بهبود در ارزیابی محیط اقتصاد کلان سبب بهبود در سایر مولفه‌ها نشده و حتی در برخی مولفه‌ها محیط نامساعدتر شده است. این امر می‌تواند ناشی از روابط بین مولفه‌ها باشد. به نظر می‌رسد زمانی که درآمدهای نفتی دولت کاهش می‌یابد (ناشی از تحریم‌ها یا کاهش قیمت نفت)، بی‌ثباتی در قیمت مواد اولیه به دلایل مختلف از جمله: کاهش تقاضا برای مواد اولیه از کاهش سطح مخارج عمرانی، کاهش تقاضا برای مواد اولیه ناشی از کاهش سرمایه‌گذاری بخش خصوصی به دلیل رکود، کاهش تقاضا برای مواد اولیه ناشی از کاهش سرمایه‌گذاری بخش خصوصی به دلیل عدم دسترسی به تسهیلات بانکی وکاهش قیمت مواد اولیه ناشی از کاهش قیمت جهانی نفت است. بنابراین به‌نظر می‌رسد دولت کار خاصی در جهت بهبود محیط کسب‌وکار انجام نداده و در کنش با ساختار اقتصادی به نوعی انفعالی عمل کرده است که نتیجه آن، کاهش «مشکل بی‌ثباتی در قیمت مواد اولیه» و افزایش «تولید کالاهای غیراستاندارد، تقلبی و عرضه نسبتا بدون محدودیت آن به بازار» و نامساعدتر شدن سایر عوامل محیط نهادی بوده است.

مقایسه مولفه ها

 


|
امتیاز مطلب : 260
|
تعداد امتیازدهندگان : 54
|
مجموع امتیاز : 54


همه چيز درباره سلف نفتي + مباحث فقهي مربوط به خريد و فروش اوراق سلف
شنبه 21 آذر 1394 ساعت 1:43 | بازدید : 716 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 همه چيز درباره سلف نفتي + مباحث فقهي مربوط به خريد و فروش اوراق سلف

 

قرارداد سلف نفت، قراردادي است كه بر اساس آن شركت ملي نفت ايران(يا شركت‌هاي تابعه)، مقدار معيني نفت خام را بر اساس مشخصات قرارداد سلف، در برابر بهاي نقد، به فروش مي‌رساند تا در سررسيد مشخص (دوره تحويل) به خريدار تحويل دهد.

 

به گزارش پايگاه اطلاع رساني شركت ملي نفت ايران، گواهي سلف نفت، سندي مشتمل بر مجموع دارايي خريدار از قراردادهاي سلف است، اين گواهي در طول دوره معاملاتي مبناي انجام معاملات و پس از پايان آن دوره، مبناي تسويه نقدي يا تحويل فيزيكي قرارداد سلف خواهد بود.

 

قرارداد سلف موازي نفت

 

خريدار سلف نفت مي‌تواند قبل از سررسيد، بر اساس قرارداد سلف ديگري، مقدار معيني نفت خام به صورت كلي في‌الذمه به خريدار جديد بفروشد و او را به شركت ملي نفت ايران جهت دريافت نفت خام يا تسويه نقدي حواله دهد. به اين قرارداد سلف موازي مي‌گويند، چند نكته در سلف موازي مورد توجه است:

 

1.   سلف‌هاي موازي همه مستقل از هم بوده هر فروشنده‌اي مقدار معيني از كالاي استاندارد (براي مثال نفت خام مشخص) را به صورت كلي في‌الذمه مي‌فروشد، بنابراين مشكل فقهي فروش مبيع سلف قبل از سررسيد پيش نمي‌آيد.

 

2.   گرچه قراردادهاي سلف مستقل از هم هستند لكن براي احراز قدرت بر تحويل تنها شركت ملي نفت ايران (يا شركت‌هاي تابعه)، و يا كساني كه داراي گواهي سلف نفت هستند حق معامله سلف موازي نفت دارند.

 

3.   شركت ملي نفت ايران با اعطاي گواهي سلف، به خريدار سلف نفت اجازه مي‌دهد در صورتي كه قبل از سررسيد اقدام به فروش سلف موازي نفت كرد، مي‌تواند با تحويل گواهي سلف، خريدار جديد را جهت تحويل نفت خام يا تسويه نقدي به شركت ملي نفت ايران حواله دهد.

 

مديريت ريسك گواهي‌هاي سلف موازي نفت

 

دارندگان اوراق سلف در سررسيد مي‌توانند با تحويل گواهي سلف، نفت خام دريافت كنند كما اينكه مي‌توانند با فروش نفت خام به شركت ملي نفت ايران به قيمت روز، تسويه نقدي كنند، در سررسيد ممكن است قيمت نفت خيلي نوسان داشته باشد و اين باعث ريسك بالا براي دارندگان اوراق شود.

 

براي پوشش اين ريسك مي‌توان از قراردادهاي اختيار معامله استفاده كرد؛ به اين صورت كه شركت نفت در كنار قرارداد اصلي فروش سلف نفت، حق اختيار فروش نفت در سررسيد به قيمت معين، به خريدار سلف مي‌فروشد و در مقابل حق اختيار خريد به قيمت معين در سررسيد از خريدار سلف مي‌خرد.

 

خريدار سلف نيز زماني كه به قرارداد سلف موازي اقدام به فروش سلف مي‌كند اين دو حق و تعهد را به خريدار جديد سلف منتقل مي‌كند.

 

حق اختيار فروش

 

حق اختيار فروش، قرارداد اختياري است كه همراه با معامله سلف از سوي شركت ملي نفت ايران به خريدار داده مي‌شود و بر اساس آن، اختيار فروش مقدار معيني نفت خام به «قيمت اعمال» تعيين شده در قرارداد، در تاريخ سررسيد به خريدار داده مي‌شود.

 

اين حق اختيار قابليت خريد و فروش مستقل ندارد و منحصرا با اجازه شركت ملي نفت ايران در قرار داد سلف موازي به خريدار جديد منتقل مي‌شود.

 

حق اختيار خريد

 

حق اختيار خريد، قرارداد اختياري است كه همراه با معامله سلف از سوي خريدار به شركت ملي نفت ايران داده مي‌شود و بر اساس آن، اختيار خريد مقدار معيني نفت خام به «قيمت اعمال» تعيين شده در قرارداد در تاريخ سررسيد به شركت ملي نفت ايران داده مي‌شود.

 

اين حق اختيار نيز قابليت خريد و فروش مستقل ندارد و منحصرا با اجازه شركت ملي نفت ايران در قرار داد سلف موازي به خريدار جديد منتقل مي‌شود؛ به اين بيان كه خريدار جديد سلف موازي، متعهد مي‌شود تعهد خريدار اول در قبال اختيار خريد شركت نفت را به عهد بگيرد.

 

تسويه سلف نفت

 

در سررسيد گواهي‌هاي سلف چند حالت ممكن است رخ دهد و متناسب آن چند گزينه براي تسويه نقدي يا فيزيكي به شرح ذيل قابل تصور است.

 

1.   اگر در سررسيد، قيمت نفت خام پايين‌تر از 140 دلار است، در اين فرض دارنده گواهي سلف ترجيح مي‌دهد به جاي تسويه فيزيكي از حق اختيار فروش خود استفاده كرده و هر بشكه نفت خام را به 140 دلار به باني (شركت ملي نفت ايران) بفروشد و تسويه نقدي كند.

 

2.   اگر در سررسيد، قيمت نفت خام بالاتر از 140 و پايين‌تر از 160 دلار است، در اين فرض دارنده گواهي سلف مي‌تواند تقاضاي تسويه فيزيكي نفت كند.

 

3.    اگر در سررسيد، قيمت نفت خام بالاتر از 140 و پايين‌تر از 160 دلار است، در اين فرض دارنده گواهي سلف مي‌تواند با فروش نفت خام به قيمت روز با باني (شركت ملي نفت ايران) تسويه نقدي كند.

 

4.   اگر در سررسيد، قيمت نفت خام بالاتر از 160 دلار است، در اين فرض باني (شركت ملي نفت) ترجيح مي‌دهد به جاي تسويه فيزيكي از حق اختيار خريد خود استفاده كرده و هر بشكه نفت خام را به 160 دلار از دارندگان گواهي سلف خريداري كرده و تسويه نقدي كند.

 

ابعاد فقهي معاملات سلف نفتي

 

كميته فقهي سازمان بورس و اوراق بهادار ايران طي جلسات آبان و آذر ماه 90 پس از بررسي ابعاد مختلف فقهي، مالي و اقتصادي پيش فروش نفت، و بعد از تبيين و توجيه اقتصادي و مالي پيش فروش نفت، توسط صاحب نظران مالي و اقتصادي و كارشناسان وزارت نفت و شركت ملي نفت ايران، ابعاد فقهي اين معامله را بررسي و به شرح ذيل تصويب كردند.

 

1.   پيش‌فروش مقدار معيني نفت خام با تعيين اوصاف، زمان، مكان و كيفيت تحويل، از مصاديق عقد سلف بوده و صحيح است. فروشنده سلف مي‌تواند با فروش مقدار معيني نفت خام، گواهي‌هاي يكسان (استاندارد) در اختيار خريدار بگذارد تا وي بتواند در سررسيد براي تحويل كالا يا تسويه نقدي به فروشنده مراجعه نمايد.

 

2.   خريد و فروش گواهي‌هاي سلف نفتي در بازار ثانوي، مصداق خريد و فروش مبيع سلف قبل از سررسيد است كه مشهور فقهاي شيعه مخالف آن بوده و باطل مي‌دانند. اين مسئله گرچه از منظر فقهي محل بحث و گفتگوي علمي است و چه بسا بتوان قول به جواز را تقويت كرد، لكن براي ابزارسازي نياز به راهكاري مطابق فتواي مشهور هست.

 

3.   راهكار قرارداد تركيبي سلف موازي و حواله براي حل مشكل بازار ثانوي صحيح است به اين بيان كه خريدار سلف نفتي، اقدام به فروش مقدار معيني نفت به صورت سلف مستقل كرده و جهت دريافت كالا به فروشنده نخست سلف (شركت ملي نفت ايران) حواله مي‌دهد.

 

4.   براي پوشش ريسك خريداران سلف نفت و فروشنده آن (شركت ملي نفت ايران) مي‌توان به دو روش عمل كرد:

 

 روش نخست: شرط اختيار خريد و فروش در ضمن قرارداد سلف

 

خريداران و فروشنده سلف نفت (شركت ملي نفت ايران) ضمن قرارداد سلف نفت شرط مي‌كنند كه خريدار سلف حق‌اختيار فروش مقدار معيني نفت به قيمت معين در سررسيد داشته باشد و فروشنده نيز حق‌اختيار خريد مقدار معيني نفت به قيمت معين در سررسيد داشته باشد. همچنين فروشنده سلف نفت (شركت ملي نفت ايران) ضمن قرارداد سلف نفت اجازه مي‌دهد كه خريدار سلف اين دو اختيار را به خريدار سلف موازي نفت منتقل نمايد.

 

روش دوم: انعقاد بسته قراردادي (پكيج قراردادي)

 

در اين روش، خريداران و فروشنده سلف نفت (شركت ملي نفت ايران) با انجام قرارداد سلف نفت، در واقع يك بسته كامل قراردادي را به شرح ذيل است :

 

1.   فروشنده سلف مقدار معيني نفت خام به خريدار مي‌فروشد.

 

2.   با ارائه گواهي سلف به خريدار اجازه مي‌دهد با انجام قرارداد سلف موازي خريدار جديد را به فروشنده سلف حواله دهد.

 

3.   حق‌اختيار فروش مقدار معيني نفت به قيمت معين در سررسيد را به خريدار سلف مي‌فروشد.

 

4.   حق‌اختيار خريد مقدار معيني نفت به قيمت معين در سررسيد را از خريدار سلف خريداري مي‌كند.

 

5.   به خريدار سلف اجازه مي‌دهد چنين قرارداد تركيبي را بر اساس سلف موازي با خريدار جديد داشته باشد.

 

6.   سازمان بورس و اوراق بهادار حق دارد براي احراز شرط قدرت بر تسليم، تنها به شركت ملي نفت ايران (يا شركت‌هاي تابعه) و به كساني كه گواهي سلف نفت دارند اجازه فروش سلف موازي نفت دهد.

7.   كميته فقهي از اداره قوانين و مقررات سازمان درخواست دارد تا در تهيه آيين‌نامه و دستورالعمل اجرايي گواهي سلف نفتي دقت لازم صورت گيرد تا قراردادهاي سلف موازي و حواله به صورت صحيح و واقعي انجام پذيرد و از فروش گواهي سلف كه مصداق فروش مبيع سلف قبل از سررسيد است، اجتناب شود.


|
امتیاز مطلب : 251
|
تعداد امتیازدهندگان : 52
|
مجموع امتیاز : 52


راز سقوط رشد اقتصادی کشور چيست؟
شنبه 21 آذر 1394 ساعت 1:30 | بازدید : 873 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

راز سقوط رشد اقتصادی کشور چيست؟

دو سالي است كه نرخ رشد اقتصادي كشور به صورت رسمي اعلام نمي‌شود و از لابلاي سخنان مسئولين و نمايندگان مجلس بين ارقام كمتر از يك درصد تا 3.4 درصد نيز يافت مي‌شود.

اما بی‌گمان چيزي كه رخ داده، كاهش جدي در نرخ رشد اقتصادي است كه زماني 6 درصد بود و قرار بود بر پایه برنامه به 8 درصد برسد.

شايد در اين ميان، توضيحي علمي باشد براي پديده‌اي كه اين روزها از انتشار آمارش جلوگيري مي‌شود: عامل سقوط رشد اقتصادی کشور از 6 به 1.5 درصد در فاصله سال 79 تا 86، کمبود سهم بهره‌وری در ایجاد رشد اقتصادی است.

افزایش رشد اقتصادی وابسته به نهاده‌های تولید نظیر نیروی کار و میزان سرمایه‌گذاری است و هر چقدر نیروی کار و سرمایه‌گذاری افزایش یابد، رشد اقتصادی بالا می‌رود؛ اما عاملی که افزون بر این دو، باعث رشد اقتصادی می‌شود و رشد اقتصادی آن هم پایدار است، بهره‌وری است.

با اشاره به سقوط رشد اقتصادی کشور از 6 به 5/1 درصد، در فاصله سال‌های 79 تا 86، علت آن را کاهش رشد اقتصادی دانست و رشد اقتصادی به وجود آمده در مقطع پایانی دهه 70، رشد سرمایه‌گذاری مولد بوده که با کاهش آن، رشد اقتصادی هم به شدت کم شده است، اما اگر بخش بیشتری از این رشد اقتصادی ناشی از بهره‌وری بود، پایدار می‌ماند و با کاهش سرمایه‌گذاری شاهد چنین سقوطی نبودیم.

بیشتر داده‌های آماری کشور، تنها تا سال 86 اعلام شده و پس از آن، بسیاری از آمارهای اقتصادی از سوی دولت ارایه نشده است.

رقابت شدید اقتصادی بین آمریکا و شوروی پس از جنگ جهانی دوم اشاره کرد  در آن مقطع، رشد اقتصادی آمریکا 7 تا 8 درصد بود، اما شوروی سابق تنها با اشاره به حجم تولید، رشد اقتصادی 17 تا 18 درصدی را اعلام می‌کرد که به شدت باعث نگرانی مقامات آمریکا شده بود. با این حال، یک مطالعه مشخص کرد این رشد اقتصادی ناشی از بهره‌وری نبوده و پیش‌بینی کرد این رشد کاهش خواهد یافت و همین اتفاق هم افتاد و شوروی نتوانست رشد خود را ادامه دهد.

با اشاره به مطالعه انجام شده در موضوع رقابت پذیری  در این مطالعه، بنگاه‌ها به کوچک و متوسط و بزرگ تقسیم و بهره وری آنها با هم مقایسه شده است؛ اما با وجود آن که انتظار می‌رود با بزرگ شدن بنگاه ها به دلیل سرشکن شدن هزینه‌ها و قدرتمند شدن بنگاه، بهره‌وری آنها بالا رود، در ایران اتفاق معکوسی افتاده و این بنگاه‌های کوچک هستند که بهره‌وری بالاتری دارند.

دلیل این امر را تأثیرپذیری بیشتر بنگاه‌های بزرگ از شرایط محیطی در مقابل، بنگاه‌های کوچک تأثیرپذیری کمتری از شرایط بیرونی داشته‌اند و بهره‌وری آنها به دلیل عوامل داخل بنگاه بالا رفته است.

بنگاه‌هايي كه بزرگ به دنيا آمده‌اند!

در کشور ما، بنگاه‌های بزرگ از آنجا که دولتی هستند، از آغاز بزرگ به دنیا آمده‌اند، در حالی که در دنیا بنگاه‌ها عمدتا از کوچک شروع می‌کنند و به تدریج با افزایش مهارت و توان و نیرو، رشدی طبیعی و ماندگار می‌کنند و مواردی چون
learning by doing در آنها شکل می‌گیرد؛ همانند شرکت apple که کارش را از یک پارکینگ آغاز کرد و امروز به بنگاه اقتصادی جهانی تبدیل شده است.

در این مطالعه انجام شده، شاخص بهره‌وری کارخانه‌های بخش خصوصی و بخش دولتی تفاوت معناداری نشان نمی‌دهد و روشن می‌کند با وجود پرداخت هزینه خصوصی سازی برخی بنگاه‌های دولتی، در این راه موفق نبوده‌ایم.

 

 

 

موضوعات مرتبط: مدیریت بازار , ,

|
امتیاز مطلب : 250
|
تعداد امتیازدهندگان : 50
|
مجموع امتیاز : 50


هر آنچه باید در مورد آنفولانزایی که این روزها گریبانگیر ایران شده بدانید
شنبه 21 آذر 1394 ساعت 1:14 | بازدید : 702 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 هر آنچه باید در مورد آنفولانزایی که این روزها گریبانگیر ایران شده بدانید

 

دکتر سید ناصر عمادی، عضو هيات علمي دانشگاه على پزشكي تهران با ارسال گزارشی مفصل در خصوص انفولانزای H1N1 اورده است: اين روزها گزارش ابتلا و مرگ و مير آنفولانزاي خوكي از جنوب و جنوب شرق كشور به خبر مهم رسانه ها بدل شده تا آنجائيكه عده اي از مسئولين آنرا خطري جدي و عده اي همچون مركز مديريت مبارزه با بيماريها آنرا حادثه اي معمول همچون سالهاي گذشته دانسته تا بيم و هراس بر جامعه نافذ نگردد. ساده انگاري است كه حتي از يك مورد ابتلا آسان بگذريم تا خداي نكرده ناموفق جلوه نكنيم زيرا اگر چنين باشد بشارت كاذب و اميد ناصواب دلهاي عموم مردم را در مقابل دشمن ويروسي آرام نموده و آنگاه آنفولانزا بر جسم و جان با سهل انگاري ما مي تازد.

 

لذا بر آن شدم تا از آموخته ها، دانسته ها و تجربیات درمانی بعنوان پزشک بدون مرز و متخصص پوست در كشور های مختلف آفریقایی از تجربيات علمی و عملي كسب شده از بيماري آنفولانزاي خوكي كه به همراه آخرين اطلاعات علمي از بزرگترين مركز مبارزه بيماري هاي واگيردار در جهان (C.D.C) يا ( Center for Disease Control and Prevention) و WHO ميباشد را پس از ترجمه در اختيار هموطنان عزيز کشورم قرار دهم.

ساده انگاري ويروس و عواقب احتمالي آن از شناختن آسان آثار مخرب ويروس و جلوگيري آسان از ابتلا به آن بسيار متفاوت است. منظور مي بايست جامعه را با حداكثر آثار زيانبار و خطرناك بيماري آشنا نمود تا آنها را مهيا و مطمئن به مبارزه آسان و قطعا موفق با بيماري ويروسي موجود نماييم

آنچه شما ملاحظه خواهید نمود اطلاعات جامع و کامل کاربردی از بیماری آنفولانزای خوکی میباشد که در چهار بخش ( تاریخچه، تشخیص، درمان ، پیشگری و واکسیناسیون) جمع آوری گردیده.

مطالعه دقیق این مجموعه، شما را با تمام زوایای این بیماری بطور کامل آشنا می نماید و پیشنهاد میشود حتما به دیگران خواندن این مقاله را یادآوری نمایید

بخش اول) ویروس آنفولانزای خوکی را بیشتر بشناسیم:

-1ويروس H1N1 چيست؟

اين ويروس از آنفولانزاي تيپ A مي باشد كه اولين بار در سال 1918 ميلادي در آمريكا شناخته شد و پس از يك دوره طولاني در آوريل 2009 (سال جاري) مجدداً اين بيماري به نام Swine flu يا آنفولانزاي خوكي با شكل، قدرت و توانايي بیماریزایی متفاوت از گذشته در ايالات كاليفرنياي جنوبي از كشور آمريكا گزارش گرديد و پس از آن به سرعت كشورهاي مكزيك، كانادا و كشورهاي اروپايي نيز مواردي از ابتلا به اين بيماري را گزارش نمودند. اگر چه Swine flu آنفولانزاي خوكي نام گرفته، اما اين به آن معني نيست كه اين بيماري از خوك به انسان انتقال می یابد بلكه در آزمايشات بعمل آمده از اين ويروس مشخص شده كه تعدادی از ژن هاي آن شبيه به آنفولانزاي ويروسي مي باشد كه در خوك هاي شمال آمريكا يافته اند. در عين حال بدليل شباهت بروز اين آنفولانزا در خوك هاي اروپا و آسيا و مرغان و انسان ها، دانشمندان آنرا يك آنفولانزاي ويروسي چهارگانه نام نهاده اند.

قدرت بيماري زايي اين ويروس 3 برابر ويروس آنفولانزاي معمولي بوده و بيشترين شيوع آن در فصول سرد سال مي باشد. انتقال آن از انسان به انسان مي باشد ( نه حيوان به انسان) معمولاً قسمت فوقاني سيستم تنفسي را درگير مي نمايد و تنها در 1 تا 2 درصد مي تواند منجر به مرگ شود كه دلايل آن ذكر خواهد شد.



-2آخرين وضعيت بيماري در جهان چگونه است؟

بنا بر گزارش WHO) ( سازمان بهداشت جهانی و CDC اين بيماري در مرحله پاندميك يعني همه گيري جهاني مي باشد و بيماري در فاز 6 مي باشد. اين بدان معني است كه جهان و تمام قاره ها در راه اين بيماري بوده یا مي باشند و اين بيماري همه كشورها را طي خواهد نمود و هيچ كشوري از اين بيماري در امان نخواهد بود. در حال حاضر 206 كشور جهان و تمام كشور های همسايه ايران مبتلا به این بیماری شده اند. آخرین آمار تا پایان آبانماه 88 اعلام میکند 526000 هزار نفر در دنیا به این بیماری مبتلا گشتند و 6770 نفر به علت این بیماری فوت نمودند. در همین ارتباط کشور آمریکا با 19000 مبتلا و 4800 مرگ و میر رتبه اول را به خود اختصاص داده است ¾) مرگ و میر ناشی از آنفولانزای خوکی در جهان).



3- آیا نتایجی از شیوع بیماری و مرگ و میر بر اساس گروههای سنی وجود دارد؟

بلی، بر اساس مطالعات انجام شده در کشور آمریکا بیشترین بیماران بستری شده در گروه سنی 5 تا 18 سال با آمار %26 درصد بوده و کمترین گروه بستری در گروه سنی 65 سال و بالاتر با آمار %7 درصد بوده و بیشترین میزان مرگ ومیر نزد گروه سنی 25 تا 49 سال با %32 و کمترین آن در گروه سنی 0 تا 4 سال با %3 بوده. که این آمار در کشورهای مختلف مطمئنا متفاوت خواهد بود.



4 - آخرین وضعیت بیماری در کشور ایران چگونه میباشد؟

در كشور ما اولین مورد ابتلاء از يك نوجوان 16 ساله ايراني الاصل مقيم آمريكا بوده كه در تیر ماه ٨٨ گزارش گردید و تنها بر اساس نتایج مثبت آزمایشگاهی از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی مشخص گردید تا پایان آبانماه 88 بیش از 3000 موردابتلاء با بیش از 100 مورد فوت ناشی از این بیماری در کشور مان گزارش گردید. و در هفته اخیر سال ٩٤ بيش از ٣٠ مورد فوت گزارش گردیده و این زنگ خطر مهمی میباشد.



5- آیا میزان ابتلاء در کشورهای مختلف متفاوت میباشد؟

بلی کشورها و قاره های پنج گانه را بر اساس تعداد موارد

 

موضوعات مرتبط: متفرقه , ,

|
امتیاز مطلب : 239
|
تعداد امتیازدهندگان : 49
|
مجموع امتیاز : 49


گردش واحد پول ایران در تاریخ
شنبه 21 آذر 1394 ساعت 1:9 | بازدید : 723 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 گردش پول ایران درتاریخ

واحد پول کشور *ایران* بر مبنای «دینار» بنا شده. دینار، واحد قدیمی پول روم و بعد امپراتوری روم شرقی بود و «دیناریوس» خوانده می شد. یک دیناریوس روم شرقی برابر با یک سکه نقره بود که وزنش در مواقع مختلف فرق می کرد. این واحد پول بعد از فتح اراضی روم شرقی به دست مسلمانان، از طرف اونها به عنوان نام واحد پول انتخاب شد و تبدیل شد به دیناری که امروزه هم در کشورهای عربی از آن استفاده می شود. به همین ترتیب، سلطنتها و حکومتهای ایرانی هم از دینار استفاده می کردند. اما به تدریج، در نتیجه تورم و بی ارزش شدن پول، احتیاج به واحدهای پولی بزرگتر پیش اومد. این واحدها همه بر مبنای دینار بنا شده بودند.  اولين واحد پولي، سكه صد ديناربود(صنار) که توسط سلطان محمود غزنوی ضرب شد و به اسم«محمودی» نامیده می شد. در همان زمان، شاهان سامانی ماورالنهر، سکه های نقره پنجاه دیناری ضرب کردند که «شاهی» نامیده می شد. در حقیقت، یک شاهی، نصف یک محمودی یا به عبارت دیگر، یک محمودی، دو شاهی بود. تا زمانهایی سکه های نقره شاهي و محمودي مورد استفاده بودند. واحدهای دیگری مثل (قران)(هزار دينار) و (تومان) (10000) دينار فقط واحد محاسبه بودند و عملا" هیچ سکه ای به نام قران یا تومان ضرب نمی شد (کلمه تومان از لفظ مغولی تومان به معنی ده  هزار است نمونه اش رو درمنصب «تومان باشی» می شود دید: فرمانده ده هزار نفر) در دوره صفوی، شاه عباس شروع به ضرب یک سکه کرد به ارزش 200 دینار یا دو محمودی. این سکه به «عباسی» معروف شد و بسیار مورد استفاده قرارگرفت . در همین زمان، به علت رابطه پرتغال با ایران، سکه های پرتغالی در ایران رایج شد این سکه ها «رئال» نام داشتند(كه هنوز هم واحد پول بعضي از مستعمرات سابق پرتقال،مثل برزیل است). این واحد پول، بر مبنای وزنش، مطابق 1175 دینار گرفته شد و در ایران به این اندازه خریده می شد. سکه رئال پرتغال در ایران به عنوان ریال رواج پیدا کرد به این ترتیب دولت ایران دست به ضرب سکه های ریال زد که برای مبالغ بالا بکار می رفت. در اواخر قرن هجدهم میلادی، نادرشاه افشار هم یک نوع سکه به ارزش 500 دینار ضرب  که به اسم خودش نادری خوانده ميشد اما خيلي زود در فرهنگ عام به جای لفظ نادری، استفاده از لفظ «ده شاهی» (شاهی= پنجاه دینار: 500 دینار= ده شاهی) رواج پیدا کرد در طول سلطنت قاجار، سکه های مورد استفاده در ایران، شاهی، صنار، عباسی، و ده شاهی بودند، و در اواخر دوره قاجار، سکه های هزار دیناری و دوهزار دیناری هم ضرب شدند (یک قرانی و دوزاری) در ابتدای سلطنت پهلوی برای یکدست شدن واحد پول ایران، سکه های ریال بجای 1175 دینار به مبلغ 1000 دینار ( مطابق قران) کاهش داده شدند و واحد پول «ریال» نام گرفت. در همان دوران پهلوی هم بعد از تورمهای اقتصادی مختلف و رواج پول کاغذی، اسکناسهای پنج ریالی و ده ریالی (یک تومانی) چاپ شدند تومان به عنوان واژه‌ای که امروز کاربردی بیشتر از ریال، واحد پول رسمی دارد، از واژه ترکی به معنای ده‌هزار وارد زبان فارسی شده است. تومان تا پیش از 1310 واحد پولی معادل با 10000 دینار بوده است. پیش از آن ،‌حدفاصل سال‌های 1798 تا 1825 میلادی تومان واحدی معادل 8 ریال بوده‌ است ، که هر ریال خود معادل 1250 دینار می‌بوده. در این دوران یک قران واحدی برابر 1000 دینار یا یک دهم تومان بود. اما پس از سال‌ 1932 میلادی، 1310 هجری شمسی هر تومان با 10 ریال معادل شد و از آن پس *تومان* ، عملا واحد پول غیر رسمی در زندگی روزمره ایرانیان شد.

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 207
|
تعداد امتیازدهندگان : 44
|
مجموع امتیاز : 44


دستورالعمل انتشار اوراق مرابحه
شنبه 21 آذر 1394 ساعت 1:1 | بازدید : 750 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 دستورالعمل انتشار اوراق مرابحه

 

"دستورالعمل انتشار اوراق مرابحه" در 22 ماده و 10 تبصره در اجراي بند (2) مادة (7) قانون بازار اوراق بهادار مصوب آذرماه 1384 در تاریخ 1390/09/26 به تصویب هیأت مدیرۀ سازمان بورس و اوراق بهادار رسید.

 

بخش اول – تعاریف

 

ماده(1) اصطلاحات و واژه‌های به‌کاررفته در مادۀ 1 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، مصوب آذرماه 1384 و مادۀ 1 قانون توسعۀ ابزارها و نهادهای مالی جدید به منظور تسهیل اجرای سیاست‌های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی، مصوب آذرماه 1388، به همان معانی در این دستورالعمل به‌کار رفته‌اند. سایر واژه‌های به‌کار رفته در این دستورالعمل دارای معانی زیر می‌باشند:

 

(1) اوراق مرابحه: اوراق بهادار با نام قابل نقل و انتقالی است که نشان‌دهندۀ مالکیت مشاع دارندۀ آن در دارایی مالی (طلب) است که براساس قرارداد مرابحه حاصل شده است.

 

(2) بانی: شخص حقوقی است که نهاد واسط برای تأمین مالی وی در قالب عقود اسلامی، اقدام به انتشار اوراق مرابحه می‌نماید.

 

(3) دارایی: مال منقول یا غیرمنقول با مشخصات تعیین‌شده در این دستورالعمل است که می‌تواند مبنای انتشار اوراق مرابحه واقع شود.

 

(4) ضامن: شخص حقوقی است که اقساط بهای دارایی و سایر وجوهی را که بانی ملزم به پرداخت آن به نهاد واسط می‌باشد در سررسید یا سررسیدهای معین تعهد و تضمین می‌نماید.

 

(5) عامل پرداخت: شرکت سپرده‌گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویۀ وجوه است که اقساط بهای دارایی را در سررسید یا سررسیدهای معین به سرمایه‌گذاران پرداخت می‌نماید.

 

(6) عامل فروش: شخص حقوقی است که نسبت به عرضه و فروش اوراق مرابحه از طرف نهاد واسط اقدام می‌نماید.

 

(7) عمر اقتصادی: مدت زمانی است که انتظار می‌رود دارایی از لحاظ اقتصادی توسط بانی قابل استفاده باشد.

 

(8) فروشنده: شخص حقوقی یا حقیقی معتبر است که اقدام به فروش دارایی به نهاد واسط می‌نماید.

 

(9) قرارداد مرابحه: فروش دارایی به بیشتر از قیمت خرید آن با ذکر میزان سود و مبلغ پرداختی بابت خرید می‌باشد.

 

(10) مقررات: منظور قوانین، مصوبات هیئت وزیران، شورا و سازمان می‌باشد.

 

(11) استانداردهای حسابداری و حسابرسی: منظور استانداردهای حسابداری و حسابرسی ملی لازم‌الاجرا می‌باشد.

 

بخش دوم – ارکان انتشار اوراق مرابحه

 

مادۀ (2) بانی باید دارای شرایط زیر باشد:

 

الف- شرکت‌های سهامی، شرکت‌های تعاونی و مؤسسه یا نهادعمومی غیر دولتی مشمول مادة 3 قانون مدیریت خدمات کشوری، به استثنای شهرداری‌ها که دارای شرایط زیر باشند:

 

(1) در ایران به ثبت رسیده و مرکز اصلی فعالیت آن در ایران باشد؛

 

(2) مجموع جریان نقدی حاصل از عملیات آن در دو سال مالی اخیر مثبت باشد. اگر جریان نقد حاصل از عملیات بانی مطابق صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای حسابرسی شده در سال جاری مثبت باشد می‌تواند در محاسبة مجموع جریان نقدی مذکور لحاظ ‌شود؛

 

(3) حداکثر نسبت مجموع بدهی‌ها به دارایی‌های آن 90 درصد باشد؛

 

(4) اظهارنظر بازرس و حسابرس شرکت در خصوص صورت‌های مالی دو سال مالی اخیر آن مردود یا عدم اظهارنظر نباشد.

 

ب- مؤسسات دولتی، شرکت‌های دولتی و شهرداری‌ها.

 

تبصره: در خصوص بانک‌ها، مؤسسات مالی و اعتباری و شرکت‌های واسپاری (لیزینگ‌ها) تحت نظارت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران جریان نقدی حاصل از عملیات آن در دورة مالی یک سال اخیر مثبت بوده و حداکثر نسبت مجموع بدهی‌ها به دارایی‌های آن 95 درصد باشد.

 

مادۀ (3) انتشار اوراق مرابحه، صرفاً توسط نهاد واسط مجاز می‌باشد.

 

مادۀ (4) بانی و فروشنده نباید دارای شخصیت حقوقی واحد باشند.

 

مادۀ (5) ضامن توسط باني و با تأیید سازمان صرفاً از میان بانک‌ها، مؤسسات مالی و اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بیمه‌های تحت نظارت بیمة مرکزی جمهوری اسلامی ایران، شرکت‌های تأمین سرمایه، شرکت‌های سرمایه‌گذاری، نهادهای عمومی و شرکت‌ها و مؤسسات دولتی انتخاب مي‌شود.

 

تبصرة 1: ضمانت اشخاص حقوقی تحت کنترل بانی برای پرداخت اقساط و ایفای تعهدات بانی قابل قبول نمی‌باشد. این موضوع باید توسط حسابرس بانی تأیید گردد.

 

در صورتی که اوراق مرابحه دارای رتبة اعتباری مورد تأیید سازمان باشد، وجود ضامن الزامی نخواهد بود.

 

مادۀ (6) حسابرس بانی در زمان ارائۀ طرح تأمین مالی تا پایان تصفیة اوراق باید از میان مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان انتخاب شده باشد.

 

مادۀ (7) عامل فروش اوراق مرابحه از بین شرکت‌های کارگزاری عضو بورس اوراق بهادار تهران یا فرابورس ایران توسط باني انتخاب می‌گردد.

 

تبصره: عامل فروش با اخذ مجوزهای لازم می‌تواند به منظور توزیع گستردۀ اوراق از خدمات بانک‌ها، مؤسسات مالی و اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی، بیمه‌های تحت نظارت بیمة مرکزی جمهوی اسلامی ایران و نهادهای مالی استفاده نموده و ترتیبی اتخاذ نماید تا سفارش‌گیری جهت خرید اوراق، از طریق اشخاص مذکور نیز انجام شود.

مادۀ (8) شرکت سپرده‌گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویۀ وجوه،


|
امتیاز مطلب : 197
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40


چگونه یک متن جذاب تجاری بنویسم، تیتر جذاب تجاری
شنبه 20 آذر 1394 ساعت 21:48 | بازدید : 783 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

چگونه یک متن جذاب تجاری بنویسم، تیتر جذاب تجاری


1-طوری بنویسید كه گویی با یکی از دوستانتان صحبت می کنید:

مردم اغلب از کسانی خرید می کنند که دوستشان دارند... به آنها نشان دهید که شما کسی
هستید که از طریق نوشته هایتان با آنها دوستید.

2-برترین امتياز محصولتان را سر زبانها بيندازيد:

تبلیغات گاهی نمی توانند به طور موثر بر روی بیننده یا خواننده تاثیر بگذارند ولی
وقتی عنوانی مناسب برای محصولتان قرار دهید (با توجه به امتيازي که در آن است)
تاثیر خوب آن دو چندان خواهد بود.

3-قبل از شروع به نوشتن تعیین هدف کنید:

هدف اصلی تان از نوشتن عنوان و حتی نامه نگاری در جهت فروش محصولتان چیست؟ آیا از
آنها انتظار دارید با شما تماس بگیرند؟ آیا به آنها می گویید که می توانند تستی
آزاد از محصولتان بکنند؟ با در نظر گرفتن اینکه قبل از شروع به نوشتن ، شما از
مشتریان تان چه چیزی می خواهید، درجهت گیری به سوی هدفتان مطمئن تر پیش خواهید رفت.


4-جملات و پارگرافهای کوتاه بنویسید:

راهی مناسب در نوشتن جملات، کوتاهی و مفیدی شان است. شما باید سعی کنید با جملاتی
کوتاه و مفید مطلب مورد نظرتان را به خواننده انتقال دهید.

5-در پایان نوشته تان جمله ای تاثیر گذار بکار ببرید:

خواه نوشته های تبلیغات اینترنتی را تنظیم کنید، خواه غیر اینترنتی جمله پایانی
مطالب باید جمله ای کلیدی باشد. انتظار شما در پایان خواندن تبلیغاتتان از مشتری
چیست؟
در پایان می توانید اینطور بنویسید: همین حالا با ما تماس بگیرید یا به سایت ما سری
بزنید.


6-مردم دوست دارند در مورد محصولات مورد علاقه شان مطالبی بخوانند. نوشتن داستان
واقعی از مراحل تولید محصول مورد نظرتان، برای خوانندگان، بعنوان برانگیزاننده ای
موثر و معتبر خواهند بود و نيز آنها از خواندن چنين مطالبي لذت خواهند برد.

7-خرید محصولتان را توسط مشتری و در نظر او خوشایند کنید :

مشتری از خرید محصول شما انتظار چه چیزی را دارد؟ آنها واقعا چه چیزهایی می خواهند؟
آیا می توانند دستیابی به انتظاراتشان را در ذهنشان مجسم کنند؟ با کمک به مشتری
هایتان در تجسم سازی اینکه آنها بعد از خرید محصولتان فردی شاد و راضی خواهند بود،
فروش خود را افزایش دهید.

8- با جملات یا سوالاتتان آنها را جذب کنید:

از آنها پرسشهایی کنید که باعث فکر کردن بیشترشان شده و نیز از سوالاتتان خوششان
بیاید. آیا می خواهید درجه شغلی تان را افزایش دهید؟ آیا مایل هستید که بر روی
آینده مالی خود سرمایه گذاری کنید؟ آیا واقعا می توانید از خیر این سوال من بگذرید؟


9-تبلیغات محصولتان را با توجه به دیدگاه و نظر مشتریان بنویسید:

خود را جای مشتریان خود بگذارید و بعد به طراحی مطالب تبلیغات خود بپردازید و به
این ترتیب متوجه شوید که مشتریان با خواندن مطالب شما چه احساسی خواهند داشت.

 


تیتر جذاب تجاری



شما فقط به چند ثانيه براي جلب توجه مشتري نياز داريد ، شناخت علايق آنها موجب
تداوم خواندن آنها به آنچه در روي سايت شما يا کاتالوگ و بروشور شما است مي‌گردد.
عنوان، اولين چيزي است كه مشتري مي‌خواند. چهار نفر از پنج نفر براي آگاهي بيشتر از
محصولات و خدمات شما براساس عنوان شما به خواندن ادامه مي‌دهند.

روي اسم شركت تاكيد جدي نداشته باشيد بسياري از شغل‌هاي جزيي و يا تعداد بسياري از
شغل‌هايي كه جزيي نيستند اسامي خودماني ندارند.
تا زماني كه اسم شما در ميان 10 نوع شناخته شده مانند
craftsman، Waterford،
RollsRoya، Discaverychannel- WD-40يا crayola قرار دارد، بسياري از افراد تصادفاً
اسم شركت شما را به هيچ چيز ديگري ربط نمي‌دهند.
تا زماني كه اسم كارخانه (شركت) شما كار شما را شرح مي‌دهد نمي‌تواند توجه مشتري را
جلب كند، پس آن را به گوشه‌اي انتقال دهيد و فضا را براي عنوان سازنده‌تري آماده
سازيد.
با صرف نظر از خوش‌آمدگويي در بسياري از وب‌سايت‌ها، اولين خطي كه مي‌خوانيد "به
سايت ما خوش آمديد است" ، اين دليلي است براي اينكه شما اين جملات را تبليغات مكتوب
نمي‌بينيد.
خوش‌آمدگويي در مطالب مربوط به بازار و خريد و فروش وقف‌تلف‌كني است ،آنها به
مشتريان احتمالي شما براي درك بيشتر از كار شما كمي كمك مي‌كند.
توضيحات مبهم و جملات نامعلوم مانند «هدف ما اين است كه شما را با استفاده از
اطلاعاتتان و استطاعت مالي براي رسيدن به بالاترين حد عامل بالقوه شما به موفقيت
برسانيم» را حذف كنيد.

سرمقاله‌اي بنويسيد كه توجه مشتريان شما را جلب وب‌سايت شما كند. مانند نگاه كردن
به تبليغات مجلات. آنها اين صفحه را سريع و با دقت نگاه مي‌كنند كه آيا محصولات و
خدمات شما آن چيزي هست كه آنها مي‌خواهند يا نه، چنانچه بتوانيد درون وب‌سايت‌ها يا
بروشورهاي تجاري علاقه آنها را شكار كنيد آنها به خواندن ادامه مي‌دهند.
بهترين راه براي انجام اين كار دادن يك نظريه واضح و روشن درباره مشكلاتي است كه
محصولات و خدمات شما مي‌تواند آنها را حل كند يا سودي كه مقدر مي‌كنيد. ا

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 145
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30


10توصیه برای آفرینش ایده‌های نو
جمعه 20 آذر 1394 ساعت 21:44 | بازدید : 716 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

10توصیه برای آفرینش ایده‌های نو        

10 توصیه برای آفرینش ایده‌های نو
 
           
 

                        آیا بخش، شرکت یا سازمان شما می‌تواند از اندیشه‌ها و ایده‌های نو سود ببرد؟ آیا شما هم از کمبود خلاقیت و ابتکار در اطرافتان رنج می‌برید؟

آیا مشکلاتی وجود دارند که تاکنون نتوانسته‌اید با استفاده از روش‌های کلاسیک حل شان کنید و برای حل آنها به ایده‌های خلاقانه نیاز داشته اید؟ در اینجا ۱۰ توصیه برای افزایش و پرورش ایده‌های نو و خلاقانه‌ای که شما و تیم تان تولید می‌کنید، ذکر شده است.

۱- جلسات هم اندیشی و ایده پردازی ترتیب دهید
یکی از راه‌هایی که شکل گیری و آفرینش ایده‌های نو و بدیع را در هر گروهی تضمین می‌کند جمع کردن اعضای گروه دور هم و نظرخواهی از آنهاست. قبل از برگزاری چنین جلساتی باید موضوعات و پرسش‌هایی را در اختیار مدعوین در جلسه قرار داد تا شرکت‌کنندگان در جلسه با ذهنی آماده حضور پیدا کنند. همیشه به یاد داشته باشید که بعضی‌ها برای ایده پردازی به زمان نیاز دارند. پس این زمان را قبل از برگزاری جلسات هم اندیشی و در قالب اعلام دستور جلسه، به آنها بدهید.

۲-به سراغ رسانه‌ها و منابع اطلاعاتی معتبر بروید
همیشه در جست‌وجوی اطلاعاتی راجع به اندیشمندان و ایده‌پردازان صاحب نام و مشهور در زمینه کاری تان بروید و آثار جدید، نوآورانه و جسورانه آنها را مطالعه کنید چرا که آنها منابع ارزشمند و موثق حاوی اطلاعات مورد نیاز شما هستند. امروزه بسیاری از متفکران و مشاهیر دنیای مدیریت دارای وبلاگ‌های غنی و به روزی هستند که در کنار مجلات و نشریات آنلاین دیگر، ناب‌ترین و بهترین ایده‌های نو و مبتکرانه را در اختیارتان قرار می‌دهند.

۳-از همه بخواهید به شما ایده بدهند
شاید اینکه از دیگران بخواهید به شما ایده بدهند یک توصیه خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد اما تاثیر این کار شگفت‌انگیز خواهد بود. متاسفانه بسیاری از مدیران نه به دنبال ایده‌های نو می‌روند و نه آن را تشویق می‌کنند. پس بهتر است در هر فرصتی از اعضای تیم‌تان بخواهید به شما ایده بدهند چه در دیدارهای رو در رو و چه در جلسات کاری یا حتی از طریق ایمیل. مطمئن باشید که اگر برای اعضای تیم ثابت شود که شما به‌طور جدی به دنبال ایده‌های نو و ناب هستید آنها ایده‌های بسیاری را در اختیارتان قرار خواهند داد.

۴-پرسش‌های درستی را مطرح کنید
بهترین نوع سوال برای آفریدن ایده‌های نو، سوالات تشریحی و چالش برانگیز است. سعی کنید از مطرح کردن سوالاتی که در آنها پیشنهاد خاصی مطرح شده است پرهیز کنید چرا که این نوع سوالات بیشتر یک نوع نظرسنجی هستند تا سوال. مثلا می‌توانید بپرسید: «با توجه به اهدافی که ما برای آینده طراحی کرده‌ایم شما چه ایده‌های عملی و جدیدی برای بهبود سیستم‌ها و فرآیندهای کاری مان دارید؟» با طرح این نوع سوالات خواهید توانست هم پرسش شوندگان را به تفکر وادار سازید و هم از پاسخ‌های متنوع و جالب آنها بهره‌مند شد.

۵-محیطی را به وجود بیاورید که ایده‌آفرینی را تشویق کند
هنگامی که مدیران ایده‌های نو را با آغوش باز می‌پذیرند و به استقبال تفکرات غیرمرسوم و جسورانه می‌روند در واقع برای آفرینش ایده‌های نو بسترسازی می‌کنند حال آنکه اگر برخورد سردی با ایده‌های نو داشته باشند در واقع این پیام را به کارکنان می‌دهند که در این سازمان ایده‌های نو جایگاهی ندارند. بنابراین واکنش‌هایی کنترل شده و حاوی پیام‌های مثبت نسبت به هر ایده جدیدی، حتی اگر احمقانه و غیرعملی هم به نظر برسد، نشان دهید چرا که شاید در آینده همان کسی که امروز یک ایده احمقانه را به شما پیشنهاد کرده است بهترین ایده‌ها را در اختیارتان قرار دهد.

۶- بهترین‌ها را رصد کنید
اگر به دنبال ایده‌های نو در زمینه‌ای خاص هستید سعی کنید به‌طور دائم به سراغ شرکت‌ها و موسساتی بروید که در آن زمینه خاص جزو بهترین‌ها و در رده اول هستند. در این بین هم به رقبا و شرکت‌های همکارتان توجه داشته باشید و هم به شرکت‌هایی در خارج از صنف و صنعت تان. شناخت همه جانبه رقبا و آگاهی از وضعیت صنعت و حوزه کاری تان می‌تواند تصویر واضح‌تری از خود و دیگران در اختیارتان قرار دهد.

۷- به موقعیت کنونی تان از دریچه‌های متفاوت و متنوعی بنگرید
ایده‌های نو معمولا از دریچه‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی تراوش می‌شوند. پس برای اینکه ایده‌های متفاوتی را در مورد موضوعی پیدا کنید بکوشید به قضایا از دریچه متفاوتی نسبت به قبل بنگرید و به اصطلاح «جور دیگر ببینید» و از تک بعدی نگریستن به مسائل خودداری کنید.

۸- از یک نقشه ذهنی استفاده کنید
یک نقشه ذهنی ابزاری است که به افکار و ایده پردازی‌های شما یک نوع سمت و سو و چارچوب می‌دهد و شما را از پراکنده‌گویی و اتلاف انرژی ذهنی دور می‌سازد. در واقع نقشه‌های ذهنی دیاگرام‌های انعطاف پذیر و آزادی هستند که به شما کمک می‌کنند بفهمید ایده‌های مختلف چگونه به هم پیوند می‌خورند و چگونه می‌توان از مجموعه ایده‌های پراکنده یک الگوی خلاقانه آفرید.

۹-به دور از عوامل بر هم زننده آرامش به ایده‌های نو فکر کنید
یکی از واقعیت‌های غیرقابل انکار در مورد شرایط آفرینش ایده‌های نوآورانه و بدیع این است که در صورت وجود عوامل مزاحم و بر هم زننده آرامش از قبیل تماس‌های تلفنی، جلسات کاری متعدد و ارباب رجوع امکان تراوش و شکل‌گیری ایده‌های ناب فراهم نخواهد آمد. پس اگر امکان خلوت کردن با خود در دفتر کارتان وجود ندارد سری به یک کافی شاپ یا کتابخانه عمومی یا پارک نزدیک محل کارتان بزنید و در خلوت خود به ایده‌های نو فکر کنید.

۱۰-کلاس ایده پردازی برگزار کنید
ایده‌های بزرگ غالبا در پی تجربیات جدید به سراغ افراد می‌آیند. پس ترتیبی دهید تا در فواصل زمانی کوتاه، کلاس‌هایی با حضور اساتید و صاحب‌نظران حوزه خلاقیت و نوآوری آن هم در محیط خارج از شرکت یا سازمان، مثلا در طبیعت و فضای باز برگزار شود. چنین کلاس‌ها یا به عبارت روشن تر، اردوهایی می‌تواند مانند کاتالیزوری برای تراوش و برانگیختن ایده‌های جدید در ذهن شرکت‌کنندگان عمل کرده و به دستاوردهای درخشانی منتهی شود. لازم به یادآوری است که در برنامه‌ریزی برای چنین کلاس‌هایی، کمیت کار چندان اهمیتی ندارد بلکه آنچه مهم است کیفیت کار است و خروجی آن.

 


|
امتیاز مطلب : 130
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26


خلاصه کتاب یهودیان و سرمایه داری مدرن
جمعه 20 آذر 1394 ساعت 21:24 | بازدید : 985 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 خلاصه کتاب یهودیان و سرمایه داری مدرن

 

 

راز سرمایه داری مدرن چیست؟ سومبارت می گوید: پیوریتانیسم* جداً همان یهودیت است


نام اصلی کتاب jews and modern capitalاست و  نام انتخابی مترجم «یهودیان و حیات اقتصادی مدرن» است و توسط نشر ساقی در ایران معرفی شده است. نویسنده کتاب ورنر سومبارت دوست ماکس وبر (جامعه شناس مشهور و نویسنده کتاب «اخلاق سرمایه داری و  روح پروتستانتیسم») است. دو دوست آلمانی هر دو درباره راز سرمایه داری تحقیق کرده اند تحقیقی که پروتستانها و پیوریتانها را به عنوان حل معما تحلیل کرد جهانی شد و تحقیقی که پای یهودیان را به میان کشید گمنام ماند. راز سرمایه داری مدرن چیست؟ سومبارت می گوید: پیوریتانیسم جداً همان یهودیت است! (ص 260).
نوع تجارت یهودیان در کار مردم قدیم و سنتی خلل ایجاد می کرد. شکواییه های مسیحیان از شیوه های بازرگانی یهودی و حتی دروغگویی وفریب آنها فراوان است (ص128). زیر قیمت فروختن بدترین و غیر شرافتمندانه ترین کار در تجارت تلقی می شد (ص137). اما اروپا شاهد نرخ شکنی های یهودی ها بود (ص155).
خاطرات گلوکل فن هاملن (ص144به بعد) کتابی مشهور و خواندنی است از یک زن یهودی که ما را به دنیای یهودیان می برد. یهودیان بر خلاف مسیحیان آشکارا به اهمیت پول اعتراف می کردند (ص149-145). در تلمود هم از ثروت به عنوان لطف الهی ستایش شده است (ص226). ضمن اینکه جایگاه یهودیان در مقام مسئول تدارکات و تأمین کنندگان نیاز مالی حکومت ها (ص 57 به بعد) و استعداد توان یهودیان در وام دادن (322) بسیار شناخته شده است.
به نظر من مهم ترین نکته کتاب این است که یهودیان فضای تجارت را انتزاعی کرده اند و پول و اسناد اعتباری و بورس نشانه های مهم انتزاعی شدن تجارتند که توسط یهودیان در دنیای مدرن مطرح شدند. بازار سهام بازار مناسبی برای تثبیت اسناد اعتباری بود که با این بازار معاملات تجاری وِیژگیهای شخصی خود را از دست داد و معیار معامله  ارزش کل و انتزاعی سهام و قیمت روز شد(ص 92). شاید جمله «با پول همه کار می توان کرد» در صورتی درست است که بدانیم پول همه چیز را انتزاعی می کند یعنی آن را از ماهیت اصلی جدا می کند و در نتیجه می تواند با محصول جدید کاری کند که قبلاً امکان پذیر نبود! حالا جنبه  تکنیکی کار خود به جنبه ای فرعی از صنعت بدل شده است (ص 122) و سرمایه گذاران عقل تجاری دارند وآن قدرها مهم نیست که در چه شاخه ای فعالیت می کنند(ص123). در کتاب خاطرات زن یهودی آمده است که: هر یهودی آدم همه فن حریفی است (ص148). یهودیان به مرزبندی ها توجه چندانی نمی کردند و به قواعد رایج عرفی تجارت وقعی نمی گذاشتند (ص149). این یهودیان بودند که اصل جای گزینی کالا را مطرح کردند (ص160). پول وانتزاعی بودن سرمایه با روحیه یهودیان تناسب دارد (ص286). یهودیان کار ذهنی را برکار جسمی ترجیح می دهند (ص271). این یعنی یهودیان از جنبه ی شخصی زندگی درک درستی ندارند وروابط شخصی با پیوندهای غیرشخصی وانتزاعی هدفمند جایگزین کردند (ص275و274). و در واقع یهودیها دنیا را نه با چشم جان که باچشم ذهن مشاهده می کردند (ص276). کسی حق ندارد از طبیعت به صرف لذت، لذت ببرد بلکه در باره آن باید به فکر نشست وعظمت خداوند را در نظر آورد(ص238). به طور خلاصه باید ازهر آنچه که نشانه ی انسان طبیعی ودر نتیجه ناپرهیز کاری است پرهیز کرد (ص239). جالب است که ازدواج نه بر اساس شهوت بلکه باید بر اساس تبعیت از دستورات انجام شود(ص243). سرمایه داری خصلتی دارد که تفاوتهای کیفی را با تکیه بر تفاوتهای کمی صرفاً به نمایش بگذارد (ص285). در جهان سرمایه داری هیچ چیز طبیعی وجود خارجی ندارد ویهودی می تواند به آسانی بر روابط فاقد خصلت انسانی مسلط شود (ص287).

 

اعتقادات یهود دریهود برای مردم با سواد ارزش قائل نیست (ص270). یهود بیش از هر دینی با روشنفکری تناسب دارد و یهودیان بیش از همه مردم مدرن هستند. ثروتمند ترین یهودیان خبره ترین کارشناسان تلمود هم بودند (ص206). هیچ امتی به اندازه ی یهود اهل کتاب نبودند (ص207). یهود با خرد گرایی یا روشنفکری احتمالاً تنها دینی است که اسرار و عرفان را قبول ندارد (ص217). در کتب یهود احترام وسکوت ،مطا لعه،آگاهی از علت وجودی مراسم مذهبی مهم دانسته شده است (ص218).
یهود دین حساب و کتاب است و روابط قاعده مند حقوقی بین خداوند و قوم اسراییل بسیار قابل توجه است: یهود چیزی نیست جز قرارداد وعده و پاداش بین یهودی و خدا و در نتیجه توزین مستمر ضرر ومنفعت ونظام پیچیده حساب وکتاب و لزوم داشتن دفتر اعمال برای هر فرد (ص219). اساساً پرهیزگاری وقانون مندی به هم مرتبط شده اند (234). هیچ واژه ای به اندازه ی tachlis (هدف) به گوش یهودیان آشنا نیست (ص278). یهود پر است از دستور و قانون. برای هر کار ضروری فرمانی وجود دارد(ص237).
البته در نزد یهودیان تعصب وقانونمندی به گونه ای 
سرمایه داری آنها بسیار مؤثر است. یهود دینی دنیایی است به این معنی که تعصب به جهان دیگر همواره در تضاد با یهودیت بوده است (ص235). هیچ قومی به اندازه ی

 


|
امتیاز مطلب : 125
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26


سونامی خانه‌نشینی۴۰میلیونی ایرانی
چهار شنبه 4 آذر 1394 ساعت 22:28 | بازدید : 616 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 سونامی خانه‌نشینی۴۰میلیونی ایرانی

یکساله ۶۷۶ هزارنفر به لشکر غیرفعالان اقتصادی کشور افزوده شد و حالا ۴۰.۱ میلیون نفر از جمعیتی که در سن کار قرار دارند خانه‎نشین شده‌اند؛با این وجود ۴.۷ میلیون نفر با اینکه کار نمی‌کنند اما درآمد دارند.

سونامی خانه‌نشینی۴۰میلیونی ایرانی

 

   بررسی جدیدترین آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران درباره وضعیت غیرفعالی میلیونی جمعیت کشور نشان می دهد که در فاصله سال ۹۲ تا ۹۳ بر تعداد غیرفعالان اقتصادی کشور (افرادی که در سن کار قرار دارند اما کار نمی کنند)، ۶۷۶ هزار و ۸۸۸ نفر افزوده شده است. به عبارتی، روند غیرفعالی در میان خانوارهای ایرانی نه تنها در سال گذشته متوقف  نشده و یا کاهش نیافته، بلکه بر تعداد افراد خانه نشین نیز افزوده شده است.

دقیقا مشخص نیست چرا میلیون ها نفر از جمعیت در سن کار ایران (بین ۱۰ تا ۶۵ سال طبق استانداردهای آماری) تصمیم گرفته اند به جای تلاش برای انجام فعالیت اقتصادی و کسب و کار در کنج خانه بنشینند. این مسئله وقتی اهمیت بیشتری می یابد که بدانیم ۱۱ میلیون و ۹۹۳ هزار و ۲۱ نفر از این لشکر بیکاران مرد هستند.

همچنین از کل جمعیت غیرفعالان کشور که ۴۰ میلیون و ۱۹۸ هزار و ۲۲۲ نفر هستند، ۲۸ میلیون و ۲۰۵ هزار و ۱۹۸ نفر زن هستند. شاید بتوان بخشی از غیرفعالی زنان را پذیرفت، اما اینکه بیش از ۲۸ میلیون زن ایرانی با وجود اینکه صدها هزار نفر از آنان دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، خانه نشین می شوند جای تامل و سوال دارد.

فقط ۲۱ میلیون نفر کار می‌کنند

به بیان ساده تر باید گفت از مجموع ۶۴ میلیون و ۱۶ هزار و ۶۹۰ نفر جمعیت در سن کار ایران در سال ۹۳، تنها ۲۱ میلیون و ۳۰۴ هزار و ۳۰۳ نفر شاغل و ۲ میلیون و ۵۱۴ هزار و ۱۶۵ نفر نیز در جستجوی کار هستند و مابقی جمعیت همانگونه که عنوان شد بالغ بر ۴۰ میلیون و ۱۰۰ هزارنفر بدون انجام هرگونه فعالیت اقتصادی در منازل به سر می برند و هیچ نقشی در جریان اقتصادی کشور ندارند.

اینکه آیا واقعا ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشور باید خانه نشینی کنند و از طریق اشتغال ۲۱ میلیون نفر دیگر روزگار بگذرانند، سوالی است که باید کارشناسان درباره آن سخن بگویند. با این وجود، برخی مقامات دولتی می گویند وضعیت فعالیت اقتصادی در بازار کار ایران نامناسب بوده و باید تا سال ۱۴۰۰ دست کم تعداد شاغلان کشور به ۳۵ میلیون نفر برسد.

یک مسئله با اهمیت درباره غیرفعالی جمعیت کشور این است که بدانیم تعداد غیرفعالان اقتصادی کشور که باید آنها را نه بیکار و نه شاغل دانست در سال ۹۲ تعداد ۳۹ میلیون و ۵۲۱ هزار و ۳۳۴ نفر بوده که با افزایش ۶۷۶ هزار و ۸۸۸ نفری به ۴۰ میلیون و ۱۹۸ هزار و ۲۲۲ نفر در سال ۹۳ رسیده است.

با این وجود، تعداد شاغلان و جویندگان کار کشور در فاصله سال های ۹۲ و ۹۳ تغییر چندانی نداشته و از ۲۳ میلیون و ۸۳۴ هزار و ۵۵۱ نفر به ۲۳ میلیون و ۸۱۸ هزار و ۴۶۸ نفر کاهش یافته است. مرکز آمار ایران می گوید ۱۱ دلیل مهم را می توان برشمرد که در غیرفعال شدن ۴۰ میلیون و ۱۰۰ هزارنفر تاثیرگذار است.

یکی از این دلایل این است که شاید بخشی از غیرفعالان بخواهند منتظر شروع برای کار جدید و آغاز به کار در آینده باشند و از اینرو در حال حاضر جزو جمعیت غیرفعال باشند. همچنین شاید برخی در انتظار بازگشت به شغل قبلی خود باشند و یا در انتظار پاسخ کارفرما یا در انتظار اعلام نتایج آزمون استخدامی باشند.

آیا از یافتن شغل دلسرد شده‌اید؟

از سویی برخی شاید در انتظار به ثمر رسیدن اقدامات انجام شده یا پیدا کردن کار باشند و یا اینکه برخی نیز از پیدا کردن کار دلسرد شده باشند و با ناامیدی ایجاد شده از جستجوی کار منصرف شده باشند. برخی نیز ممکن است در انتظار فصل کاری باشند و برخی هم آگاهی کافی از روش های جستجوی کار نداشته باشند.

بیماری، ناتوانی جسمی موقت، بارداری، اشتغال به تحصیل یا آموزش، مسئولیت های شخصی یا خانوادگی و بی نیاز بودن از انجام کار هم در این بخش تاثیر گذار است. تنها در مورد احساس بی نیازی از کار باید گفت آمارها نشان می دهد در سال ۹۳ تعداد ۴ میلیون و ۷۴۸ هزار و ۲۶۹ نفر بدون اینکه شغلی داشته باشند و کاری انجام دهند، درآمد داشته اند!

بیشترین تعداد افراد دارای درآمد غیرشاغل مربوط به استان های آذربایجان شرقی با ۲۰۹ هزار و ۴۲۷ نفر، اصفهان با ۳۱۷ هزار و ۷۶۰ نفر، البرز ۲۱۰ هزار و ۶۹۵ نفر، تهران ۹۶۸ هزار و ۴۲۰ نفر، خراسان رضوی ۳۹۸ هزار و ۲۹۹ نفر، خوزستان ۲۳۹ هزار و ۵۶۲ نفر، فارس با ۲۸۹ هزار و ۷۷۴ نفر و کرمان با ۲۵۲ هزار و ۶۹۸ نفر است.

در شهرها دلسرد شدن از یافتن کار در حال حاضر برای ۵۲۲ هزار نفر پیش آمده و یک میلیون و ۹۱۶ هزار نفر از ۴۰ میلیون غیرفعال هم به دلیل بیماری، ناتوانی جسمی و بارداری نمی توانند فعالیت اقتصادی انجام دهند. از سویی ۲۰ میلیون و ۱۶۴ هزار نفر نیز به دلیل مسئولیت های شخصی و یا خانوادگی کار نمی کنند و ۳ میلیون و ۷۸ هزارنفر هم عنوان کرده اند نیازی به کار ندارند. ۲ میلیون و ۴۵ هزار شهرنشین دلیل غیرفعالی خود را عنوان نکرده اند.

همچنین در بخش روستایی کشور نیز مهم ترین دلایل غیرفعالی جمعیت به بیماری، ناتوانی جسمی موقت و بارداری برای ۶۵۹ هزارنفر با می گردد. ۲ میلیون و ۹۰۳ هزارنفر از جمعیت روستاها اشتغال به تحصیل یا آموزش دارند و ۵ میلیون و ۵۶۹ هزارنفر نیز مسئولیت های شخصی یا خانوادگی دارند. ۳۶۸ هزار روستایی هم می گویند از انجام دادن کار بی نیاز هستند و ۶۰۳ هزارنفر نیز دلیل خود را اعلام نکردند.

 

 

موضوعات مرتبط: سیاسی و اقتصادی , ,

|
امتیاز مطلب : 113
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23


پول‌هایی که با گونی به دوبی رفت
چهار شنبه 4 آذر 1394 ساعت 20:24 | بازدید : 828 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 پول‌هایی که با گونی به دوبی رفت

 

شرق: سیزدهمین جلسه دادگاه فساد نفتی در شعبه ١٥ دادگاه انقلاب برگزار شد. در این جلسه متهم نفتی درباره بردن پول با گونی برای بانک ملی و صادرات به کشور امارات سخن گفت. 
به گزارش «مهر» بابک زنجانی در دفاعیات خود در دادگاه به سؤال قاضی درباره سیستم I١ to I١ پاسخ داد و در ادامه گفت: «مِلک ایران‌زمین را به نفت، هشت ‌هزار ‌میلیارد تومان فروختم. بعد می‌گویند شرکت SCT دوبی اصلا وجود خارجی نداشته؛ درحالی‌که در فهرست تحریم قرار دارد. درباره I١ to I١ هم باید بگویم از این طریق ۸۴‌ میلیارد یورو جابه‌جا کردم که دو ‌میلیارد آن برای ایران بود که از این مبلغ ۵۰۰‌ میلیون یورو برای بانک ملت و ۱۰۰‌ میلیون یورو برای بانک مسکن و ۴۰۰‌ میلیون هم برای بانک تجارت بود». در ادامه بابک زنجانی از بردن پول برای بانک صادرات و ملت به دوبی با گونی خبر داد! این پاسخ در حالی از سوی زنجانی عنوان شد که قاضی به متهم گفت شرکت SCT مجوز نداشته و زنجانی گفت: «کسی نمی‌تواند به من بگوید برای این کار از بانک مرکزی مجوز بگیر. نیازی به مجوز نداشتم». متهم پرونده نفتی توضیح داد: «بانک‌ها برای اینکه بتوانند از طریق این سیستم حواله صادر کنند، باید اعتبار خریداری می‌کردند و پس از آن دستور پرداخت صادر می‌کردند تا بتوانیم پرداخت‌ها را انجام دهیم؛ زیرا پول‌های خودشان به خاطر تحریم قابل انتقال به خارج از کشور نبود». زنجانی ادامه داد: «قرار شد در مقابل فروش کارت‌ها به بانک‌ها، دستور پرداخت را در سیستم I١ to I١ بگذارند و این سیستم از طریق بانک مالزی اقدام به انجام دستور پرداخت کند. سه‌هزارو ٤٠٠ یا سه‌هزارو ٥٠٠ حواله از طریق سیستم آیبان برای بانک‌ها انجام شد و هیچ‌کس بابت این سیستم شکایتی نکرد و در این خصوص نه بدهی و نه طلبی داریم». او افزود: «بانک پول‌ها را به شرکت SCT می‌داد و دستور پرداخت را طبق کارت‌هایی که دریافت کرده بودند، صادر می‌کرد و همه از این سیستم راضی بودند».
یوروی غیرقابل انتقال می‌گرفتم و خارج از کشور تحویل می‌دادم
زنجانی در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی که آیا شما به شرکت I١ بین‌المللی وصل بودید یا خیر گفت: «سیستم I١ یکی از آپشن‌های سیستم سوییفت است، اما سیستم I١ که ما درباره آن صحبت می‌کنیم، متفاوت با I١ سوییفت است؛ زیرا I١ to I١ مجموعه الکترونیکی بانک مالزی بود». متهم پرونده نفتی در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی که پس شما به سیستم I١ بین‌المللی وصل نبودید، گفت: «چرا وصل بودیم اگر وصل نبودیم، نمی‌توانستیم حواله‌ها را ارسال کنیم». زنجانی همچنین در پاسخ به این سؤال که چه تعداد کارت بین بانک‌ها توزیع کردید، گفت: «نزدیک به دو‌ میلیارد کارت توزیع کردیم و پول‌هایی که به ما می‌دادند، پول‌های غیرقابل انتقال بود که این پول‌ها را در ایران مصرف می‌کردم و در عوض از طریق بانک مالزی برای مشتریانشان حواله ارزی می‌فرستادم». زنجانی در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی که شما در اصل کار صرافی را انجام می‌دادید، گفت: «نه این‌طور نیست و این کار صرافی محسوب نمی‌شود، بلکه از سوی بانک‌ها به حساب شرکت SCT پول واریز می‌شد و من در خارج از کشور پرداخت‌ها را انجام می‌دادم». او در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی که آیا شما مجوز بانک مرکزی را داشتید یا خیر گفت: «نیازی به مجوز نیست؛ زیرا مثل این می‌ماند که شما عابربانک یکی از بانک‌های داخلی را داشته باشید و بخواهید در خارج از کشور استفاده کنید و آنها از شما مجوز بانک مرکزی بخواهند». قاضی صلواتی در پاسخ به این اظهارات بابک زنجانی گفت: «مجوز بانک مرکزی نیاز است و کارشناسان بانک مرکزی در این خصوص توضیحات لازم را می‌دهند». زنجانی در پاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه آیا شما در خارج از کشور ارز تحویل می‌دادید، گفت: «من در ایران یورو غیرقابل انتقال می‌گرفتم و در خارج از کشور به مشتریان بانک‌ها یورو تحویل می‌دادم».
٢‌ میلیارد یورو برای بانک‌های ایرانی جابه‌جا کردم
قاضی صلواتی خطاب به زنجانی گفت:

موضوعات مرتبط: سیاسی و اقتصادی , ,

|
امتیاز مطلب : 106
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22


آیا وام خوردرو 25 میلیونی را بگیریم یا نه ؟
سه شنبه 19 آبان 1394 ساعت 1:30 | بازدید : 773 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

  آیا وام خوردرو 25 میلیونی را بگیریم یا نه ؟ 

 

آن طور که پیش از این اعلام شده بود، قرار بود وام 25 میلیون تومانی خرید خودرو طی 7 سال بازپرداخت شود، اما تازه‌ترین اخبار حاکی از این است که دره بازپرداخت این وام به 4 سال کاهش یافته است.

از سوی دیگر منتقدان این وام معتقدند دلیل مردم برای پیوستن به کمپین نخریدن خودروی صفر نداشتن نقدینگی نبود، بلکه این اعتراضی به پایین بودن کیفیت خودروها بود. از این رو، همین افراد کمپین تازه‌ای برای نه گفتن به دریافت وام 25 میلیون تومانی راه‌انداخته‌اند.

مقایسه وام 25 میلیونی با خرید بیمه عمر و سپرده‌گذاری در بانک

یکی از توجیه‌های اعضای کمپین جدید این است کهه بهتر است مردم 25 میلیون تومان خود را در خرید بیمه عمر هزینه کنند. در توضیح این مطلب آمده است: در صورتی که پول اقساط وام ۲۵ میلیون تومانی خودرو را در یکی از شرکت‌های بیمه‌ای سرمایه‌گذاری کنیم در پایان ۷ سال چه مبلغی خواهیم داشت؟

شما خودرویی می‌خرید. ۷ میلیون تومان آن را نقد و ۲۵ میلیون تومان آن را طی اقساط ۷ ساله ماهانه حدود 496 هزار تومان می‌پردازید. در پایان سال هفتم شما یک خودروی ۷ ساله با ۲۱۰ هزار کیلومتر کارکرد دارید که بابت آن ۴۹ میلیون پول پرداخت کرده‌اید، اما ارزش زمانی خودرو چیزی حدود ۱۸ میلیون تومان است.

در گزینه دوم اگر ۴۹۶ هزار تومان در هر ماه در یک شرکت بیمه عمر سرمایه گذاری کنید و ۷ میلیون تومان در یکی از بانک‌ها سپرده گذاری کنید، در پایان سال هفتم شما از شرکت بیمه با سود تضمینی ۲۵ حدود ١٠۶ میلیون تومان و از بانکی که در آن سپرده گذاری کردید حدود ٣١ میلیون تومان دریافت خواهید کرد. پس عاقلانه فکر کنید!

مقایسه قیمت پراید با وام 25 میلیون تومانی

اعضای کمپین این بار هم مانند قبل از تصاویر برای نشان دادن هر چه بهتر هدف خود استفاده کرده‌اند.

در یکی از تصاویر منتشرشده یک پراید دیده می‌شود که بر روی آن خط قرمز کشیده شده است. در زیر این تصویر نوشته شده است: «احمق کسی است که ماشین 3 میلیونی را با وام 25 میلیونی بخرد و 47 میلیون پس بدهد.»

 امروز قرار است خودروسازان فهرست خودروهای مشمول طرح خرید اقساطی را به همراه شرایط فروش آن منتشر کنند.

|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21


معاش خانوارهای ایرانی در سال گذشته
پنج شنبه 14 آبان 1394 ساعت 10:58 | بازدید : 845 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

معاش خانوارهای ایرانی در سال گذشته  

 

یافته‌های مرکز آمار از میزان درآمد و هزینه سالانه خانوار‌ها در سال گذشته نشان می‌دهد که متوسط درآمد یک خانوار شهری در سال گذشته حدود 24 میلیون تومان و هزینه متوسط آن حدود 23 میلیون و 486 هزار تومان بوده است که به‌طور متوسط هر خانوار شهری در سال گذشته توانستند نزدیک 645 هزار تومان( ماهانه 53 هزار تومان) پس‌انداز کنند.

 مرکز آمار ایران با انتشار گزارشی درباره‌ متوسط هزینه و درآمدهای خانوارهای شهری و روستایی در سال گذشته آماری را درباره‌ وضعیت دخل و خرج خانوارها اعلام کرد.

در این گزارش آورده شده است که متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری به چیزی نزدیک به 23 میلیون و 486 هزار تومان می‌رسد که این رقم نسبت به سال گذشته افزایشی 14 درصدی داشته است به‌ این ترتیب متوسط هزینه ماهانه هر خانوار شهری یک میلیون و 957 هزار تومان است.

بر اساس همین گزارش اعلام شده است که متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانواده شهری 24 میلیون و 131 هزار تومان بوده که این میزان نسبت به سال پیش از آن افزایشی 18 درصدی داشته است، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت متوسط درآمد ماهانه هر خانوار شهری چیزی نزدیک به دو میلیون تومان است.

این یافته‌ها نشان می‌دهد که هر خانوار شهری به‌طور متوسط در سال گذشته می‌توانسته در نهایت 645 هزار تومان را به عنوان پس‌انداز ذخیره کند.

همچنین این گزارش نشان می‌دهد که از کل هزینه سالانه خانوارهای شهری پنج میلیون و 800 هزار تومان آن با سهم 24.7 درصدی مربوط به هزینه خوراکی و دخانی و 17 میلیون و 673 هزار تومان آن با سهم 75.3 درصدی مربوط به هزینه‌های غیرخوراکی بوده است.

در بین هزینه‌های خوراکی و دخانی بیشترین سهم با 21.6 درصد مربوط به هزینه گوشت و در بین هزینه‌های غیرخوراکی بیشترین سهم را 44.4 درصد مربوط به مسکن بوده است.

در حالی که رشد متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری چهار درصد بیشتر از رشد هزینه کل سالانه آنها است، این یافته‌ها نشان می‌دهد که منبع تامین درآمد‌ خانوار‌های شهری بیشتر از محل درآمد‌های متفرقه‌ای تامین می‌شود که سهم آن به 51 درصد می‌رسد.

مشاغل مزد و حقوق‌بگیری سهمی 32 درصدی و مشاغل آزاد و کشاورزی و غیرکشاورزی نیز سهمی حدود 16 درصدی در تامین درآمد خانوارهای شهری دارد.

پس‌انداز روستاییان کمتر از 500 هزار تومان

بر اساس یافته‌های مرکز آمار خانواده‌های روستایی نیز در مساله‌ی پس‌انداز سالانه وضعیت بهتری نسبت به خانواده‌های شهری ندارند، چرا که اعداد و ارقام مربوط به هزینه و درآمد سالانه خانوارهای روستایی نشان می‌دهد که یک خانواده به‌طور متوسط سال گذشته توانسته در نهایت حدود 50 هزار تومان از درآمد خود را پس‌انداز کند.

این یافته‌ها نشان می‌دهد که متوسط هزینه خالص سالانه یک خانوار روستایی در سال گذشته 13 میلیون و 850 هزار تومان بوده است که این رقم نسبت به سال پیش از آن 6.9 درصد رشد داشته است به این معنا که هر خانوار روستایی به‌طور متوسط حدود یک میلیون و 154 هزار تومان هزینه داشته است.

این در حالی است که متوسط درآمد سالانه اظهار‌ شده سالانه یک خانوار روستایی 13 میلیون و 905 هزار تومان بوده است که نسبت به سال قبل رشدی 14.8 درصدی دارد. به این ترتیب هر خانوار روستایی به‌طور متوسط در سال گذشته ماهیانه درآمدی نزدیک به یک میلیون و 158 هزار تومان داشته است.

براین اساس از کل هزینه سالانه خانوار روستایی پنج میلیون و 700 هزار تومان با سهم 41.2 درصدی مربوط به هزینه خوراکی و دخانی و هشت میلیون و 150 هزار تومان آن با سهم 58.8 درصدی مربوط به هزینه‌های غیرخوراکی بوده است.

در بین هزینه دخانی و خوراکی بیشترین سهم با 25.1 درصد مربوط به هزینه آرد، رشته، غلات، نان و فرآورده‌های آن و در بین هزینه‌های غیرخوراکی بیشترین سهم با 29 درصد مربوط به مسکن بوده است.

بزرگ‌ترین منبع درآمد روستاییان در سال گذشته محل درآمدهای متفرقه خانوار بود. سهم مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی در تامین درآمد آنها 30.7 درصد و سهم مشاغل مزد و حقوق بگیری 29.6 درصد بوده است.

 

موضوعات مرتبط: سیاسی و اقتصادی , ,

|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21


سقـوط آزاد سهم خودروسازان از بازارهای جهانی
پنج شنبه 14 آبان 1394 ساعت 10:56 | بازدید : 748 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 سقـوط آزاد سهم خودروسازان از بازارهای جهانی

سقـوط آزاد سهم خودروسازان از بازارهای جهانی
 
 سهم صنعت خودروسازی ایران از بازارهای بین‌المللی رو به کاهش است. در حالی که دولت برای مقابله با بحران اقتصادی و غلبه بر رکود، تحریک تقاضا را در دستور کار قرار داده است، ایران با از دست دادن بازارهای بین‌المللی نیز دست و پنجه نرم می‌کند.        

بررسی‌ها نشان می‌دهد میزان صادرات خودرو از ایران در سال گذشته نسبت به چهار سال قبل از آن به یک سوم رسیده است. ایران در سال ١٣٨٩ بیش از ٦٩ هزار دستگاه خودرو صادر کرد اما این رقم در پایان سال گذشته ٢٧ هزار دستگاه گزارش شد.

حجم صادرات خودرو در سال جاری نیز کاهشی قابل‌توجه را تجربه کرده است. پیش‌بینی می‌شود کاهش سهم بازار خودروسازان در سال جاری شدت بیشتری را نسبت به سال گذشته تجربه کند. آمارهای ارایه شده از سوی گمرک نشان می‌دهد در پنج ماه اول امسال تنها ٢٢٠٦ دستگاه خودرو از ایران صادر شده است.

بر این اساس صنعت خودروسازی ایران هر چند با حمایت‌های بی‌دریغی از سوی دولت همراه است و سیاست‌هایی برای غلبه بر وضعیت فعلی در دستور کار قرار می‌گیرد اما نتوانسته است در سال‌های طولانی ورود به بازارهای جهانی سهم چندانی را از آن خود کند. تشدید تحریم‌ها در ابتدای دهه نود سبب شد اقتصادی ایران با مشکلات فراوانی روبه‌رو شود.

شوک ارزی که وزرای دولت سابق از آن به عنوان در رفتن لنگر ارز یاد می‌کنند، سبب شد قیمت خودرو تا سه برابر در بازارهای داخلی افزایش یابد. افکار عمومی انتظار داشت پس از توافق هسته‌ای تغییراتی در این صنعت ایجاد شود اما این اتفاق رخ نداد. به گزارش خبرآنلاین برآوردها نشان می‌دهد همزمان با کاهش حجم فروش خودرو در بازارهای داخلی و دپوی خودروها در انبارهای خودروسازان، سهم خودروسازان از بازارهای خارجی نیز کاهش یافته است. دولت با اعلام پرداخت تسهیلات ٢٥ میلیون تومانی درصدد بهبود وضعیت بازار خودروست.

پیش از این سوریه یکی از مهم‌ترین بازارهای هدف ایران برای صادرات خودرو بود که تحولات داخلی این کشور و درگیری‌های نظامی در آن سبب شد امکان صادرات خودرو به این کشور از میان برود. عراق در حال حاضر مهم‌ترین بازار خودروهای صادراتی ایران است. هر چند ایران به کشورهایی مانند آلمان و چین نیز خودرو صادر کرده است اما تعداد خودروهای صادراتی به این کشورها در حدی نیست که از این اقدام بتوان تحت عنوان بازاریابی برای توسعه سهم خودروسازان از بازارهای جهانی یاد کرد.

 
 

 


|
امتیاز مطلب : 102
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21


چه‌وقت باید شغل‌تان را ترک کنید؟
پنج شنبه 14 آبان 1394 ساعت 10:53 | بازدید : 704 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

چه‌وقت باید شغل‌تان را ترک کنید؟

شاید ترک شغل، به‌ویژه شغلی که فکر می‌کردید برای شما و حرفه‌تان خیلی مناسب است، تصمیم دشواری باشد.ماندن یقینا مزایایی دارد، اگر این‌طور نبود اصلا آن‌جا نبودیم. اما روشن است چیزی، شاید خیلی چیزها، ما را آزار می‌دهد، اگر این‌طور نبود این کشمکش درونی را نداشتیم.پس چه‌طور بفهمیم چه‌وقت باید بمانیم یا برویم؟ خیلی آسان‌تر است که تصمیم به ماندن بگیریم و آرزو کنیم اوضاع بهتر شود، اما در بعضی موارد شاید بهتر باشد همین حالا آن‌جا را ترک کنید.


 اگر در اوضاعی که در ادامه توصیف شده‌است قرار دارید، باید درباره‌ی یافتن شغلی جدید یا رفتن به سازمانی جدید فکرکنید.

۱. کار شما را بیمار می‌کند

این شامل سلامتی جسمی، روانی، و هیجانی‌تان می‌شود. اگر شغل‌تان شما را از نظر جسمی به حدی بیمار کرده‌است که از سردردهای مداوم، علائم استرس شدید، یا شب‌بیداری رنج می‌برید، باید به‌طور جدی درمورد ترک کار فکر کنید.

وقتی بدن‌تان به چیزهایی مثل بادام‌زمینی یا توت‌فرنگی حساسیت دارد علامت می‌دهد و شما این علامت‌ها را دریافت می‌کنید. چرا درمورد کارتان نیز از بدن‌تان علامت‌ها را دریافت نمی‌کنید؟

نباید فشار ناشی از شغل نامناسب را که به سلامت روانی یا عاطفی‌تان وارد می‌شود دست کم بگیرید. گاهی این فشار نمود جسمی پیدا می‌کند، اما اغلب اوقات به‌صورت اضطراب، افسردگی، یا فرسودگی ناشی از کار بروز می‌کند.

اگر هریک از این نشانه‌ها را تجربه کنید، دوره‌ی آن هر‌قدر طولانی یا کوتاه باشد، باید در نخستین فرصت به پزشک‌تان مراجعه کنید. شاید او توصیه کند مدتی مرخصی بگیرید یا از آن شغل استعفا بدهید. به توصیه‌ی او گوش کنید.

۲. خسته شده‌اید

بعضی شغل‌ها خسته‌کننده، یکنواخت، کسالت‌آور و اتلاف وقت هستند. اگر چنین شغلی دارید، همین حالا آن را ترک کنید. چون اوضاع هیچ‌وقت بهتر نخواهدشد، و درواقع تقریبا همیشه بدتر خواهدشد. شما بهتر از آن شغل هستید، شما و رییس‌تان این را می‌دانید.

به او بگویید که می‌خواهید بروید. همیشه، در هر روزی از هفته، می‌توانید شغلی پیدا کنید که حداقل به همان اندازه خوب باشد، و اگر نتوانید باید تکانی به خودتان بدهید یا دوباره به مدرسه برشد. اما به هر حال آن شغل مختوم به مرگ را رها کنید. حتما دلیلی دارد که آن را این‌طور نامیده‌اند.

اگر فقط گاهی برای‌تان خسته‌کننده است، شاید بتوانید با کمی تغییر، به زندگی کاری‌تان کمی چاشتی اضافه کنید. با سرپرست‌تان صحبت کنید و به او بگویید چالش و رقابت بیش‌تری را در کارتان می‌خواهید و آماده‌اید کارهای بیش‌تری بکنید.

این حرف‌ها برای گوش هر مدیری مانند موسیقی هستند، و شما به بالای فهرست موسیقی‌های مورد علاقه‌اش نزدیک خواهیدشد. او به شما بیش‌از نیازتان چالش و رقابت خواهدداد. اگر بازهم کار برای‌تان یکنواخت باشد، دیگر باید به دنبال شغل دیگری باشید.

۳. توان بالقوه‌تان شکوفا نشده‌است

آیا شغل فعلی‌تان هم‌چنان شما را به چالش می‌کشد؟ آیا می‌توانید چیزهای بیش‌تری را یاد بگیرید یا تجربه کنید؟ آیا معتقد هستید از همه‌ی توان بالقوه‌تان استفاده می‌کنید؟

آیا احساس می‌کنید مرتبا از همه‌ی استعدادهای‌تان استفاده می‌شود، و از همه مهم‌تر آیا فضا و فرصتی برای رشد وجود دارد؟ اگر نتوانید به همه‌ی این سوال‌ها پاسخ مثبت بدهید، قطعا رها کردن شغل یک انتخاب خوب است.

شاید این شغل آغاز خوبی داشته‌است، اما دیگر در حد و اندازه‌ی شما نیست. هر زمان احساس کنید نمی‌توانید چیز جدیدی یاد بگیرید، این تقریبا همیشه نشانه‌ی آن است که باید دنبال شغل جدید بشد. شاید آن شغل جای دیگری در شرکت فعلی باشد- ببینید چه کارهایی موجود است یا به زودی موجود می‌شود.

اما درباره‌اش فکر کنید: آیا می‌توانید خودتان را در ۲ تا ۵ سال آینده خودتان را شاد، راضی، و موفق تصور کنید؟ اگر نه، باید بروید و قابلیت‌های بالقوه‌تان را پرورش بدهید.

۴. تعداد دشمنان‌تان از دوستان‌تان بیش‌تر است

این ربطی به آن ندارد که آدم‌ها شما را بپسندند(لایک کنند) یا نه. پسندها(لایک‌ها) برای فیس‌بوک است. شما مجبور نیستید هرکس را در کار دوست داشته‌باشید و آنها واقعا مجبور نیستند به شما اهمیت بدهند. شما فقط باید حرفه‌ای برخورد کنید و سعی کنید کنار بیایید.

با این حال، اگر سوژه‌ی شایعات زننده شوید، یا اگر دریابید در بیش‌تر تعاملات اجتماعی شرکت، فقط از دور نظاره‌گر هستید، این شاید علامتی باشد که این محل کار برای شما مناسب نیست.

ما، بدون هیچ سنجشی از میزان لذت، یا حداقل رضایت از تلاش‌مان، زمان زیادی را به کار کردن سپری می‌کنیم. داشتن چند دوست در محل کار می‌تواند تاثیر شگرفی بر میزان لذت داشته‌باشد، مگر این‌که یک انزواطلب تمام عیار باشید و بخواهید همه‌ی وقت‌تان را در تنهایی سپری کنید.

همه‌ی ما در محل کار برای اوقات خوشی و به‌ویژه برای وقت‌هایی که مشکلی پیش می‌آید، حداقل به یک محرم اسرار خوب نیاز داریم. ما موجودات اجتماعی هستیم و به تعامل نیاز داریم. اگر این تعامل را از کارتان دریافت نمی‌کنید شاید آن کار برای‌تان مناسب نیست.

شما چه‌طور؟ آیا تا به حال شغلی را ترک کرده‌اید چه نشانه‌هایی به شما گفته‌است وقت رفتن است؟

موضوعات مرتبط: متفرقه , ,

|
امتیاز مطلب : 95
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19


چه کسانی به اشتباه به حسن روحانی خبر “خروج از رکود” دادند؟
پنج شنبه 14 آبان 1394 ساعت 10:51 | بازدید : 825 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

چه کسانی به اشتباه به حسن روحانی خبر “خروج از رکود” دادند؟

 

چه کسی به عنوان نخستین فرد به رئیس جمهور گفت اقتصاد از خروج از رکود خارج شده؟ چگونه ممکن است اقتصادی که در سال ۹۲ در رکود مطلق است، ۹۳ از رکود خارج شود و در سال ۹۴ دوباره به رکود مطلق بازگردد؟

 

چه کسانی گرای اقتصادی غلط در مورد "خروج از رکود" به حسن روحانی دادند؟!+ جدول

مردم در ۸۰۰ روز گذشته دو نوع دیدگاه را از دولتمردان یازدهم در خصوص مسائل اقتصادی شنیده اند. در سال نخست فعالیت دولت به خصوص در سال ۹۳ دولتمردان یازدهم معتقد بودند که اقتصاد ایران از رکود خارج شده و به رشد و شکوفایی رسیده است. حتی رئیس جمهور شهریور ماه سال گذشته رسما اعلام کرد که اقتصاد ایران از رکود خارج شده است….

اما با آغاز سال ۹۴ همه چیز به یکدفعه متفاوت شد! دولتمردان به یکباره پذیرفتند که اقتصاد ایران در شرایط رکودی قرار دارد! حتی سه روز پیش مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور هم درباره وجود رکود در اقتصاد ایران لب به سخن گشود و اعلام کرد که خروج اقتصاد ایران از رکود تا قبل از سال ۹۷ خوش بینانه است.

اما این دو نگاه متفاوت در میان دولتمردان تدبیر و امید درباره خروج از رکود این سوال را در ذهن مردم و فعالان اقتصادی مطرح می کند که این تناقص گویی در ادبیات دولتمردان تدبیر و امید از کجا آب می خورد؟ آیا میشود اقتصاد ایران در سال ۹۲ در رکود مطلق باشد، اما سال ۹۳ از رکود خارج شود و ماههای ابتدایی سال ۹۴ به یکدفعه باز هم به رکود عمیق فرو برود؟!

چه کسی اولین بار خروج اقتصاد ایران از رکود را مطرح کرد؟

اولین پیام در مورد خروج اقتصاد ایران از رکود از نهاد ریاست جمهوری در خیابان پاستور تهران و از اتاق محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور خارج شد. نهاوندیان که از پر نفوذترین افراد اقتصادی اطراف حسن روحانی به شمار می رود، در گفتگو با یک نشریه حامی دولت رسما اعلام کرد که در سال ۹۳ رشد اقتصادی منفی نخواهیم داشت و از رکود نجات پیدا می کنیم. پیش بینی رئیس دفتر رئیس جمهور در مورد مثبت شدن رشد اقتصادی کشور چند ماه بعد، درست از آب در آمد. اما با وجود رشد ۳ درصدی اقتصاد ایران در سال ۹۳، خروج از رکود اتفاق نیفتاد و بانک جهانی از منفی شدن و یا صفر شدن رشد اقتصاد ایران در سال ۹۴ خبر داد.

نوبخت؛ دومین چراغ را برای اعلام خبر “خروج از رکود” روشن کرد!

اما دومین فردی که خروج اقتصاد ایران از رکود را تایید کرد، کسی نبود به جز محمد باقر نوبخت.

سخنگوی دولت و رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در فروردین ماه ۹۳ در سفر به استان قزوین در شورای اداری این استان شرکت کرد و وعده داد که اقتصاد ایران در سال ۹۳ از رکود خارج می شود.

نیلی: اقتصاد از رکود خارج شده و…..

سومین باری که یکی از دولتمردان یازدهم خبر خروج اقتصاد ایران از رکود را داد، به تیرماه ۹۳ مربوط می شود. این بار هم صدای خروج از رکود از درون نهاد ریاست جمهوری، ولی از اتاق مشاور اقتصادی حسن روحانی خارج شد. مسعود نیلی که در آغاز هفته پایانی تیرماه ۹۴ به برنامه گفتگوی ویژه خبری رسانه ملی رفته بود، صراحتا اعلام کرد که اگر در بیرون از کشور اتفاق خاصی رخ ندهد، اقتصاد ایران از رکود خارج شده و رشد اقتصادی مثبت می شود.

پای نجفی هم به ماجرای خروج از رکود باز شد!

با رسیدن به مرداد داغ ۹۳، دولت یازدهم تصمیم گرفت، بسته ای را برای خروج از رکود ارائه دهد و نام آن را “بسته خروج غیرتورمی از رکود” گذاشت. مسئولیت هماهنگی برای تدوین این بسته هم به محمدعلی نجفی دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت سپرده شد. نجفی هم که از مشاوران اقتصادی پرنفوذ حسن روحانی به حساب می آید، برای رونمایی از این بسته همایشی را برگزار کرد و قبل از همایش در یک نشست خبری قول داد، که با اجرای بسته جدید دولت نشانه های خروج از رکود از نیمه دوم سال ۹۳، برای مردم آشکار شود.

اطلاعات غلط مشاوران رئیس جمهور کار خود را کرد!

یک ماه بعد رئیس جمهور تصمیم گرفت در آستانه هفته دولت به مشهد مقدس برود. سفر رئیس جمهور و هیات دولت به مشهد یک خبر مهم داشت و آن این بود که حسن روحانی در جمع مردم مشهد رسما اعلام کرد که اقتصاد ایران از رکود خارج شده و به رونق رسیده است.

استدلال های عجیب طیب نیا برای خروج از رکود

چند ماه بعد وزیر اقتصاد هم وارد میدان اظهار نظر در مورد خروج اقتصاد ایران از رکود شد و با بیان استدلالی اعلام کرد که اقتصاد ایران از رکود خارج شده است. وی که در برنامه نگاه یک رسانه ملی سخن می گفت، اعلام کرد که رشد اقتصادی در بهار و تابستان ۹۳ مثبت بوده، بنابراین با دو فصل پیاپی رشد اقتصادی مثبت می توان گفت که اقتصاد ایران از رکود خارج شده است.

وقتی سیف خروج اقتصاد ایران از رکود را قطعی دانست!

چند روز بعد در سالروز تاسیس دانشگاه تهران، رئیس کل بانک مرکزی هم بیان جدیدی را از خروج اقتصاد ایران از رکود به زبان آورد. ولی اله سیف گفت که آمار رشد اقتصادی کشور بیانگر “خروج کامل اقتصاد ایران” از رکود است. عبارت رئیس کل بانک مرکزی درباره قطعی شدن خروج اقتصاد ایران از رکود در آن روزها صدای اقتصاددانان زیادی را درآورد، اما چند ماه بعد خلاف این اظهار نظر در اقتصاد کشور به درستی اثبات شد.

پای اعضای کهنه کار دولت هم به ماجرای خروج از رکود باز شد!

فروردین ماه ۹۴ هم آخرین اظهارنظرهای دولتمردان در مورد خروج از رکود توسط دو عضو کهنه کار کابینه بیان شد. ابتدا محمدرضا نعمت‌زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت که مدیران ارشد وزارت صنعت را در یک گردهمایی دور هم جمع کرده بود، به دلیل تلاش مسئولان این وزارتخانه برای خروج اقتصاد ایران از رکود از آنها تشکر کرد! سپس اکبر ترکان مشاور ارشد روحانی که به دعوت باشگاه خبرنگاران جوان به مناظره با محمد خوش چهره در خصوص اقتصاد مقاومتی، آمده بود رسما اعلام کرد که اقتصاد ایران با عبور از رکود به رشد، رونق و شکوفایی رسیده است.

تغییر موضع مشاوران روحانی درباره خروج از رکود

اما با گذشت چند ماه روی دیگر مردان اقتصادی روحانی به خصوص مشاوران اقتصادی رئیس جمهور (که همگی از اعضای حلقه اقتصادی نیاوران هستند)، برای مردم آشکار شد. ابتدا محمد علی نجفی دبیر ستاد هماهنگی های اقتصادی دولت روحانی ضمن اذعان به وجود رکود در اقتصاد کشور سال ۹۴ را سخت ترین سال بعد از انقلاب دانست. سپس محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور به عنوان پرنفوذترین فرد اقتصادی دولت روحانی رسما اعلام کرد که باید برای خروج اقتصاد از رکود برنامه ریزی کرد. در نهایت نوبت به مسعود نیلی رسید، که با اذعان به وجود رکود در اقتصاد ایران ، خروج از آن را تا سال ۹۷ بعید دانست.

چه کسانی به رئیس جمهور درباره خروج از رکود اطلاعات غلط دادند؟

به نظر می رسد اظهار نظرهای سال گذشته رئیس جمهور و مسئولان اقتصادی دولت روحانی ناشی از یک منبع اطلاعاتی غلط است. این که رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه سال گذشته رسما خبر خروج از اقتصاد ایران از رکود را بدهد نشان می دهد که برخی از افراد در دورن دولت روحانی، علاقه داشتند که اطلاعات غلطی در خصوص وضعیت اقتصاد ایران به رئیس جمهور بدهند و یا در خوش بینانه ترین حالت اطلاعات صحیح را از چشم رئیس قوه مجریه دور نگه دارند.

کسانی که از جمله محمد نهاوندیان، مسعود نیلی و محمدعلی نجفی که به عنوان اعضای حلقه نیاوران نقش اساسی را در تصمیمات اقتصادی دولت حسن روحانی ایفا می کنند و حالا هم بعد از ۸۰۰ روز کتمان وضعیت واقعی اقتصاد ایران، به تدریج موضع خود را در خصوص شرایط اقتصاد ایران آشکار می کنند و حتی بسته جدیدی را برای خروج اقتصاد ایران از رکود به رشته تحریر در می آورند.

مشاوران رئیس جمهور سال گذشته به راحتی می توانستند وجود رکود در اقتصاد کشور و لزوم اتخاذ سیاستهای درست اقتصادی را به گوش رئیس دولت یازدهم برسانند، زیرا طبق آمارهای اقتصادی، ۱۳۰ بنگاه بزرگ اقتصاد ایران در سال گذشته متحمل زیان سنگین اقتصادی شدند و بخش صنعت کشور به عنوان یکی از بخش مهم اقتصاد کشور در یکی از بی سابقه ترین رکودهای ۳۰ سال اخیر قرار گرفته بود.

نکته جالب اینجاست که دولتمردان هنوز هم با وجود اذعان به وجود رکود در ریشه یابی علل این معضل اقتصادی در دو سال اخیر تحلیلهای غلطی را ارائه می دهند.

محمد باقر نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی بعد از نامه چهار وزیر در خصوص رکود در اقتصاد کشور، در اظهار نظری، دلیل این رکود را عملکرد دولت گذشته و تحریمها می داند و هیچ سهمی را به سیاستهای غلط دولت یازدهم اختصاص نمی دهد.

باید دید با این نوع نگاه تیم اقتصادی دولت آیا اقتصاد ایران با نسخه های جدید مشاوران روحانی، از رکود خارج خواهد شد، یا همچنان نتیجه گیری ها و تحلیل های غلط آنها از وضع اقتصاد کشور، رئیس جمهور را در اتخاذ تصمیمات صحیح برای حل معضلات اقتصادی با مشکل مواجه خواهد کرد؟/تسنیم

موضوعات مرتبط: سیاسی و اقتصادی , ,

|
امتیاز مطلب : 95
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19


فرمانده اقتصاد ایران کیست؟
پنج شنبه 14 آبان 1394 ساعت 10:48 | بازدید : 710 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

فرمانده اقتصاد ایران کیست؟

در حالی که اکثریت اعضای تیم اقتصادی دولت را افراد پر تجربه، با دانش و نخبه تشکیل داده است اما گاه از دل این تیم تصمیم هایی بیرون می آید که با گروه خونی سیاستگذران اصلی اقتصادی دولت همخوانی ندارد.
فرمانده اقتصاد ایران کیست؟

 اگرچه ادبیات اقتصادی رئیس جمهور تغییر کرده و او پای برخی از اصول اقتصادی ایستاده ولی گاه برخی اقداماتی شبه پوپولیستی در این دولت که خیلی‌ها به آن دل بسته‌اند، صورت می‌گیرد. صاحبنظران معتقدند که وقوع چنین اتفاق هایی در دولت به دلیل دو عامل بوده است. عامل نخست اینکه تنوع و تعدد مسائلی که دولت یازدهم در اقتصاد با آن مواجه بوده، بسیار زیاد است چون این مسائل در عرض یکسال به وجود نیامده اند، در مدت زمان کوتاهی رفع نخواهند شد. از نظر آنها مسکن مهر، سهام عدالت، شیوه خصوصی سازی، نحوه تقویت نظام بانکی و نرخ تورم خیلی بالا، رشد اقتصادی منفی با عمق زیاد، هدفمندی یارانه ها، کسری بودجه دولت، نظام دولتی چند نرخی ارزی و . . . مسائلی است اقتصاد ایران در ابتدای کار دولت یازدهم با آن مواجه بوده و کماکان نیز ادامه دارد. مساله تحریم و محدودیت های جدی بین المللی هم که به این لیست اضافه شود، این تصویر به وجود می آید که برای اولین بار در تاریخ ایران یک دولت از جمیع جهات میراث دار فهرست بلند بالایی از انواع مشکلات اقتصادی بوده که از شروع فعالیت خود لازم بوده به حل آنها بپردازد. 

اما این فهرست بلند بالا را چه کسانی باید حل و فصل کنند؟ واقعیت این است که هم اکنون نظام کارشناسی دولت، نسبت به همه زمان های گذشته در ضعیف ترین موقعیت خود قرار دارد. 

نظام کارشناسی کشور به دلیل استخدام های بی رویه در دولت قبل بسیار ضعیف شده، این در حالیست که حل مسائل پیچیده، متنوع و با اهمیت کشور بر عهده همین سیستم است. بنابراین یکی از عواملی که در کنار مسائل تلمبار شده اقتصاد به برخی ناهماهنگی ها دامن زده، ضعیف بودن توان کارشناسی کشور در مقطع فعلی است. در چنین شرایطی سیاستگذاران اقتصادی کشور باید به سمت همگرایی بیشتر حرکت کنند تا ناهماهنگی ها کم شود و صدایی واحد از حنجره تیم اقتصادی دولت در خصوص مسائل مختلف بیرون بیاید.

به همین سبب کارشناسان و تحلیل گران اقتصادی کشور بازنگری در ساختار سیاستگذاری اقتصادی کشور را خواستارند و از لزوم مدیریت واحد تصمیم سازی های اقتصادی در شورایی مستقل به عنوان فصل الخطاب، سخن می گویند.

بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، شورای اقتصاد، ستاد هماهنگی امور اقتصادی، سازمان مدیریت و . . . هر کدام تحلیل خاص خود را از اقتصاد ایران دارند و در تصمیم گیری ها گاه بدون در نظر گرفتن سایر نهادهای تصمیم ساز مستقل عمل می کنند. 

اینکه سیاستگذاران توسعه اقتصادی کشور چه کسانی هستند و کدامیک از مدیران دولت تیغ برنده تری برای اعمال نظرات خود دارند و آن را به نفع توسعه اقتصادی کشور می دانند، پرسشی است که این روزها پیش روی کارشناسان و تحلیلگران نظام برنامه ریزی کشور قرار گرفته است.

آنها می پرسند که کدامیک از نهادهای برنامه ریزی و اقتصادی کشور از نظر قانونی می توانند حرف شان را به کرسی بنشانند و برای زندگی و معیشت 78 میلیون ایرانی و کشور یک میلیون 600 هزار متر مربعی تصمیم هایشان را عملی کنند؟

تعدد و تکثر برنامه ریزی ها و نبود سیستمی واحد برای جمع بندی این برنامه ریزی ها کارشناسان را به این فکر انداخته تا نظام واحد تصمیم گیری اقتصادی در کشور به وجود آید. شورای عالی اقتصاد که باید به عنوان مغز متفکر اقتصادی کشور شناخته شود به جای سیاستگذاری درباره امور مهم اقتصادی کشور درباره مسائلی صرفا منطقه ای و غیر مرتبط نظیر احیای دریاچه ارومیه به بحث می پردازد حال آنکه توقع بر آن است که این شورا به محلی برای سیاستگذاری های کلان اقتصاد تبدیل شود و نقش فرماندهی اقتصاد ایران را بر عهده گیرد.

تیم اقتصادی دولت یازدهم بر سر برخی موضوعات اساسی دارای اختلاف نظر و عقیده است که ریشه این اختلاف نظرها بیشتر به نوع نگاه مردان اقتصادی دولت به حل مسائل اقتصادی و دلیل به وجود آمدن آن دارد و تداعی کننده اختلاف قدیمی کینزین ها و کلاسیک ها و نئوکلاسیک ها در عرصه اقتصاد است. نمونه بارز آن نگاه دولت بر سر موضوع قیمت گذاری است. برخی از مدیران اقتصادی همواره بر طبل قیمت گذاری از سوی دولت می کوبند و برخی دیگر از بر خروج دولت از قیمت گذاری تاکید می کنند.

غنی نژاد: رئیس جمهور فرماندهی اقتصادی به وجود آورد
موسی غنی نژاد در این باره می گوید: «برای کشور لازم است که فرماندهی اقتصادش واحد باشد اما در این باره سه مساله پیش روی دولت است. نخست مصوبات مجلس است که مانع از به وجود آمدن این فرماندهی خواهد شد و قانونگذار به برخی نهادها اختیاراتی را می دهد که این اختیارات قابل تفویض به نهادی بالادستی نخواهد بود. مساله دوم قوه قضائیه است که نهادهایی نظیر تعزایرات حکومتی دز زیر مجموعه اش قرار داد و این نهادها در وقت مقتضی می توانند جلوی تصمیم های اقتصادی دولت سنگ اندازی کنند. فرض کنید دولت بخواهد به آزاد سازی قیمت ها روی آورد آنگاه همین سازمان تعزیراتی که اکنون در کما به سر می برد به سرعت از کما خارج خواهد شد و جلوی این کار را خواهد گرفت.»

این اقتصاددان سومین مساله را خود هیات دولت و ناهماهنگی میان دیدگاه های آنها می داند و می افزاید: «اگر دولت در درون خود بتواند فرماندهی واحدی به وجود آورد و نهادی را مسول تصمیم سازی های اقتصادی خود کند، کارایی اش بالا خواهد رفت. نهادهایی مثل شورای اقتصاد، سازمان مدیریت، بانک مرکزی و ... وجود دارند که هر کدام نسخه ای خاص را برای درمان اقتصاد کشور مفید می دانند که این موضوع هماهنگی میان آنان را برای دولت سخت کرده است.»

غنی نژاد می افزاید: « درمیان نهادهای تصمیم ساز اقتصاد ایران، ستاد هماهنگی امور اقتصادی تا به اینجا توانسته نقش قابل قبولی را ایفا کند و در غیاب شورای اقتصادی قوی، ادبیات یکسانی در اقتصاد کشور به وجود بیاورد.»

او می گوید: «اینکه تا چه اندازه تصمیم های اتخاذ شده در ستاد قابلیت اجرایی داشته باشند و دستگاه ها از آن تبعیت کنند به اقتدار رئیس جمهور و میزان توجه او به این ستاد بستگی دارد که می تواند نقش مفیدی را ایفا کند.»

غنی نژاد می افزاید: «تصمیم های اقتصادی باید در میان اعضای هیات دولت به بحث گذاشته شود و دولتمردان تا جایی که می توانند مسائل پیش روی اقتصاد ایران را حل کنند و اگر به مانعی برخوردند از طریق لایحه ای آن را با نمایندگان مجلس در میان بگذارند و مجوز قانونی بگیرند.»

 

این اقتصاددان می گوید: «اینکه اقتصاد ایران فرمانده واحدی داشته باشد و یک «صدا» از آن بیرون بیاید ایده ای بسیار خوب است که باید پخته شود و ساختاری شکل بگیرد که هم قدرت تصمیم سازی بالایی داشته باشد و هم اینکه تصمیم های آن قابلیت اجرایی داشته باشد.»
غنی نژاد می گوید: «در کوتاه مدت ساختار ستاد هماهنگی امور اقتصادی می تواند نقش فرمانده را ایفا کند اما در میان مدت و بلند مدت دولت باید ساختاری را به وجود بیاورد که اقتصاد یکبار برای همیشه بتواند صاحب مدیریتی واحد در عرصه سیاستگذاری ها و تصمیم سازی ها شود.»

 

مشایخی: دور بانک مرکزی خط بکشید
در همین زمینه علینقی مشایخی می گوید: «بهترین نهادی که می تواند فرماندهی اقتصاد ایرن را بر عهده گیرد شورای عالی اقتصاد است چرا که هم جایگاه شناخته شده ای دارد و هم رئیس جمهور در راس آن قرار گرفته است و می تواند تصمیم های مهم را در سطح بالایی به تصویب برساند.»

 

بنیانگذار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف می افزاید: «این نکته را باید در نظر داشت که بانک مرکزی را نباید در این میان به بازی گرفت چرا که این نهاد باید مستقل بماند و سیاست های پولی کشور را تهیه و تنظیم کند و به مهار تورم بپردازد. شورای عالی اقتصاد نیز به تصمیم های بزرگ اقتصادی روی آورد و رهبری آن را بر عهده گیرد.»

او معتقد است: «در غیاب یک سازمان مدیریت قوی، نهادهای تصمیم گیر اقتصادی متعدد و متکثر می شوند و تمرکز تصمیم سازی ها از بین می رود. بنابراین اگر این سازمان به جایگاه واقعی خود برگردد، می تواند معاونت اقتصادی قدرتمندی را تشکیل دهد و نظام بودجه ریزی متناسب با استانداردهای روز را تشکیل دهند.»

 


|
امتیاز مطلب : 90
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18


دختر عجیبی که دندانهایش در بینی‌اش است
پنج شنبه 14 آبان 1394 ساعت 1:58 | بازدید : 814 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

دختر عجیبی که دندانهایش در بینی‌اش است

انیسه دختری 9 ساله است که در خانواده ای 5 نفره در روستای مرزی "مورتی” در استان سیستان و بلوچستان زندگی می کند.

 
 دختر عجیبی که دندانهایش در دماغش است +تصاویر
 
او مبتلا به بیماری نادر "هستژ وبه” است و نعمت زیبایی صورت محروم است. خانواده او برای معالجه به پزشکان مختلفی در ایران و کراچی پاکستان مراجعه کرده اند اما از آنجایی که پدرش کارگر ساده نانوایی است و با مشکلات مالی رو به رو است نتوانسته جراحی صورت را انجام دهد.

دختر عجیبی که دندانهایش در دماغش است +تصاویر
 
انیسه در صحبت کردن و غذا خوردن دچار مشکل است و به راحتی نمی تواند با دوستانش ارتباط برقرار کند.

دختر عجیبی که دندانهایش در دماغش است +تصاویر

دختر عجیبی که دندانهایش در دماغش است +تصاویر

دختر عجیبی که دندانهایش در دماغش است +تصاویر

دختر عجیبی که دندانهایش در دماغش است +تصاویر
موضوعات مرتبط: دینی و فرهنگی و هنری , ,

|
امتیاز مطلب : 90
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 30 صفحه بعد

تبلیغات
آموزش تخصصی بازار مالی (بورس و اوراق بهادار - فارکس - طلا - بورس کالا - بورس نفت - بورس های بین المللی و....) بصورت کاملا" خصوصی و یا غیر خصوصی سئوالات و یا تقاضای خود را به آدرس hm.nazari20@gmail.com و یا hm.nazari20@yahoo.com ارسال کنید
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
نویسندگان
نظر سنجی

چه مطالبی را با توجه به اینکه وبلاگ اموزشی است نیاز است بیشتر به آن بپردازیم متشکرم

آرشیو مطالب
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 891
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 109

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 87
:: باردید دیروز : 247
:: بازدید هفته : 2568
:: بازدید ماه : 5046
:: بازدید سال : 56875
:: بازدید کلی : 177416